فهرست مطالب
تفکر خلاقانه
در دنیای امروزه که علم بهسرعت در حال پیشرفت است داشتن ذهن خلاق پر از ایده، کلید اختراع پدیدهها و وسایل جدید است. داشتن این توانایی به تفکر خلاقانه (Creative Thinking) در فرد برمیگردد که میتوان آن را در خود پرورش داد و بهگونهای نیست که حتما شخص آن را بهطور ذاتی داشته باشد.
تفکر خلاق چیست؟
راهی برای نگریستن به مشکلات یا موقعیتها از منظری تازه که راهحلهای نامتعارفی را پیشنهاد میکند که ممکن است در ابتدا ناراحتکننده به نظر برسند. بنابراین تفکر خلاقانه، توانایی متفاوت اندیشیدن است: دیدن یک مشکل یا موضوع از زاویه یا دیدگاه جدید. این اغلب به شما امکان میدهد راهحل جدیدی پیدا کنید، یا حتی ببینید که مشکل لزوماً به راهحل نیاز ندارد.
انواع تفکر خلاق چیست؟
انواع تفکر خلاقانه به دو صورت تفکر واگرا و همگرا است.
تفکر واگرا مانند یک جلسه طوفان فکری سنتی است که در آن شما راهحلهای ممکن را تا جایی که تخیل شما اجازه میدهد ارائه میکنید. در همین حال، تفکر همگرا رویکرد منطقیتری دارد و شما را به جمعآوری حقایق و کشف رایجترین راهحل برای یک مشکل تشویق میکند. این استراتژیها اغلب با هم برای ایجاد راهحلهای خلاقانه جدید استفاده میشوند.
تفکر الهامبخش روی بهترین سناریوها برای یافتن راهی جدید برای حل یک مشکل تمرکز دارد، در حالی که تفکر جانبی شامل اجازه دادن به ایدهها در قالب گامبهگام جریان مییابد.
تفکر زیباییشناسی بر چارچوببندی مجدد مسئله برای دیدن زیبایی و ارزش ذاتی آن تمرکز دارد، مانند نگاهکردن به یک نقاشی.
راههای بهکارگیری تفکر خلاق در زندگی
افراد موفق امروز متفکران خلاق بزرگی هستند. تمرین خلاقیت بهصورت روزانه شما را راهنمایی میکند تا در آینده به موفقیت بزرگی دست یابید. مهمترین چیز این است که هنگام تلاش برای بهکارگیری خلاقیت در زندگی خود احساس آزادی کنید. «خلاقیت» یعنی داشتن قدرتی برای گسترش تخیل و بهکارگیری بیشترین بهره از پتانسیلهای خود. در زیر ۶ روش برای بهکارگیری تفکر خلاقانه در زندگی را آوردهایم:
1_ ریسککردن: ماجراجوبودن و آمادهبودن برای چالشهای زندگی، شما را یک قدم به سمت خلاقیت سوق میدهد.
2_ بازیکردن: تلاش برای بازیکردن و خندهداربودن در مواقعی به شما این شانس را میدهد که مشکل داده شده را مطابق با آنچه نیاز دارید دستکاری کنید.
3_ پرسیدن چرا: کنجکاوبودن و فضولبودن، تمایل به پرسیدن دائم درها و امکانات بیپایانی را باز میکند.
4_ ایجاد مقدار زیادی ایده: با تولید تعداد زیادی راهحل، ممکن است یک پاسخ هوشمندانه، منحصربهفرد و غیرمنتظره کشف شود.
5_ رویای روز: تعجب در مورد چیزهای مرتبط با پروژه خود، ذهن شما را آزاد میکند تا افقهای خود را گسترش دهد و راههای جدیدی را در آنجا کشف کند.
6_ مطالعه: رفتن به کتابخانه و صرف ساعتها برای مطالعه میتواند تخیل شما را پرورش دهد و یک متفکر خلاق قوی را پرورش دهد.
پس مراحل بالا را دنبال کنید تا راه خود را برای تبدیلشدن به یک متفکر خلاق با استاندارد بالا پیدا کنید، نهاینکه یک متفکر خستهکننده و سنتی با تواناییهای محدود باشید.
مزایای اصلی تفکر خلاق چیست؟
توسعه مهارتهای تفکر خلاق شما برای هر زمینه کاری بسیار مفید است. بههرحال، هر منطقهای به افرادی نیاز دارد که بتوانند بهترین راهحلها را برای مشکلات روزمرهای که به وجود میآیند ارائه دهند و خلاقیت برای انجام آن ضروری است. مزایای تفکر خلاقانه عبارتند از:
1_ توانایی ایجاد بهترین راهحلها برای خواستههای روزانه، که ارزشی برای مشتریان و کسبوکار شما فراهم میکند.
2_ بهبود در حل مشکلات نهتنها برای مسائل مربوط به کار، بلکه در امور زندگی شخصی شما.
3_ مشارکت بیشتر در محل کار که برای داشتن یک محیط سالمتر مفید است.
4_ درک بهتر ایدهها
5_ روی بهبود خود تمرکز کنید زیرا شما و همتیمیهایتان مهارتهای نرم بیشتری را توسعه خواهید داد.
6_ کار گروهی و پیوند مؤثرتر، از آنجایی که افراد عادت میکنند ایدههای اصلی خود را رد کنند و ویژگیهای خلاقانه یکدیگر را یاد بگیرند.
معایب تفکر خلاق چیست؟
بهعنوان یک هنرمند یا متفکر خلاق، ممکن است اغلب احساس کنید که توانایی شما برای خلاقبودن هدیهای از جانب خدا است. با این حال، خلاقبودن نهتنها مزایای خود را دارد، بلکه معایبی نیز به همراه دارد. معایب آن بهترتیب عبارتند از:
1_ برای خلاقیت همیشه باید بهایی پرداخت: در این زندگی هیچ چیز مجانی نمیشود. شما برای چیزی با زمان، انرژی یا پول خود هزینه میکنید. خلاقبودن تفاوتی ندارد. اغلب شما میخواهید تا حد امکان در فعالیتهای خلاقانه زیاد افراط کنید. اما مانند همه چیزهای خوب، خلاقیت بهایی دارد. خلاقبودن، ما را وارد حوزه تخیل و کاوش میکند و این بدان معناست که ذهن ما همیشه در تعادل نیست و این از عمد است. در طول فرآیند خلاقیت، ذهن ما میتواند ناپایدار یا منفی باشد که این بسیار دشوار است. تفکر خلاق با نوسانات خلقی و افسردگی مرتبط است.
2_ رامکردن برخورد ایدهها و افکار: یکی از عناصر ضروری خلاقیت داشتن طیف وسیعی از ایدههاست. فرآیند خلاق تفکر واگرا نامیده میشود، جایی که ما راهحلهای ممکن زیادی را برای یک مشکل یا کار خلاقانه پیدا میکنیم. بسیاری از ایدهها در هر زمان به ذهن ما میرسند که میتواند یک مشکل باشد. رسانههای اجتماعی و فناوری مدرن به دلیل هجوم ایدههایی که در آنجا پیدا میکنید، این پدیده را برجسته میکنند. اگر یاد نگیریم این ایدهها را پردازش کنیم، بهراحتی میتوانند ما را تحتتأثیر قرار دهند و باعث استرس، اضطراب و افسردگی ما شوند. این بدان معنا نیست که ما باید از ارائه ایده دست برداریم، بلکه باید یاد بگیریم که با آنها برخورد کنیم.
3_ اضافه بار پروژه خلاق: یک عارضه جانبی تداخل ایدههایی که در بالا توضیح داده شد این است که بهعنوان متفکران و انجامدهندگان خلاق، شروع به جمعآوری پروژههای زیادی میکنیم. پروژههای زیاد به این معنی است که ما برای کار روی هیچ یک از آنها وقت نداریم. بهنوبه خود، اگر نتوانیم پروژهها را با موفقیت به پایان برسانیم، میتواند منجر به عدمفعالیت و حتی افسردگی شود.
مهارتهای تفکر خلاق چیست؟
از آنجایی که هر کسی میتواند تفکر خلاق را بیاموزد، هیچ روش «درست» یا مجموعهای از مهارتها وجود ندارد که شما کاملاً به آن نیاز داشته باشید. برخی از ما ممکن است نیاز به تقویت یک منطقه داشته باشیم درحالیکه برخی دیگر ممکن است نیاز به انجام کارهای بیشتری داشته باشند. صرف نظر از این، در اینجا چند مهارت وجود دارد که میتواند تفکر خلاق را تکمیل کند. این مهارتها عبارتند از:
1_ ادراک و همدلی: ادراک و همدلی دستدردست تفکر خلاق است. توانایی خواندن حالوهوای یک جلسه یا بحثی که با مردم دارید میتواند بسیار کمککننده باشد. بهطور خاص، ممکن است بهترین فرصتها برای به اشتراکگذاشتن ایدهها را در موارد زیر بیابید:
1_ شما با یک مشکل یا مشکل اساسی روبهرو هستید و بهنظر نمیرسد راهی برای ادامه و حل آن پیدا کنید.
2_ در زمانهای تغییر، زمانی که آینده مبهمتر از حد معمول است و به احتمالات فکر میکنید.
3_ زمانی که بین آنچه مردم فکر میکنند باید اتفاق بیفتد، شکاف واضحی وجود دارد. بهویژه زمانی که هیچ مصالحهای بدون تلاش قابلتوجه اتفاق نمیافتد، مورد نیاز است.
4_ وقتی چیزی جدید مورد نیاز است و قبلاً امتحان نشده است.
همدلی به نحوه ارائه یک ایده نیز کمک میکند. شاید در گروه کاری شما، مردم همیشه پذیرای ایدههای شما نباشند. با این حال، یک نفر وجود دارد که همیشه برنامه دارد و مردم هم حمایتش میکنند.
2_ تحلیلی: مهارتهای تحلیلی به ما در درک بسیاری از موقعیتهای دیگر خارج از محیط اجتماعی کمک میکند. توانایی خواندن متن یا دادهها و داشتن درک عمیقتر از معنای آنها به طرق مختلف به شما کمک میکند.
3_ ذهن باز: هنگامی که اطلاعات را دریافت کردید، مهم است که ذهنی باز داشته باشید. این بدان معنی است که شما باید تعصبات یا فرضیات خود را کنار بگذارید و خود را تشویق کنید که به یک مشکل به روشی جدید نگاه کنید. فرضیات برخی از موانع ذهنی هستند که با آن روبهرو خواهید شد. اما با نگاهی به موانع دیگر، آنها اغلب از این نوع تفکر ناشی میشوند. نمونههای دیگر از محدودیتها این است که شما بیش از حد منطقی به یک مشکل فکر میکنید یا اینکه تفکر خلاقانه به نوعی قوانین را زیر پا میگذارد. اینها محدودکننده هستند زیرا میدانیم که داشتن ذهنی باز به معنای موفقیت است.
4_ سازمانیافته: یکی از مهارتهای تفکر خلاقانه سازمانیافتهبودن هستند. درحالیکه فکر میکنیم ذهنهای بزرگ اتاقها یا میزهای نامرتب دارند، اصلاً اینطور نیست. سازماندهی، نقش مهمی در تفکر خلاقانه ایفا میکند زیرا به شما امکان میدهد ایدههای خود را بهتر سازماندهی کنید. نهتنها این، بلکه به ارائه آن نیز کمک میکند. وقتی ایدههایی را ارائه میکنیم، شبیه سخنرانی است. باید یک ساختار، یک چشمانداز وجود داشته باشد و بهراحتی بتوان آن را دنبال کرد و فهمید.
5_ ارتباطات: ارتباط نیز در همه این موارد نقش حیاتی دارد. اگر نتوانید بهطور مؤثر ارتباط برقرار کنید، نمیتوانید یک گروه یا یک فرد را بر اساس یک ایده بفروشید. این امر در مورد مهارتهای ارتباطی نوشتاری و کلامی صدق میکند. این کمی به همدلی برمیگردد، زیرا باید موقعیتی را که در آن قرار دارید درک کنید. یعنی شما باید شنونده خوبی باشید و بتوانید سؤالات درستی بپرسید.
6_ ایدهها را تجزیه کنید: آخرین مهارت، یک مهارت چالشبرانگیز است، اما میتواند از راههای زیادی جواب دهد. گاهی اوقات تفکر خلاق به معنای گرفتن دو ایده و ادغام آنهاست. این کمککننده است زیرا در اکثر مواقع ایدهها در شکل اصلی خود ممکن است نتوانند هدف یا مشکل اصلی را برآورده کنند. این ایده شایدکاملاً وحشتناک باشد، اما اطلاعات خوبی در آن وجود دارد.
اهمیت تفکر خلاق چیست؟
بسیاری از مردم به نوآوریها یا دیدگاههای مختلف اهمیت نمیدهند. این نکته است! جستجوی «میانبرها» برای انسان بسیار طبیعی است. کل جهان با سرعت فوقالعادهای در حال پیشرفت است. این از ما میخواهد که تواناییهای خود را برای انطباق با روندها افزایش دهیم. پاسخگویی به چالشها با اعتمادبهنفس و تفکر جدید میتواند به ما در رسیدن به اهداف کمک کند. توانایی خلاق بودن، منحصربهفردبودن و نوآوری امروزه به ویژگی معمول جمعیت موفق تبدیل شده است. علاوهبراین، هم برای فضاهای دیجیتال و هم برای فضاهای غیردیجیتال اعمال میشود. حل مسئله و تفکر انتقادی به عنوان دو مهارت مهم برای یک شغل موفق ظاهر شدهاند. در کنار این، تکنیکهای تفکر خلاقانه نیز به یک ضرورت تبدیل شده است. لازمه این مهارتها برای یک طراح گرافیک، توسعهدهنده پیشرو، طراح مد یا همه افراد در هر حرفهای صدق میکند. زیرا چنین مهارتهایی برای توسعه پتانسیل واقعی و غلبه بر مشکلات ضروری است.
کاربرد تفکر خلاق چیست؟
تفکر خلاقانه در بسیاری از موقعیتها ارزشمند است، نه فقط در صنایع خلاق سنتی. چه در حال حل یک مشکل باشید، چه تقویم خود را سازماندهی کنید، چه در یک بنبست با تیم خود، تفکر خلاقانه میتواند مفید باشد .یکی از راههایی که تفکر خلاقانه را ارزشمند میکند، شناسایی درست مشکل است. استفاده از استراتژیهای تفکر واگرا میتواند به شما کمک کند تا یک مشکل را از هر زاویهای بررسی کنید و ریشه واقعی آن را شناسایی کنید. هنگامی که مشکل اصلی را پیدا کردید، میتوانید از تفکر جانبی یا تفکر همگرا برای کشف راهحلهای جدیدی استفاده کنید که ممکن است قبلاً در دسترس شما نبوده باشند. اضافهکردن محدودیتها، مانند جدول زمانی یا بودجه برای پروژه، میتواند به شما در هدایت یک جلسه تفکر خلاقلانه کمک کند.
راههایی برای بهبود مهارتهای تفکر خلاق
1_ نقشهبرداری ذهن: این تکنیک منحصربهفرد به افراد اجازه میدهد تا ایدهها را به هم متصل کنند. این فرآیند میتواند به پیونددادن ایدههایی کمک کند که هرگز فکر نمیکردیم بتوان با هم ترکیب کرد. در نتیجه میتوان از مهارتهای تفکر انتقادی و خلاق برای ارائه راهحلهای مناسب استفاده کرد. اما نقشه ذهنی چیست؟ این نموداری است که در آن میتوان ایدهها را وارد کرد و سپس آنها را به هم متصل کرد. این نمودار میتواند موارد زیر را داشته باشد:
1_ راهحلهای ممکن برای یک مشکل خاص
2_ اثر و نتیجه فوری
3_ بهترین اقداماتی که میتوان برای همان انجام
علاوهبر این، یک نقشه ذهنی میتواند به دیدن یک تصویر بزرگتر کمک کند. این تکنیک را میتوان بهصورت جداگانه انجام داد. ما انسانها بهطور طبیعی خلاق هستیم. گاهی اوقات ما تمام ایدههای مورد نیاز خود را داریم اما ممکن است خیلی واضح نباشند. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که همه آن را روی کاغذ بیاوریم. در چنین حالتی، ایجاد نقشه ذهنی میتواند به سازماندهی افکار و در نهایت نتیجهگیری کمک کند. نقشه ذهنی یک تصویر گرافیکی است. افرادی که در این تکنیک عمل نمیکنند نیز میتوانند آن را درک کنند. علاوهبراین، این نیز یک سند قابل اعتماد خواهد بود.
2_ طوفان فکری: این تکنیک را میتوان برای مشکلات در مقیاس کوچک یا بزرگ که نیاز به راهحل خلاقانه دارند استفاده کرد. این کار با تشکیل گروهی از افراد انجام میشود که در آنجا بدون هیچ دخالتی ایده میدهند. ایده اصلی پشت طوفان فکری این است که میتواند راهحلهای بالقوهای ارائه دهد. در نتیجه، یک تیم میتواند به گزینهای برسد که بالاترین سطح کیفیت را تضمین میکند. طوفان فکری چندین مزیت را تضمین میکند که میتواند به مهارتهای تفکر انتقادی و خلاق کمک کند. این مزایا عبارتند از:
1_ تکنیک کاملا غیررسمی است. این بدان معنی است که برای کارکردن به ساختار سفت و سخت نیاز ندارد. با این حال، راهنمایی حرفهای میتواند این کار را آسانتر کند.
2_ حضور فیزیکی ضروری نیست. از ابزارهای مجازی نیز میتوان استفاده کرد. علاوهبر این، ایدهها حتی میتوانند در یک سند جمعآوری شوند.
طوفان فکری بهخوبی کار خواهد کرد، مشروط بر اینکه شرکتکنندگان از مشکلی که باید به آن رسیدگی شود آگاه باشند. در کنار این، آنها باید با نحوه عملکرد فرآیند طوفان فکری آشنا باشند. علاوهبر این، تمام ایدهها باید در مستندات مناسب گزارش شوند.
3_ تفکر جانبی: ایده گسترده در پس تفکر جانبی این است که گاهی اوقات یک پاسخ در مقابل آن نیست، بلکه در کنار آن است. در نتیجه میتوان طرحهای نوآورانهای را شکل داد و مهارتهای خلاقانه خود را به کار گرفت. این تکنیک شامل تغییر دیدگاه است. اگر اعضای تیم برای معکوسکردن وضعیت و اتخاذ دیدگاه متفاوت تلاش کنند، میتوان به نتایج خوبی دست یافت.
4_ نقشآفرینی: یک راه بسیار عملی برای تغییر طرز تفکر، استفاده از تکنیک نقشآفرینی است. مهارتهای تفکر انتقادی و خلاق یک فرآیند با ذهن باز است.
5_ اجتماعیبودن: انسانها تمایل دارند با افرادی که پیشینه و دیدگاههای مشابهی در مورد زندگی دارند پیوند بهتری برقرار کنند. اما درگیرشدن با چنین موجودات مشابهی میتواند فرد را «تنبل» کند. علاوهبراین، نظرات ما را تقویت میکند و ما را بدون چالش رها میکند. از پتانسیل خلاقیت استفاده نمیشود. با این حال، فرد باید با مجموعهای از افراد در زندگی روزمره خود وارد گفتگوی معناداری شود. منجربه موارد زیر خواهد شد:
1_ به چالشکشیدن فرضیات قدیمی
2_ تغییر در دیدگاه
3_ گسترش دانش
4_ بهبود مهارتهای ارتباطی
5_ عاقلانهتر و گستردهترکردن تفکر
سخن پایانی …
مهارتهای تفکر انتقادی و خلاق به یک مهارت اساسی زندگی تبدیل شده است. این میتواند در یک محیط حرفهای برای بهدستآوردن شغل یا ترفیع بسیار مفید باشد. علاوهبراین، موفقیت و رضایت را میتوان در سایر حوزههای زندگی نیز تکرار کرد. از این رو، فرد باید در این فرآیند سرگرمکننده توسعه مهارتهای تفکر خلاق افراط کند!
تهیه شده در آکادمی تکتا توسط: آرزو جعفرینیک
یک نظر