روز ملی کارآفرینی، ۳ اردیبهشت

کارآفرینی را میتوان یک سرمایه ملی دانست که کارآفرینان محرکه‌ی اصلی این سرمایه برای هر کشوری هستند. این فرآیند پویا نه تنها ثروت را افزایش میدهد؛ بلکه میتواند ارزشی ایجاد کند که منجربه بهبود رفاه شود.
در سال ۱۳۸۶، طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، سوم اردیبهشت همزمان با بزرگداشت شیخ بهایی، روز ملی کارآفرینی نام گرفت.

اهمیت کارآفرینی
اهمیت اصلی کارآفرینی، ایجاد فرصت‌های شغلی، نوآوری و بهبود اقتصاد است. کارآفرینی نقش مهمی در تغییر جامعه ایفا میکند. بنابراین پرورش، ایجاد انگیزه و پاداش برای این کار، تا حد ممکن منطقی است.
۱. کارآفرینی رشد اقتصادی را تسریع میکند
کارآفرینان به‌عنوان چرخ‌های رشد اقتصادی کشور عمل میکنند. آنها با ایجاد محصولات و خدمات جدید، تعداد زیادی از مشاغل و فرصتهای جدید را ایجادمیکنند. افزایش کلی اشتغال یک کشور تا حد زیادی به افزایش کارآفرینی بستگی دارد. بنابراین نقش کارآفرینی در ایجاد فرصت‌های شغلی جدید بسیار زیاد است.

2. کارآفرینی نوآوری را ترویج میکند
کارآفرینی با نوآوری و از طریق شیوه‌های صحیح تحقیق و توسعه، انواع عظیمی از محصول با ماهیت‌های مختلف را فراهم میکند، که درهای سرمایه‌گذاری، بازار، محصولات و فناوری جدید را باز میکند. کارآفرینان در حل مشکلاتی که محصولات و فناوری موجود هنوز آنها را حل نکرده‌اند، نقش بسزایی دارند. بنابراین با تولید محصولات و خدمات جدید یا آوردن نوآوری در محصولات و خدمات موجود، کارآفرینی حکم پتانسیل بهبود زندگی مردم را دارد.

۳. کارآفرینی باعث ترویجِ تحقیق و توسعه میشود
کارآفرینان در کنار تولید ایده‌های تجاری جدید و تفکر خارج از چارچوب، تحقیق و توسعه را نیز ترویج میدهند. آنها ایده‌های خود را پرورش و به شکل محصولات جدیدی ارائه میدهند و تجاری سازی میکنند.

۴. بهره‌وری را افزایش میدهد
کارآفرینی پتانسیل افزایش بهره‌وری است و چهار راه کلیدی دارد:
۱. کارآفرینان میتوانند بر شرکت‌های موجود در بازار فشار وارد کنند و آنها را مجبور به افزایش بهره‌وری و کارایی کنند. در برخورد با رقابت، شرکت‌های موجود باید بتوانند ارزش پیشنهادی بهتری را به مشتریان ارائه دهند. معمولاً این به معنای کارآمدتر شدن و کاهش قیمت‌هاست.
۲. آنها میتوانند دانش و روش‌های جدید یک کار را به بازار معرفی کنند.
۳. کارآفرینان در مقایسه با شرکت‌های جدید ممکن است روش کار مولدتری داشته باشند و به نوبه خود، این امر باعث از بین رفتن شرکت‌های فعلی میشود؛ زیرا آنها قادر به رقابت نیستند. بنابراین درکوتاه مدت ممکن است زیان‌های بهره‌وری وجود داشته باشد، اما در بلند مدت توسط شرکت‌های کارآمدتر تکمیل میشود.
۴. کارآفرینی میتواند صنایع کاملا جدیدی ایجاد کند. این امر تا حدی در دوران رکود اقتصادی سودمند است؛ زیرا اشتغال، رشد و گزینه‌های جدیدی را برای مشتری ایجاد میکند.

۵. کارآفرینی میتواند تغییرات اجتماعی را ارتقا دهد.
کالاها و خدمات نوآورانه‌ای که کارآفرینان ارائه میدهند، وابستگی به فرآیندها و فناوری‌های قدیمی را کاهش میدهد. یکی از نمونه‌های آن، گوشی‌های هوشمند است که بر نحوهی ارتباط کسب‌وکارها با مشتریان، کارمندان و شرکا تأثیر گذاشته است. این تغییرات اجتماعی، با بهبود سبک زندگی، تفکر سخاوتمندانه، روحیه بهتر و انتخاب اقتصادی بالاتر همراه است. به این ترتیب تغییرات اجتماعی به تدریج بر تغییرات ملی و جهانی تأثیر میگذارد.

۶. کارآفرینی، شرکت‌های موجود را توسعه و بهبود می‌بخشد.
شاید اغلب تصورکنیدکه کارآفرینان محصولات و ایده‌های کاملاً جدیدی را ایجاد میکنند، اما آن‌ها بر کسب‌وکارهای موجود نیز تأثیر میگذارند. در واقع از آن جایی که کارآفرینان متفاوت فکر میکنند، میتوانند راه‌های خلاقانه‌ای برای گسترش و توسعه شرکت‌های موجود ارائه دهند.
به عنوان مثال، نوسازی فرآیندهای تولید، پیاده‌سازی فناوری جدید در فرآیندهای توزیع و بازاریابی کلی و کمک به شرکت‌های موجود برای استفاده کارآمدتر از منابع موجود.

۷. توسعه بازار جدید
تلاش مستمر کارآفرین برای حفظ عرضه منظم محصولات خود در بازار موجود و در کنار آن، جستجوی بازارهای جدید و توسعه بازار موجود سبب تسهیل گسترش بازار میشود.

۸.تولید ثروت
کارآفرینان غالباً بازارهای جدید را هدف قرار میدهند و مخاطبانی را خارج از تمرکز شرکت‌های مستقر میگیرند. این باعث ایجاد منابع جدید درآمد و سود میشود.

رهبری
رشد یک کسب‌وکار، مستلزم مجموعه‌ای متنوع از مهارت‌هاست، اما یکی از ویژگی‌های که همه‌ی آنها را به هم مرتبط میکند؛ رهبری است. کارآفرینان یک ایده را به محصول یا خدماتی تبدیل میکنند که برای مشتریان ارزش دارد. هر مرحله از فرآیند از ایجاد طرح تجاری تا رسیدن به سودآوری مستلزم مجموعه‌ای از مهارت‌های سازمانی و بین فردی است که همگی به رهبری بستگی دارد.

مهارت‌های ارتباطی
ارتباط، به ویژه برای کارآفرینان بسیار مهم است؛ زیرا همه‌ی مهارت‌های دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد. مهارت‌های ارتباطی برای فروش، تقویت روحیه کارکنان، حل تعارضات و مذاکره در قراردادها بسیار کاربردیست.

رفتار سازمانی
فناوری بخش مهمی از هر سرمایه‌گذاری تجاری جدید است، اما توانایی مدیریت افراد درنهایت موفقیت یک شرکت را تعیین میکند. مدیریت افراد اشکال مختلفی دارد اما نکته کلیدی تطبیق رویکرد سازمانی با ویژگی‌های کسب‌وکار و کارکنان آن است.

استراتژی کسب‌وکار
اهمیت تمرکز تجاری، واضح و خوش‌بین بودن و تلاش برای دستیابی به اهداف شرکت با نیاز به سازگاری و پذیرش زمانی که صنایع، بازارها و ترجیحات مشتری را تغییر میدهد؛ متعادل میشود. کارآفرینان، قاطع و پرشور هستند اما همچنین آماده و تمایل به ایجاد تغییرات در مواقع ضروری دارند تا شرکت را در مسیری رو به جلو نگه‌دارند.

نویسنده: زهرا پرهیزگار