چرا بسیاری از استارتاپ‌ ها شکست می‌خورند؟

چرا استارتاپ‌ها شکست می‌خورند؟

راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار بسیار سخت‌تر از آن چیزی است که اکثر مردم فکر می‌کنند. به‌ندرت یک کسب‌وکار آنقدر با جایگاه خود هماهنگ است که بتواند همراه با حداقل تلاش شناور شود. اما چرا بسیاری از کسب‌و‌کارها و استارت‌آپ‌ها شکست می‌خورند؟

دلایل شکست استارتاپ‌ها چیست؟

اگر از صاحبان مشاغل سابق نظرسنجی کنید، دلایل مختلفی برای شکست کسب‌وکار آن‌ها خواهید دید.

1_ پول تمام شده: این دلیل به‌طور گسترده دلیل شکست یک تجارت را واقعاً توضیح نمی‌دهد. تمام‌شدن پول همچنین به ناتوانی در به‌دست‌آوردن منابع مالی یا تأمین مالی بیشتر مورد نیاز برای حفظ یک تجارت، به‌ویژه در روزهای اولیه، تا زمانی که یک کسب‌وکار بتواند شروع به تولید سود کند، مرتبط است.

2_ بازار اشتباه: افراد زیادی سعی بر این دارند، هنگامی که کسب‌وکاری را راه‌اندازی می‎کنند  همه جامعه را به‌عنوان به عنوان جامعه هدف خود انتخاب ‎کنند. که البته  این روش به‌خوبی کار نمی‌کند، چون خیلی گسترده است. هر چه جایگاه شما دقیق‌تر باشد بازاریابی برای مخاطب مناسب، آسانتر خواهد بود.

3_ عدم تحقیق: شما باید بدانید که مشتریان شما چه می‌خواهند. بسیاری از کارآفرینان بالقوه با این تصور که خدمات یا محصولی عالی برای ارائه دارند وارد بازار می‌شوند، اما متوجه نمی‌شوند که هیچ‌کس آن خدمات یا محصول را نمی‌خواهد. با انجام تکالیف و تحقیق در مورد بازار خود، دقیقاً خواهید دانست که چگونه نیازهای مشتریان بالقوه خود را برآورده کنید.

4_ شراکت بد: اغلب، هنگام شروع یک تجارت، به یک شریک نیاز است. یکی از شما در یک زمینه متخصص است و دیگری در یک زمینه دیگر متخصص است. ایده‌های شما برای شرکت در تضاد قرار می‌گیرد و بدون یک راه‌حل مشخص، باعث درگیری داخلی می‌شود. شما بیشتر کار می‌کنید و شریک زندگی شما کم‌تر کار می‌کند، اما شریک زندگی شما فکر می‌کند که او بیشتر از شما کار می‌کند. در نهایت، کسب‌وکار منحل می‌شود زیرا شراکت کار نمی‌کند. با داشتن یک طرح تجاری واضح که وظایف هر یک از شرکا را مشخص می‌کند، می‌توانید از بسیاری از درگیری‌ها حتی قبل از بروز آن‌ها جلوگیری کنید.

5_ بازاریابی بد: می‌توان گفت که یک تجارت به دو جنبه خلاصه می‌شود: بازاریابی و حسابداری. اگر در هر دو برتری دارید، مهم نیست که چه چیزی را می‌فروشید یا ارائه می‌دهید، زیرا کسی آن را می‌خرد. حقیقت غم‌انگیز این است که بیشتر کارآفرینان هنر خود را می‌دانند و چیزهای دیگری را نمی‌دانند. به‌جای این‌که کمپین بازاریابی خود را زیرورو کنید، آن جنبه از کسب‌وکارتان را استخدام کنید. این کار هزینه دارد، اما اگر به‌درستی انجام شود، بسیار بیشتر از آنچه که خرج کرده‌اید، به ارمغان می‌آورد.

6_ متخصص نیست: بسیاری از کارآفرینان کسب‌وکار خود را شروع می‌کنند زیرا به شغل نیاز دارند. آن‌ها تصور مبهمی از کاری که انجام می‌دهند دارند و فکر می‌کنند که چون بهتر از همسالان خود هستند، باید با انجام آن امرار معاش کنند. حقیقت غم‌انگیز این است که بدون مهارت‌های تجاری و تخصص واقعی، سرنوشت این کارآفرینان برای مبارزه است.

7_ چالش‌های قانونی یا قانونی: ۱۸ درصد استارت‌آپ‌ها به‌دلیل چالش‌های قانونی یا نظارتی شکست می‌خورند. این می‌تواند شامل مسائل مربوط به مجوزها یا مطابقت با قوانین باشد.

8_ زمان‌بندی محصول: ۱۰ درصد از استارت‌آپ‌ها به این دلیل شکست می‌خورند که راه‌اندازی محصول یا خدمات خود را به‌موقع تعیین نکرده‌اند. این می‌تواند به‌معنای عرضه خیلی زود قبل از آماده‌شدن محصول یا خیلی دیر زمانی‌که فرصت بازار سپری شده باشد.

چگونه از شکست جلوگیری کنیم؟

به نظر می‌رسد بیشتر کسب‌و‌کارها با شکست مواجه می‌شوند. اما نکات کلیدی برای تبدیل‌نشدن به استارت‌آپ شکست‌خورده وجود دارد که عبارتند از:

1_ اهداف تعیین کنید: دقیقاً بدانید که کجا باید باشید و کجا می‌خواهید باشید. بدون هدف، شما فقط بی‌هدف سرگردان هستید.

2_ تحقیق: همه چیز را در مورد بازار خود بدانید. بدانید مشتریان چه می‌خواهند. بدانید که آنها ۹ دلار می‌پردازند اما ۱۰ دلار نمی‌پردازند. از درآمد، خواسته‌هایشان و آنچه که باعث می‌شود آن‌ها را بشناسند، بشناسید. هر چه بیشتر بدانید، بیشتر می‌توانید به آن‌ها اعتراض کنید.

3_ کار خود را دوست داشته باشید: اگر کاری را که انجام می‌دهید دوست نداشته باشید، این کار نشان داده خواهد شد. شما باید نسبت به کسب‌وکار خود اشتیاق داشته باشید، وگرنه فقط یک شغل خواهد بود.

4_ دست از کار نکشید: مهم نیست که چقدر کسب‌و‌کار عالی دارید، زمان‌های خرابی خواهید داشت. دوره‌هایی پیش می‌آیند که همه چیز پیش می‌رود و شما تصمیم خود را برای قدم‌زدن در این مسیر زیر سؤال می‌برید. این زمانی است که ساعت‌های اضافی را صرف کنید، بیشتر فشار دهید و کار را انجام دهید.

چالش‌های متداول استارتاپ‌ها

امروزه ۱۵۰ میلیون استارت‌آپ در جهان وجود دارد که هر سال ۵۰ میلیون استارت‌آپ جدید راه‌اندازی می‌شوند. به‌طور متوسط، روزانه ۱۳۷۰۰۰ استارت‌آپ در حال ظهور هستند. این‌ها با هر معیاری اعداد بسیار بزرگی هستند. اما این سؤال باقی می‌ماند که چه تعداد استارت‌آپ تمایل دارند از امواج خشونت‌آمیز تغییراتی که ماهیت استارت‌آپ‌های امروزی را کاملاً متحول کرده جان سالم به در ببرند؟ بله، یک تغییر پارادایم بزرگ وجود دارد و این تغییر، عملکرد کلی استارت‌آپ‌ها را به چالش کشیده است. چالش‌ها همه جا هستند و استارت‌آپ‌ها از بی‌شمار چالش‌هایی که امروزه با آن‌ها روبه‌رو هستیم مستثنی نیستند.

1_ رقابت شدید:‌ دنیای شرکت‌ها کاملاً خشن است. همیشه رقابتی بین غول‌ها در جریان است. رقابت یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها برای بقای کسب‌و‌کارهای نوپا است و اگر یک راه‌اندازی کسب‌و‌کار آنلاین دارید، رقابت سخت‌تر می‌شود.

محیط رقابتی، استارت‌آپ‌ها را سرپا نگه می‌دارد، زیرا هیچ حاشیه خطایی در دسترس نیست. برای بقا در  محیط کسب‌و‌کار رقابتی که هم کسب‌و‌کارهای سنتی و هم آنلاین را پوشش می‌دهد، استارت‌آپ‌ها باید به صورت تهاجمی بازی کنند و از وزن خود بالاتر بروند تا در میان خوشه‌های کسب‌و‌کارهای چالش‌برانگیز و در حال گسترش، به رسمیت شناخته شوند.

2_ انتظارات غیرواقعی: موفقیت به‌تنهایی به‌دست نمی‌آید. توقعات را با خود می‌آورد. اغلب اوقات، این انتظارات واقع‌بینانه به‌نظر می‌رسند، اما به‌معنای واقعی کلمه، صرفاً غیر‌واقعی هستند. همین مفهوم برای استارت‌آپ‌های جوان نیز صادق است. استارت‌آپ‌ها زمانی با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوند که «انتظارات غیرواقع‌بینانه» را پس از موفقیت‌های پررونق تعیین می‌کنند. به یاد داشته باشید، موفقیت کوتاه‌مدت است و انتظارات هرگز پایان نمی‌یابند. برای موفقیت در دنیای کسب‌و‌کار رقابتی، استارت‌آپ‌ها باید انتظارات بالا اما کنترل‌شده داشته باشند، منابع موجود، میزان پتانسیل رشد و سایر عوامل بازار را نیز در نظر داشته باشند.

3_ استخدام نامزدهای مناسب: یکی از مهم‌ترین عواملی که فرهنگ سازمانی را در یک شرکت استارت‌آپی تعریف می‌کند، هم‌افزایی تیم است. یک تیم متشکل از افراد با قابلیت‌های مشابه و تمرکز یکسان است. به‌منظور توسعه یک فرهنگ تیمی بسیار موفق، سازمان‌ها به‌طور کلی و استارت‌آپ‌ها به‌طور خاص، نیاز به استخدام نامزد‌های مناسب دارند. استخر عظیمی از افراد مشتاق در دسترس است. انتخاب یک نامزد مناسب که به‌اندازه کافی متناسب با شغل باشد، یک کار دشوار است. این یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پیش روی کسب‌و‌کارهای نوپا در این عصر دیجیتال است.

4_ تصمیم‌گیری مشارکت: مشارکت جوهره موفقیت است و این منطق برای استارت‌آپ‌ها نیز صادق است. در این عصر دیجیتالی که همیشه در حال گسترش و تغییر است، جایی که سازمان‌ها باید سخت برای بقای خود بجنگند، استارت‌آپ‌ها نیز به‌سختی شرکای قابل‌اعتماد پیدا می‌کنند. امروز واقعا چالش بزرگی برای استارت‌آپ‌هاست و تا‌آنجا‌که به استارت‌آپ‌های فناوری مربوط می‌شود، شراکت برای آن‌ها بسیار بیشتر است. وارد‌شدن به یک شراکت سود زیادی برای استارت‌آپ‌ها به‌همراه دارد، اما آن‌ها باید قبل از تصمیم‌گیری برای همکاری با شرکت دیگری که در همان اکوسیستم کار می‌کند، عوامل مختلفی را در نظر بگیرند. برای به‌دست‌آوردن حداکثر سود از شراکت، کسب‌و‌کارهای نوپا باید به دنبال سازمان‌هایی باشند که از حضور خوب در بازار و شهرت خوبی در میان غول‌های صنعت برخوردار باشند.

5_ مدیریت مالی: پول، پول می‌آورد. این واقعیت را به یاد داشته باشید که وقتی درآمد افزایش می‌یابد، هزینه‌ها نیز افزایش می‌یابد. در مورد آن هیچ تردیدی نیست. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی که امروزه استارت‌آپ‌ها با آن مواجه هستند، مدیریت مالی است. این یک واقعیت است که استارت‌آپ‌های کوچک به‌شدت به پشتیبان‌های مالی به اصطلاح سرمایه‌گذاران متکی هستند. در مواقعی که هجوم نقدی وجود دارد، شرکت‌های کوچک و از همه مهم‌تر استارت‌آپ‌ها تمایل دارند که مدیریت صحیح امور مالی خود را واقعاً سخت ببینند و در برابر فشارها دچار مشکل می‌شوند. برای رسیدگی به این نوع وضعیت، استارت‌آپ‌ها باید با نزدیک نگه‌داشتن کارت‌ها در سینه، یک دست ایمن و محتاطانه بازی کنند. کمک‌گرفتن از یک شرکت مشاوره مالی معتبر ممکن است واقعاً در مدیریت بحران‌های مالی پیش روی کسب‌و‌کارهای نوپا امروزی کمک کند.

6_ امنیت سایبری: این عصر دیجیتال است و بقای چالش‌ها در این عصر مستلزم استارت‌آپ‌های کوچک، به‌ویژه آن‌هایی که به‌صورت آنلاین فعالیت می‌کنند، برای مقابله با تهدیدات امنیتی آنلاین فوق‌العاده چابک باشند. هکرها همه جا هستند و از هرگونه خلأ در سیستم‌های نصب شده در یک شرکت استارت‌آپی استفاده می‌کنند. میزان جرایم سایبری طی دو سال گذشته به‌طرز چشمگیری افزایش یافته است. در سال‌های آینده نیز درصد افزایش خواهد یافت. استارت‌آپ‌هایی که به‌صورت آنلاین فعال هستند با تهدیدات امنیتی آنلاین روبه‌رو هستند. دسترسی غیرمجاز به اطلاعات حساس استارت‌آپ، سوابق کارمندان، اطلاعات حساب‌های بانکی یا هر اطلاعات مرتبط دیگری که برای بقای یک استارت‌آپ فناوری مهم تلقی می‌شود، در معرض خطر هستند. برای محافظت از همه داده‌های آنلاین مهم، استارت‌آپ‌ها باید سیستم‌های امنیتی قوی و درجه نظامی داشته باشند. اتصال شبکه خصوصی مجازی (VPN) با ارائه رمزگذاری و امنیت داده‌های مورد نیاز به کارمندان راه‌اندازی، هدف محافظت از اطلاعات راه‌اندازی و سوابق کارمندان را انجام می‌دهد و در نتیجه دسترسی غیرمجاز به داده‌های سازمانی را از طریق وب محدود می‌کند.

7_ جلب اعتماد مشتریان: مشتری پادشاه است و این کاملا درست است. جلب اعتماد مشتری یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی است که امروزه کسب‌و‌کارها به‌طور کلی و به‌طور خاص استارت‌آپ‌ها با آن مواجه هستند. با یک پایگاه مشتری بسیار راضی و وفادار، استارت‌آپ‌ها می‌توانند مقیاس شوند و به‌سمت تعالی پیشرفت کنند. مشتریان نیروی واقعی پشت موفقیت یک استارت‌آپ هستند. برای جلب اعتماد و وفاداری مشتریان، استارت‌آپ‌ها باید به‌شدت برای پیاده‌سازی فلسفه کار مشتری محور کار کنند تا بتوانند در پیگیری خود برای دستیابی به‌رشد پایدار و پیشرفتی که می‌خواهند در این فناوری هوشمند به دست آورند، موفق شوند.

استارت‌آپ‌های شکست‌خورده در ایران

1_ بقچه: بقچه فعالیتش را برای تحویل نان آغاز کرد، اما به‌دلیل مشکلات حسابداری و فرهنگ‌سازی ضعیف بعد از ۲/۵ سال به فعالیتش پایان داد.

2_ ابرینو: این پلتفرم برای ذخیره‌ی اطلاعات استفاده می‌شد که به‌دلیل تصمیمات ناگهانی فعالیتش پایان یافت‌.

3_ دونیت: دونیت برای تأمین مالی پروژه‌هایی با سود بالا بود که پس از پنج سال به کارش خاتمه داد.

4_ لنزور: نام لنزور با عنوان اینستاگرام ایرانی معروف شده بود و از حمایت‌های خاص دولت هم برخوردار بود، ولی به‌دلایلی که اعلام نشد، پس از مدتی از فعالیت دست کشید.

 5_ لندوم: شبکهای اجتماعی‌ است که به افراد کمک می‌کند تا وسایلی را که به‌صورت موقتی به آن‌ها نیاز دارند از دیگران به‌امانت بگیرند. لندم به افراد کمک می‌کرد تا به این صورت در هزینه‌شان صرفه‌جویی کنند. اما به‌دلیل مشکلات مالی این استارت‌آپ شکست خورد.

6_ چیتار: چیتار از بیرون مسکن‌هایی که برای فروش بودند عکس تهیه می‌کرد و در پروفایل‌های مختلف قرار می‌داد تا افراد از اطلاعات خانه آگاه شوند اما به علت از هم‌پاشیدگی تیم دیگر به فعالیت‌شان ادامه ندادند.

و اما کلام آخر …

اگر استارت‌آپ‌ها بتوانند فرصت‌های جدید را شناسایی کنند و به‌سرعت با شرایط متغیر بازار سازگار شوند و برای ماندن در یک قدمی رقبا نوآوری کنند، موفق هستند. ایجاد تغییرات قابل‌توجه در محصول یا خدمات استارت‌آپ، بازار هدف یا مدل درآمدی به‌عنوان محوری شناخته می گ‌شود. برای این‌که استارت‌آپ‌ها از شکست اجتناب کنند و به موفقیت بلندمدت دست یابند، باید سازگار باشند و تمایل داشته باشند در مواقع لزوم چرخش کنند.

نویسنده: آرزو جعفری‌نیک

تهیه شده در آکادمی تکتا

منابع:

1.  https://www.investopedia.com/articles/personal-finance/040915/how-many-startups-fail-and-why.asp
2. https://www.linkedin.com/pulse/why-do-startups-fail-understanding-leading-causes-how-gottimukkala
3. https://creately.com/blog/culture/challenges-faced-by-startups/