آکادمی کارآفرینی

بازاریابی

Marketing

بازاریابیانواع بازاریابی مراحل بازاریابی Marketing
بازار‌یابی (Marketing)

بازار‌یابی (Marketing) چیست؟

بازاریابی  (Marketing)به هر اقدامی اطلاق می‌شود که شرکت برای جذب مخاطب به محصول یا خدمات شرکت از طریق پیام‌رسانی با کیفیت بالا انجام می‌دهد. هدف بازاریابی ارائه ارزش مستقل برای مشتریان بالقوه و مصرف‌کنندگان از طریق محتوا، با هدف بلندمدت نشان‌دادن ارزش محصول‌، تقویت وفاداری به برند و در نهایت افزایش فروش است.

همچنین بخوانید: استراتژی گاو بنفش

 

هدف استراتژی بازار‌یابی چیست؟

بازاریابی به‌عنوان یک رشته شامل تمام اقداماتی است که یک شرکت برای جذب مشتریان و حفظ روابط با آن‌ها انجام می‌دهد. شبکه‌سازی با مشتریان بالقوه یا قبلی نیز بخشی از کار است و ممکن است شامل نوشتن ایمیل‌های تشکر، بازی گلف با مشتریان احتمالی، برگشت سریع تماس‌ها و ایمیل‌ها و ملاقات با مشتریان برای صرف قهوه یا صرف غذا باشد. در ابتدایی‌ترین سطح، بازاریابی به‌دنبال تطبیق محصولات و خدمات یک شرکت با مشتریانی است که می‌خواهند به آن محصولات دسترسی داشته باشند. تطبیق محصولات با مشتریان در نهایت سودآوری را تضمین می‌کند.

مفاهیم اصلی بازاریابی چیست؟

چه فلسفه‌ای باید تلاش‌های بازاریابی و فروش شرکت را هدایت کند؟ چه وزن نسبی باید به منافع سازمان، مشتریان و جامعه داده شود؟ این علایق اغلب با هم تضاد دارند با این حال، فعالیت‌های بازاریابی و فروش یک سازمان باید تحت یک فلسفه سنجیده کارآیی، اثربخشی و مسئولیت اجتماعی انجام شود. پنج مفهوم فلسفی به بازار، فعالیت‌های سازمانی را هدایت کرده و ادامه می‌دهد:

1_ مفهوم تولید: این مفهوم قدیمی‌ترین مفاهیم در تجارت است. این معتقد است که مصرف‌کنندگان محصولاتی را ترجیح می‌دهند که به‌طور گسترده در دسترس و ارزان هستند. تمرکز مدیران بر این مفهوم بر دستیابی به راندمان تولید بالا، هزینه کم و توزیع انبوه است.

2_ مفهوم محصول: این جهت‌گیری معتقد است که مصرف‌کنندگان محصولاتی را ترجیح می‌دهند که بیش‌ترین کیفیت، عملکرد یا ویژگی‌های نوآورانه را ارائه می‌دهند. مدیرانی که بر این مفهوم تمرکز می‌کنند بر تولید محصولات برتر و بهبود آن‌ها در طول زمان تمرکز می‌کنند. آنها تصور می‌کنند که خریداران محصولات خوش‌ساخت را تحسین می‌کنند و می‌توانند کیفیت و عملکرد را ارزیابی کنند. با این حال، این مدیران گاهی اوقات درگیر یک رابطه عاشقانه با محصول خود می‌شوند و متوجه نمی‌شوند که بازار به چه چیزی نیاز دارد. مدیریت ممکن است اشتباه «تله موش بهتر» را مرتکب شود، با این باور که تله موش بهتر باعث می‌شود مردم مسیری را به سمت درب آن شکست دهند.

3_ مفهوم فروش: این یکی دیگر از جهت‌گیری‌های تجاری رایج است. بر این باور است که مصرف‌کنندگان و کسب‌و‌کارها، اگر به حال خود رها شوند، معمولاً به اندازه کافی از محصولات شرکت فروشنده نمی‌خرند. بنابراین، سازمان باید یک تلاش تهاجمی برای فروش و تبلیغ انجام دهد. این مفهوم فرض می‌کند که مصرف‌کنندگان معمولاً اینرسی یا مقاومت خرید از خود نشان می‌دهند و باید برای خرید ترغیب شوند.

4_ مفهوم بازاریابی: این یک فلسفه تجاری است که سه جهت‌گیری تجاری فوق را به چالش می‌کشد. اصول اصلی آن در دهه ۱۹۵۰ متبلور شد. این مفهوم معتقد است که کلید دستیابی به اهداف سازمانی (اهداف شرکت فروشنده) این است که شرکت نسبت به رقبا در ایجاد، ارائه و انتقال ارزش مشتری به مشتریان هدف انتخابی خود مؤثرتر باشد.

5_ مفهوم بازاریابی اجتماعی: این مفهوم بر این باور است که وظیفه سازمان تعیین نیازها، خواسته‌ها و علایق بازارهای هدف و ارائه رضایت‌های مورد نظر مؤثرتر و کارآمدتر از رقبا است. علاوه‌بر‌این، معتقد است که همه این‌ها باید به گونه‌ای انجام شود که رفاه مصرف‌کننده و جامعه حفظ یا افزایش یابد.

بازاریابیانواع بازاریابی مراحل بازاریابی Marketing
مفاهیم اصلی بازاریابی

 

انواع بازاریابی چیست؟

جایی که کمپین‌های بازاریابی شما زندگی می‌کنند کاملاً به محل سپری‌کردن وقت مشتریان شما بستگی دارد. این به شما بستگی دارد که تحقیقات بازار را انجام دهید که تعیین کند کدام نوع بازاریابی و ترکیبی از ابزارها در هر نوع، برای ایجاد برند شما بهترین است. در اینجا انواع بازاریابی وجود دارد که امروزه مرتبط هستند، که برخی از آن‌ها امتحان خود را پس داده‌اند:

1_ بازاریابی اینترنتی: با الهام از کمپین محصول “Excedrin” که به صورت آنلاین انجام شد، ایده حضور در اینترنت به دلایل تجاری به خودی خود نوعی بازاریابی است.

2_ بهینه‌سازی برای موتورهای جستجو: به اختصار«SEO»، این فرآیند بهینه‌سازی محتوای یک وب‌سایت به گونه‌ای است که در نتایج موتورهای جستجو ظاهر شود. این توسط بازاریابان برای جذب افرادی استفاده می‌شود که جستجوهایی را انجام می‌دهند که نشان می‌دهد آن‌ها علاقه‌مند به یادگیری در مورد یک صنعت خاص هستند.

3_ بازاریابی وبلاگی: وبلاگ‌ها دیگر منحصر‌به نویسنده نیستند. اکنون برندها وبلاگ‌هایی را منتشر می‌کنند تا در مورد صنعت خود بنویسند و علاقه مشتریان بالقوه‌ای را که برای کسب اطلاعات در اینترنت جستجو می‌کنند، پرورش دهند.

4_ بازاریابی چاپی: از‌آنجایی‌که روزنامه‌ها و مجلات بهتر می‌فهمند چه کسی برای مطالب چاپی آن‌ها مشترک است، کسب‌و‌کارها همچنان به حمایت مالی از مقالات، عکاسی و محتوای مشابه در نشریاتی که مشتریان‌شان می‌خوانند، ادامه می‌دهند.

5_ بازاریابی موتورهای جستجو: این نوع بازاریابی با “SEO” که در بالا توضیح داده شد کمی متفاوت است. کسب‌وکارها اکنون می‌توانند به موتور جستجو برای قرار دادن لینک‌ها در صفحات شاخص خود که در معرض دید مخاطبانشان قرار می‌گیرند، پرداخت کنند.

6_ بازاریابی ویدیویی: در‌حالی‌که زمانی فقط تبلیغات تجاری وجود داشت، بازاریابان اکنون برای ایجاد و انتشار انواع ویدیوهایی که مشتریان اصلی آن‌ها را سرگرم و آموزش می‌دهند، پول خرج می‌کنند.

مراحل بازاریابی چیست؟

مراحل بازاریابی عبارتند از:

1_ اهداف بازاریابی خود را با اهداف کلی شرکت هماهنگ کنید: اول از همه، برنامه‌ریزی در مورد ایجاد یک برنامه عملی و دنبال‌کردن یک هدف بازاریابی واضح است. اما، برای انجام این کار، ابتدا باید درک روشنی از اهداف کلی شرکت داشته باشید. در مرحله اولیه فرآیند بازاریابی خود، باید مأموریت اصلی شرکت خود و همچنین  ارزش‌های  شرکت را تعیین کنید. اگر دقیقاً مطمئن نیستید که چگونه این کار را انجام دهید، توصیه ما این است که با پاسخ‌دادن به برخی از این سؤالات شروع کنید:

_ برای رسیدن به چه چیزی برنامه ریزی می‌کنیم؟

_ هدف ما از طرح چیست؟

_ چه ارزش‌هایی را رعایت می‌کنیم؟

_ اهداف و اهداف بلند‌مدت ما چیست؟

_ چشم‌انداز شرکتی ما چیست؟

شما باید اهداف کلی شرکت خود را درک کنید تا بتوانید اهداف بازاریابی خود را با آن‌ها هماهنگ کنید.

2_ تحقیق در مورد بازار: پس از تعیین اهداف خود، زمان آن رسیده است که عوامل خارجی را که می‌توانند بر استراتژی بازاریابی شما تأثیر بگذارند، تجزیه و تحلیل کنید. مانند: محیط تجارت ، روند بازار و رفتار مصرف کننده و رقابت.

وقتی صحبت از محیط کسب‌و‌کار به میان می‌آید، باید از موارد زیر آگاه باشید:

اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و اقلیم فرهنگی.

این عوامل می‌توانند تأثیر زیادی بر نتیجه نهایی استراتژی شما داشته باشند.

3_ تجزیه و تحلیل “SWOT” را انجام دهید: تجزیه و تحلیل SWOT یک روش عالی برای تجزیه و تحلیل موقعیت شرکت شما با شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی در رابطه با فرصت‌ها و تهدیدهای خارجی است. تجزیه و تحلیل SWOT باید:

_  فقط چند پاراگراف داشته باشید و فقط بر عوامل کلیدی تمرکز کنید.

_ خلاصه‌ای از دلایل عملکرد خوب یا بد بالقوه را درج کنید.

_ خواندن جالب باشد.

_  حاوی عبارات مختصر باشد.

_ فقط داده‌های مرتبط و مهم را شامل شود.

4_ «آمیخته بازاریابی» خود را تعیین کنید: یک استراتژی بازاریابی موفق با آمیخته بازاریابی، به اصطلاح چهار پی مرتبط است. چهار P نشان‌دهنده عواملی هستند که باید هنگام کار بر روی استراتژی بازاریابی خود در نظر بگیرید.

P1 (محصول): برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی، یک بازاریاب ابتدا باید محصول و همچنین تمام اطلاعات مربوط به محصول را درک کند: اصلاحات، اضافات، طرح، نام تجاری، موقعیت یابی و بسته بندی.

P2 (قیمت): بازاریابان باید به خوبی از قیمت محصول نسبت به ارزش آن آگاه باشند تا بتوانند آن را برای مشتریان بالقوه توجیه کنند. هنگام تعیین قیمت باید موارد زیر را در نظر بگیرید: هزینه‌های تامین، تخفیف‌های فصلی، قیمت‌های رقیب و نشانه‌گذاری خرده ‌فروشی.

 P3(مکان): همچنین باید به بهترین کانال‌های توزیع محصول خود فکر کنید، به‌عنوان مثال: فروشگاه‌های فیزیکی یا فروشگاه‌های آنلاین.

P4 (محصول): در نهایت، باید به بهترین روش برای تبلیغ محصول خود فکر کنید. شما باید بهترین کانال‌های ارتباطی با مشتریان بالقوه را تعیین کنید، مانند: تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، نیروی فروش، نمایشگاه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و یا بازاریابی دیجیتال.

5_ بودجه را تعیین کنید: در این مرحله از فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک بازاریابی، خوب است هر چیزی را که به هزینه‌های بازاریابی فعلی شما مربوط می‌شود تعیین کنید، از جمله: تبلیغات، دارایی‌های دیجیتال (به‌عنوان مثال یک وب‌سایت، تولید محتوا)، رویدادهای بازاریابی و حمایت‌های مالی.

6_ ابزار PM را انتخاب کنید: در این مرحله، احتمالاً فکر می‌کنید که مدیریت یک برنامه بازاریابی بسیار چالش‌برانگیز است و بیشتر حق با شماست. فرآیند برنامه‌ریزی بازاریابی از شما می‌خواهد که همیشه در رأس وظایف خود باشید. جدا از ایجاد استراتژی، یک برنامه‌ریز بازاریابی باید آن را اجرا کند. (وظیفه به کار)

استفاده از ابزار مدیریت پروژه (PM) مانند Plaky می‌تواند کل فرآیند را بسیار آسان‌تر کند. ابزار مدیریت پروژه برای برقراری ارتباط در تیم شما و همچنین مدیریت و تخصیص وظایف فردی عالی است.

7_ بررسی و به‌روز‌رسانی: برنامه خود را مرور و تجدید نظر کنید و آماده باشید تا تغییرات را در حال حرکت ایجاد کنید. همانطور‌که احتمالا متوجه شده‌اید، تمام مراحل به‌شدت به یکدیگر مرتبط هستند و نباید به‌عنوان مستقل، بلکه به‌عنوان به‌هم‌پیوسته دیده شوند. این بدان معنی است که آن‌ها می‌توانند و احتمالاً روی یکدیگر تأثیر خواهند گذاشت. بهتر است برنامه خود را به‌صورت ماهانه یا سه ماهه بررسی کنید و تغییرات لازم را برای جلوگیری از مشکلات احتمالی در اجرای آن اعمال کنید.

نسل‌های بازاریابی چیست؟

امروزه پنج نسل اصلی وجود دارد که عبارتند از:

1_ سنت‌گرایان خاموش (۱۹۲۸_ ۱۹۴۵): سنت‌گرایان خاموش توجه زیادی از سوی بازاریابان به خود جلب نمی‌کنند، اما فراموش نکنیم که آن‌ها ثروتمندترین نسل هستند و می‌توانند فروش شما را به‌میزان قابل‌توجهی افزایش دهند.

2_ بیبی بومرها (۱۹۴۶_ ۱۹۶۴): این نسل نشانه آغاز «عصر بیداری» و ظهور تلویزیون، جنبش حقوق مدنی، جنبش آزادی زنان و رویداد موسیقی، وودستاک است.

3_ نسل  X(۱۹۶۵_ ۱۹۸۰): آن‌ها در رسانه های اجتماعی بسیار فعال هستند. بازاریابی برای این نسل می‌تواند سخت باشد. برای جذب آن‌ها، روی سئوی خود تمرکز کنید زیرا  ۷۲٪ از آن‌ها از اینترنت برای تحقیق در مورد مشاغل استفاده می‌کنند.

4_ هزاره‌ها (۱۹۸۳_ ۱۹۹۶): راضی کردن هزاره‌ها مطمئناً بسیار سخت است، زیرا آن‌ها گرفتار تبلیغات دروغین یا اقدامات اجرایی نمی‌شوند. آن‌ها به حمایت از کسب‌و‌کارهای معتبر اعتقاد دارند و انتظار دارند که همه نسبت به محیط‌زیست آگاه، فراگیر و از نظر سیاسی آگاه باشند.

5_ نسل Z (۱۹۹۷_ اکنون): این نسل بسیار متنوع است و با تکنولوژی زندگی می‌کنند. بازاریابی سنتی مانند تبلیغات چاپی، تبلیغات مجلات یا تبلیغات تلویزیونی برای نسل Z کافی نخواهد بود. شما باید روی بازاریابی تأثیرگذار سرمایه‌گذاری زیادی کنید زیرا مؤثرترین راه برای رساندن پیام به آن‌ها، اجازه‌دادن به نسل Z برای صحبت است.

 

تفاوت بازاریابی و فروش چیست؟

بازاریابی به شرکت و محصول یا خدمات شما اطلاع‌رسانی می‌کند و آن‌ها را جذب می‌کند. از سوی دیگر، فروش مستقیماً با مشتریان احتمالی کار می‌کند تا ارزش راه‌حل شرکت برای تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان را تقویت کند؛ پس فروش و بازاریابی دو عملکرد تجاری در یک سازمان هستند و هر دو بر تولید سرنخ و درآمد تأثیر می‌گذارند. اصطلاح فروش به کلیه فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که منجر‌به فروش کالا و خدمات می‌شود و بازاریابی فرآیند علاقه‌مند‌کردن مردم به کالاها و خدماتی است که به فروش می‌رسند.

 

چرا بازاریابی مهم است؟

بازاریابی برای کسب‌و‌کار ابزار بسیار ارزشمندی است زیرا به ایجاد آگاهی از برند، افزایش سود و رشد، جذب و حفظ مشتریان و افزایش تعامل کمک می‌کند. استراتژی‌های بازاریابی نقش محوری در ایجاد حضور قوی در بازار و ارتباط با مخاطبان هدف دارند و بدون بازاریابی مؤثر، کسب‌و‌کارها ممکن است برای دستیابی به مخاطبان هدف خود، رقابت در بازار و دستیابی به اهداف خود با مشکل مواجه شوند.

بازاریابیانواع بازاریابی مراحل بازاریابی Marketing
افزایش رشد و سود

استراتژی بازاریابی چیست؟

استراتژی بازاریابی به برنامه کلی یک کسب‌وکار برای دستیابی به مشتریان بالقوه و تبدیل آن‌ها به مشتریان محصولات یا خدمات‌شان اشاره دارد. یک استراتژی بازاریابی شامل ارزش پیشنهادی شرکت، پیام‌های کلیدی برند، داده‌های جمعیت‌شناسی مشتری هدف و سایر عناصر سطح بالا است.

 

نکات موفقیت‌آمیز بازاریابی خوب

1_ به‌دنبال فرصت‌هایی برای تنوع باشید: ابتدا با تحقیق در مورد مخاطبان خود به دنبال فرصت‌هایی برای تنوع‌بخشیدن به استراتژی خود باشید. کانال‌های فرعی خاصی را که می‌توانید سر‌و‌صدای بازاریابی را از بین ببرید، شناسایی کنید.

2_ برمحتوای موجود خود تمرکز کنید: اغلب بازاریابان بر ایجاد محتوای جدید تمرکز می‌کنند و ارزش دارایی‌های موجود خود را نادیده می‌گیرند. اگر می‌خواهید با بازارهای رقابتی امروزی همگام باشید، مهم است که از محتوای فعلی خود تا حد امکان استفاده کنید.

3_ حامیان برند را پرورش دهید: مشتریان منبعی قدرتمند برای کمک به شما برای دستیابی به مخاطبان جدید و افزایش نرخ تبدیل هستند. برای این‌که از حامیان برند خود نهایت استفاده را ببرید، کمپین‌هایی ایجاد کنید تا آن‌ها را تشویق کنید پیام شما را پخش کنند.

4_ تجربه کاربری را به‌طور مداوم بهینه کنید: ایجاد پیامی که با مخاطب هدف شما صحبت کند، تنها اولین قدم برای موفقیت در بازاریابی آنلاین است. مهم نیست محتوای شما چقدر عالی باشد، بدون تجربه کاربری عالی وب‌سایت باعث جذب تبدیل نمی‌شود.

5_ اصالت را در اولویت قرار دهید: یکی از بهترین راه‌ها برای اولویت‌بندی اصالت در بازاریابی، ایجاد محتوای زنده است. یک پادکست زنده را میزبانی کنید، ویدیوهای زنده فیس بوک را پخش کنید و غیره.

Marketingبازاریابی انواع بازاریابی مراحل بازاریابی
شناسایی مخاطب

و اما سخن پایانی

بازاریابی چیزی فراتر از فروش است. درک بازاریابی به من و شما کمک می‌کند محصولی «درست» ایجاد و ارائه کنیم؛ چیزی که خودش، خودش را بفروشد و به چرب‌زبانی و اصرار بیش از حد نیاز نداشته باشد.

تهیه‌شده در آکادمی تکتا توسط: آرزو جعفری‌نیک

 

منابع:

https://blog.hubspot.com/marketing/what-is-marketing

 

https://www.investopedia.com/terms/m/marketing.asp

 

https://www2.nau.edu/~rgm/ha400/class/professional/concept/Article-Mkt-Con.html

 

https://plaky.com/blog/marketing-strategic-planning-process/

 

https://www.linkedin.com/pulse/marketing-different-generations-simon-kingsnorth

 

https://blog.hubspot.com/sales/sales-and-marketing

 

https://emeritus.org/in/learn/what-is-the-importance-of-marketing-for-business/

 

https://sharpspring.com/blog/top-10-marketing-tips-for-2021/

 

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا