علمی

اوتیسم

فهرست مطالب

تعریف بیماری اوتیسم:

اوتیسم نوعی اختلال تکاملی است که با رفتارهای ارتباطی و کلامی غیرطبیعی مشخص می‌شود.

این اختلال در اوایل کودکی آغاز و در کل زندگی فرد به طول می انجامد.

اوتیسم دارای اساس ژنتیکی قوی است، ژنتیک اوتیسم پیچیده است و مشخص نیست که ایا ADS

توسط جهش نادر با اثرات عمده ایجاد می شود یا با فعل و انفعالات چند ژنی نادر ناشی از واریانتهای

شایع ژنتیکی توضیح داده میشود.

پیچیدگی آن به دلیل فعل و انفعالات میان چندین ژن، محیط و عوامل اپی ژنتیک ایجاد میشود، که

این عوامل اپی ژنتیک توالی DNA را تغییر نمی دهد، اما ارثی بوده و روی بیان ژن موثر هستند.

ژن های بسیاری با اوتیسم مرتبط اند

که از طریق توالی ژنی افراد مبتلا و پدر و مادر

انها قابل شناسی اند.

خواهر و برادرهای  فرد مبتلا به اوتیسم در حدود 25 برابر بیشتر از جمعیت عمومی احتمال ابتلا به اوتیسم

دارند. با این حال بسیاری از جهش هایی که خطر ابتلا به اوتیسم را افزایش می دهند

مشخص نشده اند.به طور معمول اوتیسم را نمی توان یک جهش مندلی(تک ژن) یا یک ناهنجاری کروموزومی

نسبت داد و هیچ یک از سندروم های ADS  به صورت انتخابی باعث ADS  نمی شوند.

تاریخچه اوتیسم:

تاریخچه اوتیسم به سال 1911 بازمیگردد که اوگن بلولر ، روانپزشک سویسی برای اولین بار این اصطلاح را

عنوان کرد.برای نخستین بار “لئو کانر “(1943) متوجه شد که بعضی از کودکان از همان بدو تولد دچار مشکلات

زبانی ،رفتاری و احساسی هستند. وی ضمن شرح حالات این کودکان برآن بود تا راه حلی برای درمان آن ها

بیابد. اما سال ها طول کشید تا تئوری های موجود آن زمان مبنی بر روانی بودن این کودکان مُهر باطل خورد.

طی سالهای دهه 1940 تا 1960 جامعه ی پزشکی بر این تصور بود که کودکانی که مبتلا به اوتیسم هستند

درحقیقت به نوعی اسکیزوفرنی دچار هستند . فقدان درک صحیح درباره ی اختلال اوتیسم دراین سالها منجربه

این شد که بسیاری از والدین دچار عذاب وجدان شدیدی شده و خود را در خصوص ابتلای کودکشان به اوتیسم

مقصر بدانند.

از سال 1700 به بعد

موارد بسیاری در بیمارستان ها و بخش های روانی به ثبت رسید، بدون این که نامی از

اوتیسم برده شود.

در آن زمان

بسیاری ازروانشناسان ومتخصصان این حوزه تصورمی کردند که « اُوتیسم» مشکلی فرهنگی/اجتماعی

و ناشی ازصنعتی شدن جوامع و یا حتی رفاهِ اجتماعی افراد است.

اما آن چه امروزه بر اهل فن مسجل است، این است که اوتیسم ابدأ ربطی به صنعت یا رفاه اجتماعی و

یاهرپدیده ی دیگر اجتماعی فرهنگی ندارد.

پیش داروی ها و پیش فرضیه های بسیاری در باره ی اوتیسم ودلایل بروز آن وجود دارد.

بعضی بر این باورند که

بیماری های خاصی دردوران باداری مادر می تواند عامل بروز اوتیسم در نوزاد شود.

بسیاری از این پیش داوری ها، بخصوص تربیتی – فرنگی بودن اوتیسم بی پایه و اساس است.

و ناگفته نماند که اوتیسم زاده ی فرهنگ غرب نیز نیست و نزد تمامی ملل جهان یافت می شود.

توصیف کانر از کودکانِ متفاوت  یعنی آن چه که امروزه به« اوتیسمِ این فانتیل» مشهور است،

شرایط رد همه ی پیش داوری های بی پایه و بی ارزش را فراهم ساخت، اما او خود بر این

باور بود که والدین یازده کودک مورد آزمایش که از همه جا رانده و مانده بودند، گناه اصلی رفتار و کردار

کودکانشان را بردوش می کشیدند.

به تصور کانر محرومیت از کانون گرم خانواده، رابطه ی غلط والدین (بخصوص مادر) و یا دچار شدن مادر

به بیماری های خاصی چون سرخک یا یرقان در دوران باداری باعث ناهمگون شدن روان و روح کودک

می شود.

با وجودی که کانر نا آگاهانه پیش داوری های غیر علمی راتأئید کرد، اما عوارض مشخصه ی

اُتیسم را آن گونه دقیق به تصویر کشید که نظراتش بنیان تحقیقات  بعدی اُتیسمِ پایه گذاشت.

طی سال های دهه 1960 بود که درک مردم از واژه ی اوتیسم و علامت ها و نشانه های این بیماری و

همچنین روش های مقابله و درمانی آن دقیقتر شد.

در قرن 19، کودکی به نام ویکتور یافته شد که احتمالا علامت هایی از اختلال اوتیسم را نشان میداد

چرا که  این پسر از تمام ارتباط ها با انسان ها دوری میگزید.

در آن دوره برخی بر این باور بودند که از آنجا که این کودک در جنگل و دور از انسان ها رشد کرده است

تمایلی برای ارتباط با انسانها ندارد. این داستان در کتاب پسر وحشی آویرون ثبت شده است.

اتیسم این فانتیل

شایان ذکر است که تا پیش از مطرح شدن اصطلاح اوتیسم توسط کانر ، کودکانی با نشانگان

اوتیسم در دسته ی کودکان آسیب دیده از لحاظ عاطفی و یا کودکان عقب مانده ی ذهنی قرار

میگرفتند.

کانر دریافت که کودکان اوتیستیک غالبا توانایی های ویژه ای از خود نشان میدهند و به ندرت در

یادگیری کند هستند.

با این وجود ایشان نمی توانند خود را با الگوهای ارتباطی و عاطفی سازش دهند.

به همین رو او اصطلاحی به نام اوتیسم دوران نوزادی را مطرح کرد که بعضا با نام سندرم کانر شناخته

می شود.

هانس آسپرگر نیز کشفیاتی

درهمان زمان و به طور مستقل از کانر انجام داد با این وجود بیمارانی

که او بر روی آن مطالعه کرده و درمقاله اش به تشریح علائمشان پرداخته بود، همگی توانایی صحبت

کردن داشتند.

به همین ترتیب سندرم آسپرگر برای آن دسته از کودکان اوتیسم که توانایی صحبت کردن داشتند

اطلاق شد.

پیش از آن که کانر لغت اوتیسم را به عنوان یک برچسب تشخیصی مورد استفاده قرار دهد،

اصطلاح اوتیسم به معنای ” آزاد از واقعیت ” بود.

در حقیقت کانر نیز از اصطلاح اوتیسم که پیش از این توسط بلولر گفته شده بود استفاده کرد

چرا که بر این باور بود که این کودکان سعی از رهایی از واقعیت دارند . پس از کشفیات کانر و

آسپرگر والدینی مورد مشاهده و مطالعه قرار گرفتند که بدون گرمی و عاطفه ای در خور رابطه ی

مادر و کودک با کودک اوتیسم شان ارتباط می گرفتند . روانشناسی فرویدی یک نظریه ی حاضر

و آماده در خصوص توجیه این سندرم و این نوع ارتباط داشت به این شرح که اگر نیازهای ارتباطی

پایه ی روانی بین والد و کودک به نقص و عدم کارایی مبتلا شود ، کودک در خلال رشد فردی اش

دچار نقص و وقفه می شود.

این نظریه ی فرویدی که در توجیه اوتیسم کاربرد و نمود پیدا کرده بود تا سالهای دهه 50 و60 رواج

داشته و مقبول بود.

با این وجود دو نوع تعبیر می توان از نظریه ی فروید استخراج کرد:

یکی این که والدینی که در ارتباط با کودکشان گرمی لازم را ندارند ، نتیجه ی رفتارهای کودک

اوتیسم شان هستند.

و یا این که اصلا اوتیسم نمونه ی بارزی از به ارث بردن شخصیت والدین می باشد به این شرح

که کودک اوتیستیک خصوصیات مبالغه آمیزی از شخصیت سرد والدینش را به ارث برده است.

کانر در دوران اولیه ی تحقیقاتش به همان اشتباهی دچار شد که بلولر  اوتیسم و اسکیزوفرنی

را دو بیماری روانی و هم خانواده دانست، اما به مرور زمان عوارض جدیدی میان بیماران مبتلا

به اوتیسم مشاهده کرد که با عوارض اسکیزوفرنی همگون نبودند.

این عوارض به « عوارض کانر » مشهور است. عوارض کانر را می توان در سه بخش خلاصه کرد:

اول

اختلال و بی نظمی شدید در روابط و زندگی اجتماعی و عدم آشنائی با فنون ِ ارتباط گیری

با افراد پیرامون خود.

دوم: دشواری درک زمان و مکان ، دشواری ِ درک حالات چهره ی آدم ها، واین که آدم ها

از دست و صورت خود برای تفهیم خود استفاده می کنند، درک این زبان « ناگویا یا سمبولیک»

و دشواری ابراز احساسات و حالات درونی خود. (این دشواری ها نزد همه مبتلایان به اوتیسم،

صرف نظر ازاین که قادر به حرف زدن باشند یا نه ، مشاهده می شود.)

سوم

اختلالات رفتاری (در قیاس با نُرم های معمول جامعه. فرد مبتلا به اوتیسم بیش از حد

به عادت های خود وابسته است و یا عادت های خاصی دارد که نزد دیگران معمول نیست.

به نظرکانر وجود همزمان این سه عارضه شرط لازم اوتیسم دانستن فرد است.

به عبارت دیگر عدم یک یا دو شرط به این معناست که فرد به اوتیسم دچار نیست و یا فقط حالاتی

شبیه به اوتیسم دارد.

عوارض اوتیسم معمولن قبل از سن سه سالگی بروز می کند.

ناگفته نماند که دراین زمینه نظرات متفاوتی وجود دارد. عده ای معتقدند که عوارض فوق از همان

بدو تولد یا دراولین سال تولد کودک بروز می کند.

عده ای دیگر زمان بروزِ عوارض اوتیسم را از ابتدای تولد تا سن پنج سالگی

(و حتی گاهی تا سن هفت سالگی ) می دانند.

مرزسنی مورد قبول جامعه ی علمی امروز دو سال و نیم است.

این بدین معناست که اگر کودکی تا سن دو سال و نیمی کاملا سالم باشد و هیچ یک از

عوارض ذکر شده در او نمایان نشود، اما فرضا و ناگهان در سن سه سالگی از محیط خود

بترسد و با اطرافیانش نتواند ارتباط برقرار کند، درکش از زمان و مکان کم شود و زندگی اش

به عادت های خاص او وابسته شود،میگنا دات آی آر،دچار اوتیسم نیست، ب

لکه علت یا علت های دیگری کودک را بیمارگونه کرده است.

امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته ی جهان

واژه ی روان پریشی (پسیکوز) در حالِ رنگ

باختن است. بخصوص وقتی که پای بیماری های روانی یا مغزی کودکان در میان باشد. علت این

امر ناکافی بودن کلمه از یک سو و بار منفی آن از سوی دیگر است.

روان پریشی یا روانی » مثل مُهر عمل می کند. بر پیشانی فرد می نشیند و پاک نمی شود.

فرد را از زندگی ای که حق اوست ساقط کرده و بیش از آن که یک راه حل باشد، آفرینده ی

مشکلات بیشتر است.

بسیاری از متخصصان اوتیسم می گویند

که بیماری های عفونی (مغزی) در سال های اولیه ی

عمر می تواند کودک را به عوارضی شبه اوتیسم متبلا کند. در این صورت زمان بروز عوارض حتی

تا سنین جوانی می تواند طول بکشد و کودک به ظاهر کاملا سالم باشد.

تحقیقات امروز همچنین دال بر این است که از هر پنج فرد مبتلا به اوتیسم حداقل چهار تای آن ها

قبل از تولد دچار این بیماری شده اند و عوارض اولیه از ششمین ماه تولد تا بیستم ماه می تواند

بروز کند.

از آمار به دست آمده این طور به نظرمی آید که تعداد پسران مبتلا به اُتیسم از تعداد دختران

متبلا بیشتر است.

اما بعضی از محققان معتقدند که دختران به لحاظ ژنتیکی اجتماعی تر از پسران هستند و بدین سبب

دیرتر یا کمتر مشکل خود را نشان می دهند. از آمارچنین برمی آید که 75 – 85 درصد مبتلایان

به اُتیسمِ در رده ی « اُتیسمِ این فانتیل» قرار می گیرند و حدود یک سوم مبتلایان پسر هستند.

البته ناگفته نماند ازآن جائی که حوزه ی اُتیسم ، حوزه ی علمی جدیدی است واغلب تحقیقات

در کشورهای صنعتی و پیشترفته صورت می گیرد، امکانی که تحقیقاتِ آینده در صحت آمارفوق

شک کند، همیشه وجود دارد.

برسی سلولی و ژنتیکی و علت ابتلا:
دلیل ابتلا به اختلال اوتیسم چیست؟

اینکه دقیقا چه عاملی موجب اوتیسم می‌شود مشخص نیست. محققان معتقدند اوتیسم

به دلیل وجود اختلالاتی در بخش‌هایی از مغز رخ می‌دهد که تفسیر پیام‌های دریافتی از اندام‌های

حسی و پردازش گفتار در مغز را بر عهده دارند. همچنین شواهدی مبتنی بر اینکه محیط روانی

اطراف کودک، مانند مراقبان او، عامل اوتیسم باشند نیز وجود ندارد.

به این دلیل که بیماری اوتیسم سابقه‌ی خانوادگی دارد، بسیاری از محققان فکر می‌کنند ترکیب

خاصی از ژن‌ها عامل ایجاد بیماری اوتیسم در کودک است، اما عواملی مانند سن بالای پدر یا

مادر احتمال ابتلای کودکان به اوتیسم را بالا می‌برد.

وقتی یک زن باردار

داروهای خاصی مانند داروهای دیابت، چاقی مفرط و مُسکن‌ها را مصرف کند،

احتمال ابتلای کودک او به اوتیسم بالا می‌رود. در برخی موارد اوتیسم به دلیل یک اختلال متابولیک

مادرزادی ناشی از عدم حضور یک آنزیم و سرخجه رخ می‌دهد. اگرچه گاهی اوقات دلیل مشخصی

برای اوتیسم وجود ندارد، هیچ شواهدی هم دال بر دخالت واکسیناسیون در بروز اوتیسم وجود ندارد.

مطالعات نشان میدهد که بیماری اوتیسم میتواند ناشی از تغییر درعملکرد سیستم اعصاب مرکزی

و هورمون ها باشد.

به طوری که نیمی از مبتلایان دارای الکتروانسفالوگرافی غیر طبیعی هستند و تصویربرداری از مغزکودکان

ASD درقطعات پیشانی،گیجگاهی،آهیانه ومخچه ناهنجاری نشان میدهد.

پژوهش های دانشمندان کلمبیا مبین افزایش غیرطبیعی تعداد سیناپس ها درمغزافراد اوتیسمی استوداروی

Rapamych اثربهبودبخشی دراین افرادایجاد میکند.

از مهمترین عوامل دخیل در بروز تغییر در عملکرد مغزی

میتوان به اختلالات ژنتیکی اشاره نمود. جهش در

ژن کد کننده مولکول 2NCAM در هیپوکامپوس و مخچه و جهش در ژن A3UBE ،که باعث بیش فعال شدن

ژن و رشد غیرعادی مغز می گردد، میتواند نهایتا منجر به بروز سندروم اوتیسم گردد.

از دیگر اختلالات ژنتیکی دخیل می توان به سندرم x اشاره نمود. تغییر در سطح هورمون ها مانندکاهش

اکسیتوسین وملاتونین درافرادمبتلاگزارش شده است.

اثربخشی داروهای مهاری

همچون ریسپریدون درفرایند درمان ASD ، بیانگر نقش دوپامین و سروتونین در

بروز اوتیسم است.

همچنین نقص درعملکردسیستم گابائرژیک با اختلال ASD درارتباط میباشد.باوجوداینکه هنوزعلت واحد

و مشخصی برای اوتیسم تشخیص داده نشده اما ژنتیک یکی از علل اصلی بشمار می آید که می تواند

بااختلالات مغزی درارتباط باشد.

اما بطورکلی میتوان گفت اختلال اوتیسم معلول کنش و واکنش عوامل زیستی عصبی و محیطی با

استعداد ژنتیکی و ارثی است.

انواع اوتیسم:
  1. اختلال طیف اوتیسم سطح یک (اوتیسم خفیف)

افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم سطح یک که به آن اوتیسم خفیف نیز گفته می شود مهارت های

ارتباطی و تعاملی قابل توجهی با دیگران دارند.

این کودکان می توانند گفتگو کنند اما در باقی ماندن و ادامه دادن شوخی ها یا استعاره ها دچار

مشکلاتی اند.

در این سطح این کودکان می توانند دوست یابی کنند و برای خود دوستانی داشته باشند.

بر اساس DSM5 افرادی که در این سطح تشخیص داده می شوند و برچسب سطح یک را دریافت

می کنند نیاز به حمایت دارند.

  1. اختلال طیف اوتیسم سطح 2 (اوتیسم متوسط)

خاطر نشان می کند افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم سطح 2 یا اوتیسم متوسط نیاز به پشتیبانی

قابل توجهی دارند.

علائم مرتبط با این سطح شامل فقدان شدید مهارتهای ارتباطی کلامی و غیرکلامی است که تقریبا در

تمام امور روزمره این افراد تاثیرگذار است و روند زندگی را برای آنان دشوارتر می سازد.

  1. اختلال طیف  اوتیسم سطح 3 (اوتیسم شدید)

این شدیدترین سطح اختلال طیف اوتیسم است و به همین خاطر به آن اوتیسم شدید نیز گفته می شود.

افراد مبتلا در این سطح نیاز به پشتیبانی اساسی و فراوان در تمام امور روزمره در زندگی خود دارند.

علاوه بر عدم وجود مهارتهای ارتباطی شدی در مبتلایان به اختلال طیف اوتیسم سطح 3 رفتارهای

تکراری و محدود نیز در این افراد نمایان است.

رفتارهای تکراری به رفتارها ، فعالیت ها یا گفتارهایی اشاره دارد که بارها و بارها تکرار می شود.

رفتارهای محدود کننده رفتارهایی هستند که فرد را از دنیای اطراف خود دور می کنند و می توانند

شامل عدم سازگاری با محیط و محدودیت در علایق باشد.
  1. سندرم اسپرگر

افرادی که از سندرم آسپرگر رنج می‌برند، دارای علائمی از جمله: تمایل به مبارزه با درک و تفسیر نشانه‌های

اجتماعی، وسواس شدید و اغلب دارای هوش بالاتر از حد متوسط و حتی با استعداد هستند.

این بیماران از مشکلات ادغام حسی مانند حساسیت به برچسب‌های پیراهن یا درز روی لباس رنج می‌برند.

آن‌ها معمولا گفتار تاخیری ندارند و در حقیقت در بسیاری از کودکان مبتلا به این بیماری، نسبت به سن

خود از واژگان پیشرفته‌ای نیز استفاده می‌کنند.

به دلیل ماهیت ذهنی، برخی از کودکان مبتلا به سندرم آسپرگر دچار یک تشخیص اشتباه اولیه می‌شوند،

زیرا سایر شرایط به آن شباهت دارد. مانند اختلال وسواس فکری و اختلال نقص توجه.

والدین می‌توانند با یافتن کلاس‌های مهارت‌های اجتماعی و مشارکت در اصلاح رفتاری اقدام کنند.

همچنین آنها می‌توانند برای هرگونه تمایل وسواس و تغییر رژیم غذایی جهت از بین بردن مواد نگه‌دارنده،

گلوتن، قندهای مصنوعی و رنگ مواد غذایی و همچنین جستجو برنامه درسی متمایز، به کودکان مبتلا

به این سندرم کمک کنند.

  1. سندرم Rett

این نوع از اوتیسم پیشرونده، فقط بر دختران تاثیر می‌گذارد و هنگامی که تقریبا به 6 ماهگی می‌رسند،

آشکار می‌شود.

علایم با چندین ویژگی موجود در اشکال دیگر Rett معمول سندرم اوتیسم از جمله تپش تکراری دست

و بازو، تاخیر در گفتار و مشکلات مربوط به مهارت‌های حرکتی مناسب شروع می‌شود.

با بزرگ شدن کودک علایم شدیدتری آغاز می‌شود. این موارد می‌تواند شامل:

مشکلات تنفسی، عقب ماندگی ذهنی، تشنج و تاخیر در رشد باشد. دختران مبتلا به این سندرم معمولا

به مراقبت مادام العمر نیاز دارند.

فیزیوتراپی برای کمک به افزایش تحرک و صاف کردن اندام، کاردرمانی برای کاهش حرکات غیر ارادی

و افزایش مراقبت از خود، گفتاردرمانی، اصلاح رژیم غذایی و داروهای خاص برای کنترل تشنج، مناسب

می‌باشد.

  1. اختلال فروپاشی کودکی CDD

شما ممکن است داستان‌هایی از کودکانی را شنیده باشید که به نظر می‌رسد به صورت عادی

در حال رشد هستند اما بعد ناگهان در حدود سن 2 سالگی شروع به عقب نشینی می‌کنند.

این نوع اوتیسم می‌تواند برای والدین ویران کننده و گیج کننده باشد.

کودکان معمولا از ابتدا هیچ نوع نشانه‌ای از تاخیر در رشد نشان نمی‌دهند، اما پس از آن صحبت و

تماس چشمی متوقف می‌شود و اغلب توانایی تعامل اجتماعی با دیگران را کاملا از دست می‌دهند.

پزشکان ارتباطی بین این شکل نادر از اوتیسم و اختلالات تشنج دست یافته‌اند‌.

والدین می‌توانند از طریق مداخله زودرس، شامل: اصلاح رفتاری، تغییر رژیم غذایی، کاردرمانی و گفتار

درمانی به کودکان CDD کمک کنند.

  1. سندرم کانر

این سندرم با نام اختلال اوتیسم کلاسیک نیز شناخته می‌شود. مبتلایان به سندرم کانر معمولا آنچه

را که بسیاری از افراد رفتارهای استاندارد اوتیسم می‌دانند را نشان می‌دهند. این موارد شامل:

دشواری در درک و برقراری ارتباط با دیگران، عدم تماس چشمی، حساسیت به صدا، لمس، نور و بو

است.

کودکان مبتلا به این نوع شایع اوتیسم اغلب در دنیای خود جذب می‌شوند و علاقه چندانی به تعامل

با دنیای اطراف خود ندارند. آن‌ها می‌توانند از یک برنامه غوطه وری در هفته استفاده کنند که شامل

اشکال مختلف روش‌های درمانی شناختی و شغلی با پیشرفت مهارت اجتماعی است.

  1. اختلال رشد فراگیرPDD-NOS

این نوع خفیف تر از اوتیسم می‌تواند باعث تاخیرهای اجتماعی و رشدی مانند پیاده روی یا صحبت

کردن شود.

کودکان مبتلا به اختلال رشد فراگیر اغلب راحت تر از کودکانی که اشکال شدیدتری از اوتیسم دارند،

با چالش‌های اجتماعی کنار بیایند.

این کودکان مانند بیماران سندرم آسپرگر می‌توانند از کلاس‌های مهارت‌های اجتماعی، تغییرات رژیم

غذایی و کاردرمانی بهره‌مند شوند.

بررسی امکان درمان اوتیسم:

اوتیسم بیماری بدون درمانی است ..روش های زیادی برای درمان آن در سراسر دنیا در نظر گرفته شده

ولی نمیتوان به هیچ یک از آن ها استناد کرد زیرا این روش ها در بدن هر فرد متفاوت می‌باشد.

ازجمله روش های درمانی پر کاربرد و موثرترین آن ها میتوان به رویکرد درمانی (Aba)یا تجزیه و تحلیل

رفتار کاربردی اشاره کرد که بسیار روش موثری بوده و انواع متفاوتی دارد و عملکرد آن بر پایه ی تشریح

و تقسیم بندی یک کار به جزئیات کوچکتر با تکرار و تمرین و ثبت در مغز صورت می‌گیرد.

رویکرد های درمانی قابل اعتبار دیگری نیز وجود دارد.

ولی برخی روش های درمانی نیز وجود دارند که هنوز قابل استناد نبوده و باید مورد بررسی بیشتری

قرار بگیرند.

روش درمانی ABA یا تجزیه و تحلیل رفتار کاربردی
(پرکاربردترین روش درمانی اوتیسم)

ABA(ای بی ای)شناخته شده ترین راه حل برای اختلال اتیسم(اوتیسم)است رویکردی که دائماً در

حال به روز رسانی است و همیشه والدین به دنبال مراکز و موسساتی اند که از این رویکرد

در سیستم اموزشی و درمانی خود استفاده می کنند.اما متاسفانه از این رویکرد در کشور ما به

صورت استاندارد استفاده نمی گردد و آن چیزی که اکنون در حال اجرا است فرمت قدیمی این اختلال

در دهه های 70 و80 میلادی است.البته مرکز اردیبهشت قدمهایی برای بهره گیری از فرمت های مدرن

و پیشرفته ABA برداشته است که برای خانواده ها تفاوت چشمگیری داشته است.

ABA دانش یادگیری را برای درک و تغییر رفتارهای خاص به کار می گیرد  و بسیاری از رویکرد های

مداخلاتی را برای کودکان پی ریزی می کند.ABA یک رویکرد درمانی جداگانه نیست و این اشتباهی

هست که در همه جا این دانش و علم را یک روش درمانی می دانند.

حالات رفتاری و علائم فرد مبتلا به اوتیسم:

علائم و نشانه های زیادی وجود دارد که نشان می دهد فرد دارای اتیسم است و البته برخی

افراد بزرگسال و کودک غیر اتیستیک هم ممکن است تعدادی رفتارها و علائم اتیسم را از خود

نشان دهند.

برای نمونه برخی کودکان که

بعدها دارای اتیسم تشخیص داده نمی شوند هم ممکن است به

دلایلی نوک پنجه راه بروند اما تا 18 ماهگی این علامت در انها کاهش می یابد و یا ردیف کردن

اسباب بازی ها یا اشیا که در برخی کودکان به دلیل مجموعه سازی رخ می دهد هم از این علائم

است که می تواند در افراد غیر اتیستیک و دارای اتیسم مشترک باشد.

افراد مبتلا به اختلال اتیسم غالبا در برقراری ارتباط و ایجاد ارتباط عاطفی و اجتماعی  با دیگران

با مشکلاتی روبه رو هستند.انهاد ممکن است اطلاعات حسی مانند صداها و بوها را متفاوت از

دیگران پردازش کنند و همین امر ممکن است زمینه ساز برخی از علائم رفتاری اتیسم باشد که

افراد ممکن است از خود نشان دهند.هنگامی که به دنبال علائم اولیه اختلال طیف اتیسم هستید

باید به مایل استون ها(نقاط عطف یا شاخصها) توجه کنید که نشان دهنده انتظار مشاهده شاخص های

رشدی در مقطعی زمانی است و کودک در سنی مشخص به انها دست می یابد مانند غان و غون کردن

در 4 ماهگی و یا استفاده از جملات ساده تا دو سالگی.اگر کودک بعد از این دوره رشدی عنوان شده به

مهارت دست یابد و یا اصلا به آن دست نیابد می تواند نشان دهنده اختلالات رشدی مانند اختلال طیف

اتیسم باشد.

اتیسم را میتوان

به صورت قطعی از روی علائم تا دو سالگی تشخیص داد هرچند که برخی از این علائم

قطعی تا پیش از دو سالگی نیز خود را نمایان کرده اند.

اختلال اوتیسم طیفی از اختلالات رشدی عصبی است که عمدتا با علائم نقص در مهارتهای اجتماعی،

مهارهای کلامی و غیر کلامی،اصرار بر یکنواختی و علایق محدود،حرکتهای تکراری و کلیشه ای،عدم

همدلی و ارتباط چشمی و گستره دیگری از علائم و نشانه ها مشخص میگردد.

این علائم در کودکان دارای اوتیسم به شکل و شدت متفاوتی مشاهده میگردد و همین امر نیز می تواند

منجر به تشخیص سطح اختلال اوتیسم گردد.

چالش های پیش روی فرد مبتلا به اوتیسم و اطرافیان او:
اختلال طیف اتیسم و اختلال خواب

اختلال خواب در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم به طور قابل توجهی بالا است.و گزارشات علمی

نشان می دهند که تا 80 درصد کودکان و افراد دارای اختلال طیف اتیسم دارای اختلال خواب هستند.

بیش از نیمی از کودکان دارای اتیسم  4 تا 5 ساله یک یا چند مشکل مزمن خواب دارند.

و به همین ترتیب نیز این مشکل در صورت درمان نشدن در بزرگسالان دارای اختلال طیف اتیسم

نیز مشاهده می گردد.دو مشکل شایع در خواب کودکان دارای اتیسم را می توان به 1- درخواب

رفتن و 2- از خواب بیدار شدن خلاصه نمود.

به نظر می رسد برخی کودکان دارای اختلال طیف اتیسم زودتر از خواب بیدار می گردند فارغ از اینکه

چه زمانی به خواب رفته اند. موارد و علل بسیاری می تواند بر خواب کودک دارای اختلال طیف اتیسم

تاثیر گذار باشد اما علل مشترکی که در میان کودکان دارای اختلال طیف اتیسم به نسبت دیگر کودکان

مشاهده می گردد، اضطراب و افسردگی است.

این مشکلات باعث می گردد که

کودک دارای اختلال طیف اتیسم بیدار بماند و یا اینکه نتواند خود را برای

خوابیدن اماده کند.اگر فرزند شما علاوه بر اختلال طیف اتیسم دارای مشکلات گوارشی نیز باشد این مشکل

می تواند در طول خواب شب موثر باشد.از دیگر عواملی که می توان به ان اشاره نمود تاثیر دارو های مصرفی

کودکان دارای اختلال طیف اتیسمدر بی خوابی این کودکان است.اختلال خواب می تواند بر کل خانواده تاثیر

بگذارد و خانواده ای را به مرز بحران برساند. این اختلال از طرفی بر خود کودک نیز تاثیر گذارده و باعث بروز

مشکلات رفتاری می گردد.

از ده 90 میلای حساسیت ها در مورد الرژی های غذایی افزایش یافت از جمله برای کودکان دارای

اتیسم.

الرژی های غذایی

در اختلالاتی مانند اختلال طیف اتیسم می تواند ارتباط اساسی با سیستم ایمنی

داشته باشد.

در بیشتر موارد الرژی های غذایی برای کودکان دارای اختلال طیف اتیسم عاملی برای تهدید زندگی

فرد نیست، اما این عامل می تواند باعث وخیم تر شدن علائم اختلال طیف اتیسمگردد.

التهاب ناشی از واکنش به برخی مواد خوراکی می تواند باعث گردد مغز فرد دارای اختلال طیف اتیسم

بیش از حد معمول برانگیخته گردد.و همینطور این سموم غذایی در دیگر افراد دارای اختلال طیف اتیسم

از جمله انهایی که دارای عملکرد مغزی پایینتری هستند می تواند موجب منفعل تر شدن مغز گردد.

پژوهشها نشان داده است که

پنج ماده غذایی وجود دارد که در کودکان دارای اتیسم تاثیر زیادی دارند:

گلوتن

کازئین(لبنیات)

قند

ذرت

مواد مصنوعی مانند رنگ،مواد نگه دارنده و مواد شیرین کننده مصنوعی

برای درک اینکه هر کدام از این مواد غذایی به چه میزان کودک شما را تحت تاثیر قرار می دهد

یک فرایند قطره ای پیشنهاد می گردد.در این فرایند پیشنهاد می گردد که هر کدام از این خوراکی ها

را به میزان کم بر روی کودک خود امتحان کنید.

نیازی نیست که این خوراکی ها را عمدا به او بخورانید بلکه بایستی در تغذیه معمول کودک این خوراکی ها

را به مدت چند هفته بررسی کنید.

برای نمونه

چند هفته شیر و یا فراورده های ان را بررسی کنید و همه را ثبت کنید. ممکن است کودکان به

شیر واکنش نشان دهند اما به ماست نه.

بهتر از همه مصنوعات خوراکی را می توانید ازمایش کنید برای نمونه در بیسکویت که کودک شما مصرف

می کند و یا در کیکی که به او برای عصرانه می دهید می توانید این موراد را بررسی کنید.

اگر در عرض چند روز یا چند هفته علائم را مشاهده نمودید این خوراکی را حذف کنید.لازم به ذکر است

که انجمن های سلامتی و بهداشتی و تغذیه امریکا در مورد حذف شیر و فراورده های ان برای کودکان

(از جمله کودکان دارای اختلال طیف اتیسم)هشدارهای جدی داده اند.

افسردگی در حدود 7 درصد از کودکان و 26 درصد از بزرگسالان دارای اختلال طیف اتیسم را تحت تاثیر

قرار می دهد.در حالی که این بیماری در حدود 2 درصد از کودکان و 7 درصد از بزرگسالان غیر اتیستیک

را درگیر می کند.

میزان افسردگی

برای مبتلایان به اختلال طیف اتیسم با افزایش سن و نقایص ذهنی افزایش می یابد.

از علائم این اختلال در افراد دارای اختلال طیف اتیسم می توان به از دست دادن علاقه به اموری که پیش

از این روال و روتین زندگی فرد بوده است،عدم رسیدگی به وضعیت بهداشتی،احساس خستگی و بی

حالی و غم شدید و گریه های مکرر اشاره نمود.و در حالت شدید در بزرگسالان نیز می توان به افکار مکرر

در مورد مرگ و یا خودکشی اشاره نمود.درمان این اختلال در افراد دارای اختلال طیف اتیسم شامل

درمان های شناختی و دارو های ضد افسردگی است.

معمولا كسانی كه به اختلال اتیسم مبتلا هستند به دلیل دارا بودن مشكل ارتباطی و تعاملی به راحتی

نمی توانند با دیگران ارتباط برقرار كنند. این امر از یك سو و عدم اعتماد مردم به این افراد، عدم پذیرش

این اختلال از سوی جامعه و نیز عدم توجه به توانمندی های این افراد از سوی دیگر منجر به این شده

است كه در بسیاری از زمینه ها نظیر ازدواج، بارداری، شغل و آموزش با مشكلات بسیاری رو به رو شوند.

مواجه با اوتیسم در داخل خانواده

خانواده اولین محیطی است كه كودك در آن حضور دارد. كودك قبل از اینكه وارد سن مدرسه شود،

بیشترین افرادی كه باز با آنها در ارتباط است خانواده است. وقتی كودكی تشخیص اوتیسم را می گیرد

خب خانواده به ناگاه با پدیده ای مواجه می شود كه اصلا انتظاری از آن نداشته است. یعنی كودك با

اختلالی رو به رو شده كه خانواده تاكنون نامش را نشنیده و با آن مواجه نشده است. زمانی كه خانواده ها

از اختلال كودكشان اطلاع پیدا می كنند، به هم می ریزید و دچار نوعی سردرگمی می شوند كه اینك چگونه

راه درمان را پیش بگیرند و با كودك خود برخورد كنند.

بسیاری از آنها اصلا اختلال كودك خود را نمی پذیرند. چون یكی از ویژگی های ظاهری بچه های اوتیسم

این است كه اصلا علائم ظاهری ندارند.

خانواده علاوه بر اینكه هنوز خودش توجیه نیست بنابراین در توجیه دیگران هم مشكل دارد. چون اوتیسم

علت خاصی ندارد.

خانواده ها معمولا دنبال علت و عواملی هستند

كه مسبب این اختلال شده است

و چون دلیل خاصی وجود ندارد از این رو بسیاری از خانواده ها سرگردان هستند.

معمولا یك والد اوتیسم را نمی پذیرد و از لحظه ای كه به فرزند آنها تشخیص اوتیسم داده می شود،

زمان می برد.

چون خانواده ها این موضوع را باور نمی كنند و نسبت به این قضیه مقابله نشان می دهند.

بسیاری از خانواده ها پس از تشخیص اختلال كودكانشان و پذیرش آن با نگرانی هایی در خصوص

آینده كودكشان روبه رو هستند.

برچسب زدن به كودكان اوتیسم

معمولا برچسبی از سوی اجتماع به این كودكان و خانواده های آنها زده می شود از قبیل مادرت

تو را درست تربیت نكرده و یا چرا ادب یادش ندادید و یا اینكه در خانه كودكتان را در خانه نگهدارید.

این برچسب ها خانواده ها را به انزوا و تنهایی می كشانند. خانواده در نهایت دچار انزوای اجتماعی

می شود.

لذا خانواده بچه ها را به محیط های شلوغ و پارك های شلوغ نمی برند، برای اینكه دیگر تحمل این

برچسب ها را ندارند.

مساله ازدواج افراد دارای اختلال اوتیسم

نمی توان گفت چون این افراد اوتیسم هستند از این رو دچار مشكل در ازدواج می شوند.

این امر بستگی به این دارد كه این افراد در كجای طیف اوتیسم هستند. معمولا باید این افراد عملكرد

بالایی داشته باشند و این احساس نیاز را داشته باشند تا بخواهند ازدواج كنند. بنابراین نمی توان

نسخه واحدی را برای همه افراد پیچید . اوتیسم طیف است و افراد در این طیف در جایگاه های مختلف

قرار دارند.

مساله بارداری افرادی كه دارای اختلال اوتیسم هستند

بارداری این افراد از نظر فیزیولوژی مشكلی ندارد. اینكه چقدر احتمال دارد كه بچه های این افراد هم

اوتیسم باشند اصلا مشخص نیست. اما قطعا وقتی میگوییم ژن موثر است قطعا تاثیرش بیشتر می تواند

باشد اما اینكه بچه اتیسم به دنیا بیاید و یا نیاید مشخص نیست. الان هم در دنیا عنوان می شود كه

پسران 4 برابر بیشتر از دختران با طیف اتیسم مواجه هستند.

مشكلات اشتغال افرادی كه دارای اختلال اوتیسم هستند

ما حرفه آموزی در حوزه اوتیسم نداریم. یعنی اینكه ما مهارت آموزش نمی دهیم. هر چند برخی مهارت ها

از طریق آموزش و پرورش به این افراد داده می شود اما حرفه آموزی تخصصی وجود ندارد.

سیستم حرفه آموزی برای بچه های اوتیسم وجود ندارد. خارج از ایران برخی از كشورها قوانینی دارند كه در

قوانین استخدام مراكز دولتی ما هم هست كه بخشی از پرسنل شما را باید از گروه استثنایی باشد

اما اینكه در ادارت دولتی ما تا چه اندازه با این افراد مواجه می شویم و چه اندازه استخدامشان می كنیم

اصلا وضعیت خوبی ندارد.

اكثر افراد اوتیسم با بیكاری مواجه هستند و بعد از مدرسه كه تمام شد در خانه هستند و دیگر كاری نمی توانند

انجام دهند.

یكی از بزرگترین دغدغه های خانواده های اوتیسم این است كه اگر ما نباشیم فرزندان ما چه می شوند

و ما باید این افراد را كجا بگذاریم.

جمع اوری : فاطمه معینی

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا