فهرست مطالب
دایناسورها
دایناسورها گروهی از خزندگان بودند که برای بیش از صدوچهل میلیون سال بر روی زمین فرمانروایی کردند. دایناسورها به انواع شکلها و اندازهها دگرگشت(تکامل) یافتند، از اسپینوسور غولپیکر و دهشتناک گرفته تا میکروراپتوری که به اندازهی یک مرغ کوچک بود. این خزندگان توانایی زنده ماندن در انواع اکوسیستم را داشتند، با این حال اغلب آنها حدود شصت میلیون سال پیش منقرض شدند. البته همچنان میتوانیم از پرندگان به عنوان نمایندگانی زنده از دایناسورها بر روی زمین یاد کنیم.
دایناسورها چه بودند؟
نام دایناسور از دو واژهی یونانی، deinos به معنای ترسآور یا وحشتناک بزرگ و sauros به معنای خرنده یا مارمولک، منشاء گرفته است. دایناسور، نامی است که به گروهی از خزندگان که در 245میلیون سال پیش یعنی نزدیک دوران تریاس میانه، ظاهر شدند، میدهند. دایناسورها برای حدود 180میلیون سال بر روی زمین زیستند و دگرگشت یافتند. اغلب آنها در پایان دوران کرتاسه از بین رفتند. شواهد کنونی نشان میدهند که دودمانی از دایناسورها که حدود 155میلیون سال پیش بر روی زمین زندگی میکرده، به پرندگان دگرگشت یافته است.
تبار یا کلاد دایناسوریا که در ابتدا شامل تعداد انگشتشماری نمونهی ناقص بود، امروزه بیش از 800 جنس و حدالاقل هزار گونه را در بر میگیرد؛ هر ساله در نتیجهی کاوشهای عملی، نامهای جدیدی به این فهرست اضافه میشود.
تاریخچهی کشف دایناسورها
ریچارد اوون(Richard Owen) زیستشناس انگلیسی، در سال 1842 واژهی دایناسوریا را برای اولین بار مطرح کرد. تا پیش از آن هیچ مفهومی شبیه به دایناسور وجود نداشت. استخوانهای بزرگ فسیلشده احتمالا پیش از آن زمان نیز مشاهده شده بودند ولی تا سال 1818 هیچ نمونهی علمی ثبت شدهای، موجود نبود. در واقع حتی در صورت پیدا شدن این فسیلها مردم درکی از چیستی آنها نداشتند. برخی محققان معتقدند که افسانهی گریفین یا شیردال متعلق به قرن هفتم پیش از میلاد، از کشف فسیلهای نوعی دایناسور در مغولستان الهام گرفته است.
در سال 1676 رابرت پلات از دانشگاه آکسفورد، در تاریخ طبیعی، از طراحی چیزی که ظاهراً استخوان ران یک دایناسور بود رونمایی کرد. به نظر او این اثر میتوانسته متعلق به فیلی باشد که در زمان امپراطوری روم به بریتانیا برده شدهاست.
در سال 1676 رابرت پلات از دانشگاه آکسفورد، در تاریخ طبیعی، از طراحی چیزی که ظاهراً استخوان ران یک دایناسور بود رونمایی کرد. به نظر او این اثر میتوانسته متعلق به فیلی باشد که در زمان امپراطوری روم به بریتانیا برده شدهاست.
اولین مدرک منتشر شده قابل تأیید از بقایای دایناسورها، یادداشتی است که در سال 1820 توسط ناتان اسمیت در مجله آمریکایی علوم و هنر منتشر شد. استخوانهایی ذکرشده در سال 1818 توسط سولومون السورث جونیور هنگامی که در حال حفر چاه در خانهاش در کنتیکت بود، پیدا شده بود. در آن زمان تصور میشد که استخوانها متعلق انسان هستند، اما بعداً آنها را آنچیزاروسAnchisaurus معرفی کردند.
در اوایل دهه ۱۸۲۰، William Buckland و Gideon Mantell اکتشافات مهمی در جنوب انگلستان داشتند. بکلند، بر اساس فک پایینی همراه چند دندان، Megalosaurus(مگالوسور) را شناسایی کرد. در سال ۱۸۲۴، توضیحاتی را دربارهی مگالوسور منتشر کرد.
منتل، سال بعد بر اساس چند دندان و استخوانهای پا، دربارهی Iguanodon (ایگوانودون) گزارشی را منتشر کرد. هر دو فرد به منظور سرگرمیبه جمعآوری فسیلها میپرداختند؛ با این حال، کشفیات آنها اولین اعلانهای شناختهشده از دایناسورها در انگلستان بودند. البته کشفهای آنها ناقص بود و تصویر واضحی از این موجودات ارائه نمیکرد. در سال ۱۸۳۴، جزئیاتی از اسکلتی که با یافتههای منتل مطابقت داشت، در روستایی نزدیک شهر برایتون انگلستان پیدا شد. این نمونه به نام Ma Maidstone Iguanodon (نام روستایی که در آن یافت شد.) شناخته شد و برای نخستین بار به ما نشانههایی از ظاهر این موجودات داد. این اسکلت نقش مهمی در پیشرفت درک ما از دایناسورها و ظاهر آنها داشت.
دو سال پیش از کشف Maidstone Iguanodon، اسکلت متفاوت دیگری در جنوب انگلستان پیدا شد. این دایناسور توسط منتل، Hylaeosaurus نامگذاری و مورد تحلیل قرار گرفت. بعدتر مشخص شد که این دایناسور در واقع متعلق به زیرراستهی زرهپوشان یا Thyreophora بوده است. به تدریج استخوانهای فسیل شدهی دیگری نیز در سراسر اروپا یافت شدند. ریچارد اوون با مطالعه دقیق اغلب این نمونههای فسیلی، متوجه شد که تمامی این استخوانها متعلق به گروهی از خزندگان بزرگ هستند که شبیه هیچ گونه زندهای نیستند. او در سال 1841 طی گزارشی به توصیف و معرفی این جانوران پرداخت. سرانجام، کلمه دایناسوریا برای اولین بار در مجموعه مقالاتی که در سال 1842 منتشر شدند، استفاده و بیان شد.
انواع دایناسورها
دیرینهشناسان برای درک روابط بین انواع مختلف دایناسورها، گونههای دایناسوری مشابه یکدیگر را در گروههایی قرار میدهند. گروههای دایناسوری شامل گروههای عمدهای مانند خزندهکفلان Saurischia و پرندهفلان Ornithischia هستند. این گروهها به گروههای کوچکتری مانند تروپودها یا ددپایان و ساروپودها یا شاخ پایان تقسیم میشوند. در نهایت این گروهها به گروههای کوچکتری مانند خانوادههای Tyrannosauridae، Spinosauridae و Hadrosauridae تقسیم میشوند. گونههای مرتبط ویژگیهای فیزیکی مشترک دارند. برای مثال، همه دایناسورهای خانوادهی Tyrannosauridae ، دایناسورهایی بزرگ، دوپا و با جمجمهای سنگین بودند.
دو نوع اصلی دایناسور وجود دارد: خزندهکفلان Saurischia و پرندهفلان Ornithischia
Harry Seeley، دیرینهشناس انگلیسی اولین کسی بود که متوجه وجود دو گروه اصلی دایناسورها شد. گروه اول شامل دایناسورهایی است که ساختار لگن آنها مشابه ساختار لگن در مارمولکها است. این گروه خزندهکفلان یا Saurischian نام دارند. گروه دوم شامل دایناسورهایی است که ساختار لگنی مشابه پرندگان دارند. این دایناسورها پرندهکفلان یا Ornithischia نام دارند.
خزندهکفلان Saurischia
تمامی دایناسورهای گوشتخوار و همچنین بسیاری از دایناسورهای گیاهخوار جزو این گروه بودند. این دایناسورها به دو گروه تروپودا(ددپایان) و ساروپود(خزندهپایان) تقسیم میشوند.
- تروپودا:
دایناسورهای تروپود گوشتخوارانی بودند که بر روی دو پا راه میرفتند. کلمهی تروپود از واژهای یونانی به معنای “جانور دَدپا” گرفته شده است. دایناسورهای درندهای مثل Tyrannosaurus (تیرانوسوروس) و Spinosaurus (اسپینوسور) از جمله تروپودها هستند. تروپودها در اواخر دوره تریاس ظاهر شدند و تا زمان انقراض کرتاسه-پالئوژن بر روی زمین زندگی میکردند. رویداد انقراض کرتاسه-پالئوژن پایان تروپودها نبود؛ گروهی از تروپودها به صورت انشعابی در درخت دگرگشتی جدا شدند و به پرندگان دگرگشت یافتند.
- ساروپودا:
بسیاری از دایناسورهای این گروه به طرز باورنکردنی رشد کردند، به طوری که تبدیل به بزرگترین موجودات خشکی شدند. دایناسورهای غول پیکری مانند Apatosaurus(آپاتوسور) ، Diplodocus(دوتیرکی) و Titanosaurus(تیتانوسور)، همگی ساروپود بودند. سروپودها معمولا بدنی بشکهای شکل و بزرگ، گردنی بلند، سری کوچک و دمی بلند و قدرتمند داشتتند. این دایناسورها بر روی دو پای تنومند خود میایستادند.
پرندهکفلان Ornithischia
به طور کلی، همه پرندهکفلان گیاهخوار بودند. البته این احتمال وجود دارد که تعدادی از آنها همهچیزخور یا گوشتخوار بوده باشند. بسیاری از آنها منقارها و آروارههایی مناسب برای بریدن و جویدن گیاهان داشتند. شواهد فسیلی حاکی از آن است که این گروه از دایناسورها به صورت گلهای زندگی میکردند. Ankylosaurus(آنکیلوسورها)، Stegosaurus(استگوسورها) و پرندهپایان یا Ornithopoda (اورنیتوپودها)، نمونههایی از این گروه هستند.
دایناسورهای گیاهخوار بدنهای حجیم، نداشتن پنجه، دندانهای بزرگ و فشرده در فک بالا و پایین از ویژگیهای دایناسورهای گیاهخوار هستند. ترجیحات غذایی دایناسورهای گیاهخوار را میتوان تا حدودی از آناتومی کلی بدن و دندانهایشان استنباط کرد.برای مثال، دایناسورهای کوتاه مثل Ankylosaurus، Stegosaurus و ceratopsians از بوتههای کوتاه تغذیه میکردند. پرندهپایان بلند مثل اردکمنقاران(Hadrosauridae ) و ساروپودهایی با گردنهای کشیده، احتمالا از شاخههای بلند درختان تغذیه میکردند.
دایناسورهای گوشتخوار
دایناسورهای گوشتخوار با انواع اشکال و اندازهها، حدود ۴۰٪ از تنوع دایناسورهای دوران مزوزوئیک را شکل میدهند. این دایناسورها به عنوان شکارچیانی فرصتطلب، قادر به مصرف شکارهای مختلف بودند. یک Compsognathus با اسکلت یک مارمولک در شکمش، یک Protoceratops در چنگاله Velociraptor و باقیماندههای Deinonychus در کنار Tenontosaurus بزرگتر، از جمله شواهد مربوط به گوشتخواری این دایناسورها هستند.
انقراض دایناسورها
در طول دوران 160میلیون سالهی مزوزوئیک، جمعیتهای دایناسورها مدام در حال تغییر بوده است. گونههای به سرعت دگرگشت مییافتند و سپس توسط گونههای دیگری جایگزین میشدند. به ندرت پیش میآمد که دایناسوری پس از تغییر زیستبوم به بقا ادامه دهد. باید توجه داشت که انقراض رویدادی عادی در طبیعت است. زمانی که واژهی انقراض را میشنویم معمولا به یاد انقراضهای بزرگ و دستجمعی میافتیم، اما اغلب انقراضهای طبیعی بودند که در طول دورههای زمینشناسی رخ دادهاند و باعث کاهش تنوع زیستی شدهاند. دادههای فسیلی، اگرچه به صورت اپیزودیک و ناقص هستند، ولی برای بررسی انقراض دایناسورها مفید هستند. تعیین مدت زمان دقیق حضور گونهها یا جنسهای دایناسوری مشکل است. این بازههای زمانی بیشتر بر مبنای لایهشناسی و حدس اولین و آخرین حضور دایناسورها تعیین میشود. میتوان گفت انقراضهای بزرگ در دو نقطه از دورهی تریاسه، پایان دورهی ژوراسیک و کرتاسه رخ داده است. به طور کلی گفته میشود که دایناسورها حدود 66 میلیون سال پیش (در پایان دوره کرتاسه)، پس از حدود 165 میلیون سال زندگی بر روی زمین، منقرض شدند.
تنها دایناسورها نبودند که 66میلیون سال پیش رو به انقراض رفتند؛ بسیاری از گونهها و جانوران در اواخر دوران کرتاسه، یا منقرض شدند و یا شدیداً از تعداد آنها کم شد. بسیاری از موجودات مانند، خزندگان بالدار(Pterosaurs)، خزندگان دریازی(Plesiosaur، mosasaurs، Ichthyosaur) تا پایان دوران کرتاسه به طور کلی منقرض شدند. این رویدادها کمترین اثر را بر روی لاکپشتها، کروکدیلها، مارمولکها و مارها داشتهاست.اثرات این رویدادها روی دوزیستان و پستانداران خفیف بودهاست. این الگوها با توجه به اینکه امروزه بسیاری از این گروه ها نظر زیست محیطی حساس و محدود به زیستگاه هستند، بسیار عجیب به نظر می رسند. طی این دوران بسیاری از گروههای دریایی مانند، آمونیتهای نرم تنان، بلمنیتها و برخی دوکفهایها نیز، از بین رفتند.
در طول سالها فرضیههای زیادی برای توضیح انقراض دایناسورها ارائه شده است، اما تنها تعداد کمی از آنها مورد توجه جدی قرار گرفتهاند. دلایل پیشنهادی شامل انواع رویدادها است؛ بیماری، امواج گرما و ناباروری ناشی از آنها، دوره های سرما و انجماد، ظهور پستانداران تخم مرغ خوار و اشعه ایکس ساطع شده از یک ابرنواختر در حال انفجار از جمله دلایل پیشنهادی هستند. از اوایل دهه 1980، نظریهی Asteroid توجهها را به خود جلب کرد.
نظریهی برخورد سیارک
در سال 1980، لوئیس والتر آلوارز، فیزیکدان برنده جایزه نوبل و پسرش والتر که زمین شناس بود، نظریه ای را منتشر کردند. طبق این نظریه، در اثر برخورد یک سیارک بزرگ با زمین، لایهای تاریخی از خاک رس غنی از ایریدیم ایجاد شده است. این نظریه، ویرانی آنی و اثرات ثانویه گسترده برخورد یک سیارک با زمین را دلیل مرگ ناگهانی دایناسورها در نظر گرفته است. براساس این نظریه، سیارکی با سرعت بالایی به زمین برخورد و دهانهای بزرگ ایجاد کرده است. بنابراین میتوان گفت در آن محدوده ویرانی کامل رخ داده است. طی این برخورد موج انفجار و موج گرمای بزرگی خارج شد و مقادیر زیادی از مواد را به جو پرتاب کرد. این دوده را به سراسر جهان فرستاده شد و میزان نوری که به سطح زمین می رسید را کاهش داد؛ بنابراین روی رشد انواع گیاهان تاثیر گذاشت. کاهش حیات گیاهی، بر روی زندگی گیاهخواران و امکان بقای آنها تاثیر منفی گذاشت. این مسئله باعث کاهش دسترسی گوشتخواران به غذا شد. در نتیجهی این برخورد سیارک، فصل تولیدمثل نیز کوتاهتر شد.این رویدادهای دومینویی در نهایت موجب فروپاشی اکوسیستم آن دوران شد و حیات مدرن را پایهگذاری کرد.
نویسنده: مبینا جاویدی
منابع:
- https://www.britannica.com/animal/dinosaur
- https://www.activewild.com/types-of-dinosaurs/#The_Two_Main_Types_Of_Dinosaur
- https://www.nhm.ac.uk/discover/how-an-asteroid-caused-extinction-of-dinosaurs.html