فهرست مطالب
اقتصاد دانشبنیان (knowledge-based economy)
مقدمه
دانش یا داراییهای فکری میتوانند موهبتی برای اقتصادها باشند. از آنجایی که جهان از نظر فناوری هوشمندتر میشود، استفاده از سرمایه فکری در شکل دادن به اقتصادها در حال رشد است. در چنین شرایطی، اقتصاد دانشبنیان میتواند منبع مهمی از دانش باشد.
تعریف اقتصاد دانشبنیان (knowledge-based economy)
اقتصاد دانشبنیان نوعی از اقتصاد است که تا حد زیادی به سرمایه فکری وابسته است و تحولات علمی و تحقیقات نقش اساسی در آن دارد. پدر مدیریت مدرن، پیتر اف. دراکر این مفهوم را از طریق کتاب خود، عصر ناپیوستگی (1969) رایج کرد. این شیوه تولید مدرن در کشورهای توسعهیافته که در آن نیروی کار ماهر لازمه اصلی فعالیتهای تحقیقاتی، نوآوریها، تکامل فناورانه و پیشرفتهای علمی است، بیشتر قابل مشاهده است. همه این پیشرفتها و نوآوریها به کارایی تولید و ایجاد فرصتهای جدید کمک میکند.
اجزای اساسی اقتصادهای سنتی عوامل برجسته تولید زمین، نیروی کار، سرمایه و کارآفرین است. با این حال، در اقتصادهای دانشبنیان، تولید عمدتاً مبتنیبر فناوریها و مهارتهای فناورانه نیروی کار یا نیروی انسانی است.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) بیان میکند که اقتصاد دانشبنیان با سه بخش تجاری زیر مرتبط است:
- صنایع بخش خدمات مانند آموزش و بهداشت و درمان
- صنایع با تکنولوژی بالا(هایتک)، مانند هوافضا و کامپیوتر
- خدمات تجاری، مانند ارتباطات و بیمه.
توضیح اقتصاد دانشبنیان(knowledge-based economy)
اقتصاد دانشبنیان بر دانش یا سرمایه فکری متکی است.
سرمایه دانش نشاندهنده پایگاه دانش کارگران، اطلاعات، زیرساختهای فناوری و… است.
علاوهبراین، مدل اقتصادی جدید، داراییهای نامشهود مانند حق ثبت اختراع، حق چاپ، نرمافزار اختصاصی و پردازش دانش را تولید میکند. همه اینها به اهمیت منبع آن یعنی آموزش اشاره دارد.
آموزش و پیشرفت تکنولوژی نقش مهمی در گذار اقتصاد کشاورزی به اقتصاد دانشبنیان در اکثر کشورها ایفا کرد.
این روش تفکر مردم را تغییر داد، نوآوری را آغاز کرد، عملکرد تولید را تغییر داد.
علاوهبراین، بهرهوری دانش و مهارت به بسیاری از کشورها کمک کرد تا مزیت رقابتی را توسعه دهند و در سطح بینالمللی به رقابت بپردازند.
زمانی که مدل ارضی استفاده از داراییهای مشهود و نیروی کار غیرماهر را به نمایش گذاشت، مدل مبتنیبر دانش از داراییهای نامشهود و نیروی کار بسیار ماهر برای ایجاد خروجی انبوه کارآمدتر استفاده کرد.
ایجاد، انتشار و کاربرد دانش باعث افزایش رشد اقتصادی میشود.
همچنین با افزایش کمیت و کیفیت خروجی و عرضه محصولات و خدمات نوآورانه، استانداردهای زندگی مردم را افزایش میدهد.
تاریخچه اقتصاد دانشبنیان(knowledge-based economy)
با شروع از اواخر دهه 1960، خصوصا از اواخر دهه 1990 بسیار مشهودتر است، اصطلاحات «اقتصاد دانشبنیان» یا «جامعه دانش» برای توصیف یک تغییر اساسی در نحوه نگاه جوامع مدرن به منابع اقتصادی، ارزشگذاری برای تولید و مبانی سیاسی استفاده شدهاست. زندگی اجتماعی و فرهنگی چنین «اقتصاد فراصنعتی» با امتیاز قویتر در مهارتها، نوآوری، تحقیق، توسعه و دانش دانشگاه مشخص میشود (دراکر 1969؛ بل 1973؛ فرانک و مایر 2020؛ اشتهر 1994؛ والیما و هافمن 2008).
در واقع، حداقل بهطور رسمی، پایگاه دانش جوامع در سراسر جهان بهطور قابلتوجهی در دوران پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافته است که با افزایش تعداد دانشگاهها، دانشجویان، انجمنهای علمی و نشریات و همچنین افزایش سطح بودجه و تلاشها برای علمی کردن سیاستگذاری نشان میدهد. این تغییرات با یک گفتمان سیاسی همراه است که بر دانش علمی، نوآوری و تعالی بهعنوان محرکهای توسعه اجتماعی و اقتصادی تأکید میکند و مفهوم «اقتصاد دانشبنیان» را هم بهعنوان یک تشخیص جامعهشناختی و هم یک دستور کار سیاسی میسازد (دروری و همکاران 2003؛ مویزیو 2018).
نتایج نشان میدهد که تعداد پرسنل دانش در سرتاسر جهان افزایش چشمگیری داشته است و تنها در تعداد کمی از کشورها کاهش یافتهاند. بهطور متوسط، کشورهای OECD تعداد کارکنان تحقیق و توسعه خود را از دهه 1980 بیش از سه برابر کردند، درحالیکه کشورهای غیر OECD تعداد کارکنان دانش حرفهای خود را از اواسط دهه 1990 دو برابر کردند.
تحلیلهای پانل برای دوره پس از 1990 نشان میدهد که پیشبینیکنندههای آموزشی (بهویژه حاکمیت آموزش عالی دولتی و ثبتنام در دوره عالی) اثرات قوی نشان میدهند، اما عوامل اقتصادی، یعنی بودجه و تولید ناخالص داخلی نیز مهم هستند. گسترش همچنین در کشورهایی که پیوندهای قوی با شبکههای سازمانی جهانی دارند، بهویژه در کشورهای غیر OECD، قویترین است. تجزیه و تحلیلهای اضافی مربوط به بخش نشان میدهد که هم توسعه شرکتی و هم رشد دانشگاهی عمدتاً با عوامل آموزشی و اقتصادی و همچنین تعبیه جهانی مرتبط است.
میتوان استدلال کرد که این یافتهها نشاندهنده رشد جهانی یک رشته شغلی مبتنیبر دانش است که بخشها و کشورها را در بر میگیرد و در حال تبدیل شدن به یک ستون مرکزی جوامع تحصیلکرده در سطح جهانی (نه لزوماً لیبرال) است.
مدلهای اقتصاد دانشبنیان(knowledge-based economy)
به عقیده برخی از اقتصاددانان، اقتصاد دانشبنیان را میتوان به سه مدل متمایز تقسیم کرد که عبارتند از: اقتصاد یادگیری، اقتصاد خلاق و اقتصاد دانش باز.
برخی از اقتصادهای مدرن جهان به وضوح در یکی از این مدلهای اقتصاد دانش بنیان قرار میگیرند، اما اکثر آنها همپوشانی دارند و محدود کردن آنها به هر یک از این اقتصادها غیرمنطقی به نظر میرسد.
اقتصاد یادگیری
در اقتصاد یادگیری، آموزش و مهارتهایی که از طریق آموزش به دست میآیند، داراییهای معنادار محسوب میشوند. تشویقی برای برتری در آموزش وجود دارد و دولت در این امر کمک میکند. معمولاً مهارتهای آموختهشده برای اقتصاد دانشبنیان با موضوعات STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات) مرتبط است، اما تحقیق در سایر حوزههای مهم مانند مراقبتهای بهداشتی نیز تشویق میشود.
در اقتصاد یادگیری، منابع و اعتبار آموزش بین شرکتکنندگان بهطور آشکار و واضح به اشتراک گذاشته میشود. ایده این است که تأثیرات مثبت علم و ایدههای فنآوری مدرن را به اشتراک بگذاریم تا اقتصاد تقویتکنندهای را پیش ببریم که منجربه نوآوری و ایدههای جدید شود.
اقتصاد خلاق
در اقتصاد خلاق، نبوغ و خلاقیت بسیار تشویق میشود. این به سیستمی اشاره دارد که در آن خلاقیت در کل سیستم اقتصادی در اولویت قرار دارد و در مقابل مشارکت صرف در اهداف خلاقانه قرار دارد. از آنجایی که خلاقیت هسته اصلی مالکیت فکری است، برخی از اقتصاددانان اقتصادهای خلاق را بهعنوان محوری برای اقتصادهای بازار آزاد معاصر پیشنهاد میکنند.
اقتصاد دانش باز
اقتصاد دانش باز به مدلی از اقتصاد اطلاق میشود که مبتنیبر شفافیت، دسترسی و فراگیری به حداکثر نمونه ممکن است. در چنین اقتصادهایی، فرصتهای آموزشی و خلاقانه در دسترس گستردهترین مخاطبان ممکن است. برخی از اقتصاددانان اقتصادهای دانش باز را غیر اختصاصی میدانند که امکان آموزش باز و فلسفههای علم باز را فراهم میکند.
نمونهای از اقتصاد دانشبنیان(knowledge-based economy)
نمونههایی از اقتصادهای دانشبنیان فراوان است.
ایالات متحده نمونهای از اقتصاد یادگیری است که در آن آموزش و عوامل آن بسیار ارزشمند تلقی میشود.
سوئیس، با پایه هر سه نوع اقتصاد دانشبنیان، در صدر اقتصاد دانشبنیان محسوب میشود.
نمونههای اقتصاد دانشبنیان از مناطق مختلف خاورمیانه قابل تشخیص است. بسیاری از مناطق خاورمیانه با مشکلات رشد اقتصادی مواجه بودهاند. عوامل متعددی مانند وابستگی بیش از حد آنها به منابع نفتی و کمبود زیرساختهای نرم در آن نقش دارند. راهحل رهبران برای غلبه بر این رکود اقتصادی، پرورش یک مدل اقتصادی مبتنیبر دانش با ایجاد، کسب، توزیع و استفاده از دانش است.
انتقال به یک مدل مبتنیبر دانش برای مناطق خاورمیانه آسان نبود. آنها باید در نوسازی سیستمهای آموزشی، تحقیق و توسعه و بهبود فناوری و ارتباطات راه دور کارآمد بهعنوان گام اولیه سرمایهگذاری کنند.
با ارزشترین مهارتها در اقتصاد دانشبنیان چیست؟
به گفته سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، درحالیکه آموزش عالی و آموزش فنی مهارتهای مهمی هستند، ارتباطات و کار تیمی نیز مهارتهای ضروری برای اقتصاد دانشبنیان است.
چگونه در اقتصاد دانشبنیان به عنوان یک کسب و کار شکوفا شویم؟
چند کار کلیدی وجود دارد که کسب و کارها و سازمان ها باید انجام دهند تا در اقتصاد دانشبنیان رشد کنند:
- آنها باید محیطی ایجاد کنند که خلاقیت و نوآوری را تشویق و حمایت کند.
- آنها نیاز به سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و به ویژه در توسعه مهارت ها و دانش کارکنان خود دارند.
- آنها باید ساختارها و فرآیندهای سازمانی مناسبی برای جذب، به اشتراک گذاری و استفاده مؤثر از دانش داشته باشند.
- آنها باید فرهنگ یادگیری مستمر را ایجاد کنند تا کارکنان به طور مداوم مهارت ها و دانش خود را به روز کنند.
- آنها باید از فناوری به طور موثر برای پشتیبانی از همه موارد بالا استفاده کنند.
به عبارت دیگر، سازمانها مردم محور خواهند شد و سرمایهگذاری هنگفتی برای توسعه انسانی خواهند داشت.
چگونه به عنوان یک کارمند در اقتصاد دانشبنیان شکوفا شویم؟
بهترین راه برای پیشرفت در اقتصاد دانش به عنوان یک کارمند، فعال بودن و یادگیری مداوم چیزهای جدید است. پذیرای ایده ها و روش های جدید برای انجام کارها باشید و همیشه مایل به یادگیری مهارت های جدید باشید. سازگار و قادر به کار در محیطی سریع و همیشه در حال تغییر باشید. و در آخر، یک بازیکن خوبی باشید و بتوانید با دیگران ارتباط موثر برقرار کنید.
به طور خلاصه:
- مهارت های نرم بر مهارتهای سختتان غالب باشد
- ذهن باز و تمایل به یادگیری چیزهای جدید در طول زندگی داشته باشید
- در همکاری و شبکهسازی خوب باشید ( پل بسازید، نه دیوار)
چگونه به عنوان یک فرد در اقتصاد دانشبنیان رشد کنیم؟
به عنوان یک فرد، میتوانید با انجام کارهای زیر در اقتصاد دانشبنیان نیز پیشرفت کنید:
- سرمایه گذاری بر رشد خودتان؛ مطمئن شوید که دائماً مهارتهای خود را یاد میگیرید و به روز میکنید.
- خلاق و نوآور باشید؛ ایدهها و راه حلهای جدیدی برای مشکلات ارائه دهید.
- کار در محیطی که خلاقیت و نوآوری را حمایت و تشویق میکند.
- بخشی از سازمانی باشید که ساختارها و فرآیندهای مناسبی را برای جذب، به اشتراک گذاری و استفاده مؤثر از دانش در اختیار دارد.
چگونه در اقتصاد دانشبنیان مستقل بمانیم؟
چند راه برای آزاد ماندن در اقتصاد دانشبنیان وجود دارد. ابتدا، میتوانید مطمئن شوید که کنترل دادهها و اطلاعات خود را در دست دارید. دوم، شما می توانید مراقب باشید که چه مقدار اطلاعات آنلاین به اشتراک می گذارید و با چه کسانی به اشتراک میگذارید. در نهایت، میتوانید مطمئن شوید که زندگی شخصی و حرفه ای خود را جدا نگه دارید.
در دنیای جدید، یک فرد باید دارای مهارتهای زیر باشد:
- درک امنیت اطلاعات و حریم خصوصی دادهها
- سواد داده پایه
- مسلط و پذیرای فناوری های جدید مانند هوش مصنوعی باشید
- خالق باشید
کدام کشور بزرگترین اقتصاد دانشبنیان را دارد؟
عوامل اقتصاد دانشبنیان با شاخص دانش جهانی برنامه توسعه سازمان ملل متحد اندازهگیری میشود که پس از سال 2012 جایگزین شاخص اقتصاد دانش بانک جهانی شد.
این معیار هر کشور را براساس «عوامل توانمندساز» برای اقتصاد دانشبنیان، مانند سطوح آموزش، آموزش فنی و حرفهای، نوآوری و فناوری ارتباطات، امتیاز میدهد.
براساس آخرین شماره، سوئیس با 71.5 درصد در رتبه اول اقتصاد دانشبنیان قرار دارد. دو کشور بعدی سوئد و ایالات متحده با امتیاز 70.0 هر کدام هستند.
جایگاه اقتصاد دانش بنیان در ایران
گزارشی که اخیراً توسط کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (UNCTAD) منتشر شده است، نشان میدهد که ایران پیشرفت چشمگیری به سمت اقتصاد دانشبنیان با قدرت علم و نوآوری داشته است. با این حال، این گزارش نشان می دهد که باید اقدامات خاصی برای استفاده کامل از پتانسیل کشور انجام شود.
در سالهای اخیر، ایران به سرعت به سمت یک اقتصاد متنوعتر حرکت کرده است که کمتر به نفت وابسته است. آمارها نشان میدهد که تعداد شرکتهای دانشبنیان و پارکهای علم و فناوری و میزان صادرات فناوریمحور و دانشبنیان افزایش چشمگیری داشته است. این آمار نشان دهنده تعهد ملی برای تقویت رشد اقتصادی و توسعه پایدار است.
ایران با استفاده از درآمدهای نفت و گاز برای تأمین مالی تلاشهای نوآورانه و سرمایهگذاری در سایر بخشهای صنعتی، بهطور پیوسته از اقتصادی دور شده است که زمانی تقریباً تنها به نفت وابسته بود.
وقف کشور برای توسعه اقتصاد نوآورانه مبتنی بر دانش منجر به ایجاد پایگاه نیروی انسانی قوی شده است. ایران اکنون یکی از بالاترین تعداد جوانان تحصیل کرده بزرگسال را دارد. این کشور از نظر تعداد فارغ التحصیلان مهندسی سرانه در رتبه دوم جهانی قرار دارد. بسیاری از ایرانیان تحصیل کرده و آموزش دیده نیز به عنوان دانشمند و کارآفرین در خارج از کشور زندگی می کنند.
ایران پیشرفت چشمگیری در علم داشته است. ثبت نام در آموزش عالی تقریبا دو برابر شده است، تعداد دانشجویان دکترا در 10 سال گذشته سه برابر شده است، و این کشور در حال حاضر از نظر انتشارات علمی در رتبه شانزدهم جهانی و رتبه اول خاورمیانه قرار دارد که از سال 2005 پیشرفت قابل توجهی داشته است. حوزه های جدید تحقیق از جمله نانوفناوری، بیوتکنولوژی و انرژی های تجدیدپذیر در بین دانشگاهیان ایرانی محبوبیت پیدا کرده است و در سال 2016 رتبه پانزدهم جهان را به خود اختصاص داده است.
شاخص توسعه انسانی (HDI) نشان می دهد که ایران از دهه 1980 تا 2002 از کشورهایی با توسعه انسانی پایین به کشورهای با توسعه انسانی متوسط حرکت کرده است.
نیروی کار با تحصیلات عالی و ماهر در ایران منبع اصلی توسعه اقتصادی است، با این حال، برای اطمینان از انتقال سریع و قابل اعتماد به سمت اقتصاد دانش بنیان، سیاست گذاران باید برای بهره برداری کامل از این منبع ارزشمند برنامه ریزی کنند.
ویژگیهای اقتصاد دانشبنیان(knowledge-based economy)
فعالیتهای دانشمحور عنصر اصلی در مدل اقتصادی دانشبنیان است. از اینرو بیشتر ویژگیها در ارتباط با دانش تکامل یافتهاند.
بارزترین ویژگیهای اقتصاد دانشبنیان شامل موارد زیر است:
اطلاعات و دانش بهعنوان محرکهای کلیدی اقتصاد مورد استفاده قرار میگیرند.
مؤلفههای اصلی سازمانهای مبتنیبر دانش، کارکنان دانش و فرآیندهای دانش هستند.
ورودی اصلی سرمایه فکری است.
تقاضای بیشتر برای کارگران ماهر
استفاده از دانش بهعنوان منبعی بینهایت به جای سرمایه که با گذشت زمان تمام میشود. دانش در واقع با استفاده اصلاح میشود.
اهمیت دانش ضمنی بالاتر از مهارتهای عمومی است.
هم کاربران و هم تولیدکنندگان از دانش برای نتایج بهتر استفاده میکنند و از رویکرد نگاه بالا به پایین جلوگیری میشود. بهعنوان مثال میتوان به پلتفرمهای دسترسی نرمافزاری باز اشاره کرد.
دانش از یک صنعت به صنعت دیگر منتقل میشود. از این بهعنوان سرریز دانش یاد میشود.
افزایش نتایج اتوماسیون به دلیل استفاده از تکنولوژی پیشرفته با این حال، نیاز به نیروی انسانی ماهر برای اجرای این فناوریها نیز وجود دارد.
تاکید زیاد بر مدیریت دانش از طریق فعالیتهای ایجاد، ذخیرهسازی، بازیابی و توزیع است.
اقتصاد جدید صرفاً از نهادهای خدماتی تشکیل نشدهاست و آنها همچنین دارای نهادهای تولیدی با فناوری پیشرفته هستند.
این مدل در ایجاد تحولات و نوآوریها رشد میکند.
کارگران ماهر باید دارای مدارک یا گواهینامههای مربوطه باشند. همچنین، آنها دارای مهارتهایی مانند فنی، رابطهای و حل مسئله هستند.
تفاوت اقتصاد دانشبنیان با اقتصاد سنتی
- اقتصاد ناشی از کمبود نیست، بلکه از فراوانی است. برخلاف بسیاری از منابعی که در صورت استفاده از بین میروند، اطلاعات و دانش را میتوان به اشتراک گذاشت و در واقع از طریق کاربرد رشد کرد.
- اثر جابهجایی جغرافیایی کاهش مییابد. با استفاده از فناوری و روشهای مناسب، میتوان بازارهای مجازی و سازمآنهای مجازی ایجاد کرد که از مزایای سرعت و چابکی، عملکرد شبانهروزی و دسترسی جهانی برخوردار باشند.
- اعمال قوانین، موانع و مالیاتها صرفاً بر مبنای ملی دشوار است. دانش و اطلاعات به جایی نشت میکند که تقاضا بیشتر و موانع کمتر است.
- محصولات یا خدمات افزایشیافته دانش میتوانند نسبت به محصولات قابل مقایسه با دانش نهفته یا شدت دانش کم، در قیمتها برتری داشته باشند.
- قیمت و ارزش به شدت به زمینه بستگی دارد. بنابراین اطلاعات یا دانش یکسان میتواند برای افراد مختلف در زمانهای مختلف ارزش بسیار متفاوتی داشته باشد.
اقتصاد دانشبنیان و مشاغل STEM
اقتصاد دانشبنیان عامل اصلی گسترش مشاغل STEM در نظر گرفته میشود. مسیرهای شغلی مانند علوم کامپیوتر، مهندسی، شیمی و زیستشناسی بیشترین فرصتها را برای رشد شغلی و موقعیتهای رهبری اجرایی ارائه میدهند. مهارتهایی مانند تجزیه و تحلیل دادهها، کار با مدلهای مالی و توانایی نوآوری در این اقتصاد بسیار مورد تقاضا هستند.
در اقتصاد دانشبنیان، تقاضا برای کار تیمی، حل مسئله، ارتباطات و مهارتهای کامپیوتری نیز افزایش یافته است. این مهارتها بهعنوان مکمل آموزشدیده میشوند، نه جایگزین.
معایب اقتصاد دانشبنیان(knowledge-based economy)
برخی از معایب اقتصاد دانشبنیان عبارتند از:
افزایش شکاف بین کارگران ماهر و کم مهارت
با توجه به ظهور اقتصاد دانشبنیان، شکاف بین کارگران با مهارت بالا و کم مهارت ممکن است بیشتر شود. این ممکن است تهدیدی برای کسانی باشد که مهارتهای پایینی دارند.
ظهور و مضرات “Gig Economy“
اقتصاد دانشبنیان ممکن است منجربه ظهور اقتصادهای گیگ شود که در آن کارگران با مهارت بالا دستمزد خوبی دریافت میکنند اما کارمندان کم مهارت با حقوق کم کار میکنند.
تقاضای محدودی از مشاغل با مهارت بالا
اگرچه کارکنان با مهارت بالا مورد تقاضا هستند، اما به دلیل اتوماسیون، نیاز محدودی برای کارگران با مهارت بالا وجود دارد. این ممکن است برای دارندگان مدرک بالاتر منجربه سردرگمی و ناامیدی شود.
نرخ بهرهوری پایین
اگرچه اقتصاد دانشبنیان قدرتمند در نظر گرفته میشود، به دلیل رکود سکولار، نرخ بهرهوری ممکن است به شدت کاهش یابد. این چیزی است که توسط اقتصادهای دانش بسیار توسعهیافته در دهه گذشته تجربه شدهاست.
اهمیت اقتصاد دانشبنیان(knowledge-based economy)
اقتصادهای دانشبنیان ممکن است دارای معایب مختلفی باشند، اما از اهمیت قابلتوجهی نیز برخوردار است.
- اقتصادهای دانشبنیان از طریق نوآوری و سفارشیسازی باعث رشد میشوند.
- جهتگیری به سمت سرمایه انسانی بهتر. سازمانها باید مشتریان را جذب و حفظ کنند.
- محیطهای مشارکتی ممکن است توزیع و مزایای اشتراکگذاری اطلاعات را افزایش دهند.
- با افزایش دانش و وجود منابع انسانی بهتر، اقتصادهای دانشبنیان برتر از اقتصادهای سنتی محسوب میشوند.
- در اقتصادهای دانشبنیان، تقاضای بیشتری برای کارگران ماهر وجود دارد. دارندگان مدرک دانشگاهی ممکن است از مزایای بهتری در اقتصادهای دانش بهرهمند شوند.
- بیکاری بهطور فزایندهای به سمت کارمندان کم مهارت تغییر میکند. براساس OECD، نرخ بیکاری در میان نیروی کار با مهارت بالا بهطور مشخص کمتر از کارکنان با مهارت پایین است.
نتیجه
اقتصاد دانشبنیان، اقتصاد آینده است. همانطور که انگیزه فناوری جوامع بشری را مختل میکند، نیاز به دانش در اقتصادها افزایش مییابد. این امر از وضعیت کشورهای بسیار توسعهیافته آشکار است که امروزه به نیروی کار با مهارت بالا نسبت به اشتغال با مهارت پایین وابسته هستند.
با این حال، فرورفتگیهایی نیز وجود دارد. اقتصادهای دانشبنیان بیش از حد به فناوریهای پیشرفته متکی هستند که منجربه اتوماسیون و افزایش شکاف بین فقیر و غنی میشود. گزارشهای اخیر از ظهور اقتصاد گیگ به این معنی است که کارمندان بیشتری باید با دستمزد کمتری کار کنند. این ممکن است در درازمدت موجب ناهماهنگی اجتماعی شود.
با وجود معایب هشداردهنده، هیچ راه گریزی از مفهوم اقتصاد دانشبنیان برای کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه وجود ندارد. از آنجایی که آینده، فناوری محورتر میشود هیچ کس نمیتواند اهمیت اقتصاد دانشبنیان را نادیده بگیرد و در عوض باید سعی کند آن را جذب کند.
تهیه شده در آکادمی تکتا توسط علیرضا اکبری
3 نظرها