فهرست مطالب
مطالعاتی اخیر، تأثیر آستروسیت ها در بیماری های نورودژنراتیو را تأیید می کنند. آستروسیت ها یا آستروگلیاها انواعی از سلول های نوروگلیا هستند که در فرایندهای مختلفی مثل تشکیل سیناپس ها و نورون ها مشارکت می کنند؛ با اینحال گاهی خود به عاملی برای بروز انواع متعددی از بیماری های نورودژنراتیو، مثل آلزایمر و هانتینگتون، تبدیل می شوند.
تصویری از آستروسیتها (یکی از انواع سلولهای نوروگلیا)
جهان آستروسیت ها
آستروسیت ها یا آستروگلیاها فراوان ترین سلول های نوروگلیا در دستگاه عصبی مرکزی ما هستند که به دلیل داشتن ظاهری ستارهمانند، به این نام ها شناخته می شوند. مفهوم کلمه آستروسیت اولینبار توسط رودولف ویرچو در قرن نوزدهم مطرح شد. بعدها گلژی از رنگآمیزی کرومات نقره برای تجسم مورفولوژی آستروسیتها استفاده کرد.
در گذشته این سلول ها تنها بهعنوان سلول های پشتیبان در دستگاه عصبی مرکزی شناخته می شدند؛ اما مطالعات گستردهای که در سال های اخیر صورت گرفت، نشان داد که این نوروگلیاهای پرتعداد، به دلیل ویژگی های ظاهری و عملکردی خاصی که دارند، می توانند نقش بسیار پررنگی در فرایندهای مختلف دستگاه عصبی مرکزی ما داشته باشند. درواقع همین نقش های متعدد و متنوع باعث شده تا آنها حدود یکسوم از جرم مغز و به طور میانگین 30درصد از سلولهای مغز را داشته باشند. بااینحال پژوهشهای جدید به تأثیر آستروسیت ها در بیماری های نورودژنراتیو اشاره دارد.
گستردگی فعالیت های آستروسیت ها
از سدسازی تا سیناپس سازی
شواهد متعدد نشان میدهند که آستروسیتها با آزادکردن مولکولهای فعال سیناپسی به نام گلیوترانسمیتر، مستقیماً در فرایند انتقال پیام عصبی مشارکت میکنند. این مولکولها توسط آستروسیتها و در پاسخ به فعالیت برخی از سیناپسی های عصبی که آستروسیتها را تحریک میکنند، آزاد میشوند. این سلول ها همچنین در بازیابی انتقالدهنده های عصبی نقش مؤثری ایفا می کنند. علاوه بر این، آنها میتوانند از طریق انتشار و یا جذب ناقل های عصبی، در پیام رسانی سیناپس ها اثرگذار باشند. همچنین، بر اساس بررسی های انجام شده، به طور متوسط هر آستروسیت با بیش از ۱۰۰۰۰۰ سیناپس در ارتباط است. جالب است بدانید، اگرچه آستروسیت ها بهعنوان سلول های غیرعصبی دستگاه عصبی مرکزی (نوروگلیا) شناخته می شوند؛ اما می توانند در سیناپس ها شرکت کنند و با همراهی سلول های پیش سیناپسی و پس سیناپسی، سیناپس های سه جانبه را تشکیل دهند.
سیناپس های سهجانبه
آن ها همچنین می توانند با آزادکردن انواعی از انتقالدهنده های عصبی مثل گلوتامات، GABA، سرینD و ATP نقش مهمی در تعدیل و کنترل قدرت و عملکرد سیناپس ها داشته باشند. علاوه بر این، بررسی های متعدد نشان می دهند که تعداد آستروسیت ها در طی فرایند سیناپسوژنز به طور چشمگیری افزایش می یابد. درواقع آنها می توانند از طریق ایجاد سیگنال هایی، به شکل گیری سیناپس های بیشتر کمک کرده و از این طریق در حافظه و یادگیری نیز نقش مهمی ایفا کنند. آنها همچنین می توانند طی فرایندی، آسیب های واردشده به سیناپس ها را نیز ترمیم کنند.
آستروسیت ها علاوه بر نقش پررنگی که در فرایندهای سیناپسی دارند، در تشکیل سد خونی مغزی نیز مورداستفاده قرار می گیرند. آنها عروق خونی را که در تماس با سلول های اندوتلیال هستند، احاطه می کنند و با ایجاد پیامهای پروتئینی ترشحی، این سلولها را مجبور میکنند تا یک سد انتخابی ایجاد کنند.
نقش آستروسیت ها در تشکیل سد خونی مغزی
دلسوزی خانمانسوز آستروسیت ها!
شاید برایتان جالب باشد که آستروسیت ها حتی در پاسخ های ایمنی هم نقش مهم و برجسته ای ایفا می کنند. بررسیها نشان می دهند که آستروسیت های بالغ، در التهاب های عصبی ناشی از آسیب به دستگاه عصبی مرکزی فعال شده و پاسخ های التهابی ایجاد می کنند.
برخی پژوهش ها نشان می دهند که سیتوکین های آزاد شده از سلول هایی مانند مونوسیت و ماکروفاژ، باعث هدایت آستروسیت ها به سمت پاسخ های التهابی می شوند.
آزادشدن سیتوکینهای مؤثر در ایجاد پاسخ التهابی توسط آستروسیت ها
در نتیجه این تحریکات، ابتدا جسم سلولی آستروسیت ها دچار فرایند هیپرتروفی شده و پس از آن به دو نوع آستروسیت حمایتی به نام آستروسیت های A1 و A2 تبدیل میشوند. در ادامه با فعالشدن گیرنده های واقع بر سطح این آستروسیت ها، سیتوکین های پیش التهابی از این سلول ها ترشح می شود که منجر به ایجاد پاسخ های التهابی مناسب می گردد.
فعالشدن آستروسیت ها
برخلاف تصوری که در ابتدا درباره نقش حمایتی آستروسیت ها وجود داشت، مطالعاتی که اخیراً بر روی مدلهای موش انجام شده، تأثیر آستروسیتها در بیماری های نورودژنراتیو را نشان می دهد. به بیانی کامل تر، این نوروگلیاهای پرکاربرد، نقش مهم و پیچیدهای در ایجاد و گسترش بیماریهای نورودژنراتیو بازی میکنند و اختلال در عملکرد آستروسیتها، میتواند به مرگ نورونها یا ایجاد اختلالات عصبی منجر شود.
شواهد متعدد نشان می دهند که آستروسیتهایی که در التهاب عصبی ناشی از بیماری های نورودژنراتیو فعال می شوند، به شکلی عجیب نقش حمایتی خود را ازدستداده و خود باعث افزایش سرعت پیشرفت این مدل بیماری ها میشوند. لازم به ذکر است که بر اساس برخی مطالعات، تشکیل A1 وA2 توسط سیتوکینین های متفاوتی القا می گردد. در برخی تحقیقات آستروسیت های A1 وA2 با نقش هایی متضاد بیان شده اند؛ بهطوریکه A2 برخلاف A1 نقش حمایتی خود را ایفا می کند. البته همچنان اختلافنظرهای بسیاری در مورد این سلول ها وجود دارد. در ادامه به بررسی دقیق تر تأثیر آستروسیت ها در بیماری های نورودژنراتیو خواهیم پرداخت.
تشکیل آستروسیت های A1 و A2
بیماری های نورودژنراتیو
اگر به کلمه نورودژنراتیو (neurodegenerative) دقت کنید، متوجه می شوید که این کلمه از دو بخش neuro به معنی عصب و degenerative به معنی تخریبکننده، تشکیل شده است و درحقیقت به تخریب (سلول های) عصبی اشاره دارد.
درواقع بیماری های نورودژنراتیو به مجموعه ای از بیماری ها گفته می شود که طی فرایندی پیچیده باعث آسیب و در نهایت مرگ نورون های مغزی می شوند. به عقیده بسیاری این بیماری ها بر اثر ایجاد ارتباطات نادرست بین سلولهای مغزی به وجود می آیند و ازآنجاییکه این سلول ها ارتباط نزدیک و گستردهای با یکدیگر دارند، ایجاد اختلال در بخشی از آن ها، می تواند بهراحتی بر سایر بخش ها نیز اثر بگذارد.
شواهد نشان داده است که این دسته از بیماری ها می توانند بر بسیاری از فعالیت های بدن ما مانند تعادل، حرکت، صحبتکردن، تنفس و حتی عملکرد صحیح قلب اثر بگذارند. متأسفانه برای اکثر بیماری های نورودژنراتیو، هیچ درمانی وجود ندارد. بااینحال، برخی از روش های درمانی ارائه شده در سال های اخیر می توانند به بهبود علائم و تسکین درد ناشی از این بیماری ها کمک کنند.
همچنین، با وجود مطالعات گستردهای که در سال های اخیر پیرامون این بیماری صورت گرفته؛ متأسفانه هنوز علت دقیق بسیاری از این بیماری ها به طور کامل کشف نشده است.
تأثیر آستروسیت ها در بیماری های نورودژنراتیو
تأثیر آستروسیت ها در بیماری های نورودژنراتیو
همانطور که گفتیم آستروسیت های بالغ در پاسخ به التهاب های عصبی فعال می شوند و دو نوع آستروسیت A1 و A2 را به وجود می آورند. در ادامه با فعالشدن گیرنده های موجود بر سطح این آستروسیت ها، سیتوکین های پیش التهابی ترشح می شوند که در ایجاد پاسخ های التهابی نقش دارند.
برخی مطالعات نشان می دهند که در بیماریهای نورودژنراتیو نیز فرایندی مشابه پاسخ التهابی، توسط آستروسیتها رخ میدهد؛ چرا که این بیماریها نیز با التهاب شدید در دستگاه عصبی مرکزی همراه هستند. همچنین بر اساس این ادعا، در بیماریهای نورودژنراتیو پروتئینهایی تجمع پیدا میکنند که قادرند نوع خاصی از گیرندهها را فعال کنند. فعالشدن این گیرندهها، خود بهعنوان عاملی تحریکی برای آستروسیتها عمل میکنند و باعث افزایش تولید عوامل پیشبرنده التهابی توسط آستروسیتها میشوند. در نتیجه آستروسیتها با ایجاد پاسخهای التهابی بیش از حد، بهخودیخود موجب تخریب سلولهای عصبی میشوند.
با وجود تحقیقات گستردهای که پیرامون این موضوع صورت گرفته، همچنان نتایج ضدونقیضی از نقش آستروسیتها در این بیماریها و پاسخهای التهابی بهدستآمده؛ بهطوری که برخی مشاهدات همچنان بر نقشهای مثبت و محافظتی آستروسیتها تأکید دارند. علاوه بر این باید توجه کرد که عوامل و علائم بروز بیماری در همه بیماریهای نورودژنراتیو یکسان نبوده و طبیعتاً تأثیر آستروسیتها در بیماریهای نورودژنراتیو نیز به نوع بیماری وابسته است.
تصویری از تأثیر متفاوت آستروسیت ها بر دو بیماری MS و آلزایمر
همچنین لازم به ذکر است که بررسی های مولکولی صورتگرفته پیرامون این دسته از بیماری ها نشان می دهند که بیماری های نورودژنراتیو تحتتأثیر عوامل بسیاری قرار دارند و احتمالاً تعداد قابلتوجهی از سیگنال های ارتباطی درون بدن در القای این بیماری نقش داشته باشند. علاوه بر این، ژنتیک نیز به عنوان یک عامل مهم در ابتلا به این بیماری ها تشخیصدادهشده است. همچنین مشاهدات متعدد نشان می دهند که افزایش سن نیز تأثیر چشمگیری در افزایش احتمال ابتلای افراد به بیماری های نورودژنراتیو دارد.
مروری بر برخی بیماری های نورودژنراتیو
بیماری های متعددی وجود دارند که از طریق آسیب به سلول های دستگاه عصبی مرکزی، برای ما دردسر ایجاد می کنند و در دسته بیماری های نورودژنراتیو قرار می گیرند. در ادامه به معرفی برخی از آنها می پردازیم.
آلزایمر یکی از شایع ترین بیماری های دستگاه عصبی مرکزی ما است که معمولاً با اختلال در حافظه و عملکردهای شناختی در فرد همراه است. پیشبینی میشود که نزدیک به ۶ میلیون نفر در آمریکا به این بیماری مبتلا باشند. شواهد متعدد نشان می دهند که پروتئین های آمیلوئید بتا و پروتئین تاو با فسفریلاسیون غیرطبیعی، به شکلی غیرعادی در مغز افراد مبتلا به آلزایمر تجمع پیدا می کنند. این در حالی است که در مغز افراد عادی پروتئین های بتا توسط آستروسیت ها پاکسازی می شوند. تصور می شود که اختلال در عملکرد آستروسیت های موجود در بخش های مرتبط با حافظه (مثل هیپوکامپ) زمینه ایجاد پلاک های آمیلوئیدی در مغز این افراد را فراهم می کند.
همچنین مطالعات بیشتر بر روی مغز موش ها نشان می دهد که پلاک های آمیلوئیدی، از طریق اختلال در ترشح گلیوترانسمیترها، موجب اختلال در فعالیت های آستروسیت ها می شود.
برخی بررسی ها نیز حکایت از آن دارند که احتمالاً آستروسیت های واکنشی با بیان برخی از آنزیم ها، خودشان در تولید آمیلوئیدهای بتا نقشی مؤثر ایفا می کنند.
علاوه بر این، آزمایش هایی که اخیراً بر روی مغز موش های مبتلا به آلزایمر صورت گرفته، نشان می دهند که آستروسیت های موجود در ناحیه هیپوکامپ مغز این موش ها، به طور فزاینده ای، اقدام به آزادسازی عواملی به نام GABA می کنند. ازآنجاکه در انتقال پیام های عصبی، GABA معمولاً نقش مهارکننده را ایفا می کند، تولید بیش از حد آن می تواند باعث جلوگیری از فعالیت عادی سلول ها و ناقل های عصبی موجود در این ناحیه از مغز بشود.
همچنین نتیجه این آزمایش ها اثبات کرد که مهار تولید بیش از اندازه GABA توسط این آستروسیت ها، می تواند به شکلی قابلتوجه منجر به بهبود حافظه و تشکیل سیناپس های جدید در ناحیه هیپوکامپ مغز بشود.
تأثیر آستروسیت ها در بیماری های نورودژنراتیو (تفاوت میزان آزادسازی GABA و تعداد گیرنده های آن در افراد مبتلا به آلزایمر با حالت عادی)
- هانتینگتون (HD)
بیماری هانتینگتون را می توان نمونه ای واضح از تأثیر آستروسیت ها در بیماری های نورودژنراتیو دانست. هانتینگتون یک اختلال عصبی پیشرونده و کشنده است که در اثر وقوع جهشی کوچک در ژن کدکننده پروتئین هانتینگتون ایجاد می شود. به دنبال این جهش، توالی CAG در ژن کدکننده پروتئین هانتینگتون تکرار شده و در نهایت منجر به تولید پروتئین های جهشیافته هانتینگتون در سلول می شود.
تکرار توالی CAG در ژن HTT (ژن کدکننده پروتئین هانتینگتون)
این موضوع وقتی اهمیت بیشتری می یابد که این ژنوم جهشیافته، در نورون ها یا سلول های آستروسیت مشاهده شود؛ چرا که آنها نقش بسیار مهمی در فرایندهای مختلف دستگاه عصبی مرکزی ما دارند و ایجاد اختلال در عملکرد هر یک از آنها می تواند مشکلات بسیاری را برای دستگاه عصبی ما ایجاد کند.
پژوهش ها نشان می دهند که وجود هانتینگتون های جهشیافته در یک سلول آستروسیت، نهتنها سلامت این نوروگلیاهای باارزش را به خطر می اندازد، بلکه با ایجاد اختلال در فرایندهایی مثل تنظیم هموئوستازی گلوتامات که مستقیماً توسط آستروسیت ها صورت می گیرد، منجر به مرگ نورون ها نیز می شود. همچنین به دنبال ناتوانی آستروسیت ها در تنظیم گلوتامات و میزان پتاسیم خارج سلولی که بر اثر همین بیماری رخ می دهد، تحریکپذیری عصبی نیز تشدید می شود.
تأثیر آستروسیت ها در بیماری های نورودژنراتیو (عدم کنترل گلوتامات و پتاسیم توسط آستروسیت)
بررسی ها نشان می دهند که وجود این جهش در نورون ها یا آستروسیت ها، بهتنهایی می تواند منجر به مرگ فرد مبتلا به این بیماری بشود. بااینحال، گاهی نیز شاهد بروز همزمان این جهش ها در نورون ها و آستروسیت ها هستیم که موجب علائم شدیدتر و مرگ سریع تر فرد مبتلا به بیماری می شود.
در بیشتر موارد، این بیماری که معمولاً در سن ۳۰ تا ۴۰ سالگی ظاهر می شود؛ با علائمی مثل تحریکپذیری، افسردگی، اختلالات حرکتی و مشکلات یادگیری همراه است.
همچنین ازآنجاکه این بیماری ناشی از یک اختلال ژنتیکی است، می تواند از طریق وراثت، به نسل بعدی نیز منتقل شود.
مشکلات رایج ناشی از بیماری هانتینگتون
- مالتیپل اسکلروزیس (MS)
مالتیپل اسکلروزیس (MS) نوعی اختلال التهابی است که منجر به ازبینرفتن میلین ها و ایجاد آسیب های آکسونی در دستگاه عصبی مرکزی می شود. شواهد متعددی وجود دارد که نشان می دهد فرایند خودایمنی در بروز این بیماری نقشی مهم و اساسی ایفا می کند. بااینحال هنوز علت اصلی این بیماری مشخص نشده است.
علاوه بر این، مطالعات اخیر نشان می دهند که آستروسیت ها نیز نقش پررنگی در بروز این بیماری های نورودژنراتیو ایفا . بررسی هایی که پیرامون تأثیر آستروسیت ها در بیماری های نورودژنراتیو انجام شده، مشخص می کند که فعالیت آستروسیت ها در قسمت هایی از مغز مبتلایان بهMS که با التهاب همراه شده است، به طور قابلتوجهی افزایش می یابد. درحقیقت فعالیت آستروسیت ها، خود باعث افزایش میزان التهاب در این بخش ها می شود که می تواند اثر مخربی بر روی میلین ها به جای بگذارد. این التهاب ها حتی می توانند بر ارتباط بین نورون ها و آستروسیت ها تأثیر منفی داشته باشند
همچنین براساس بررسی های انجام شده بر روی موش ها، ترشحات برخی آستروسیت های واکنشی موجب فعالشدن عواملی می شوند که به طور مستقیم در بروز بیماری MS نقش دارند. آن ها حتی می توانند با تولید گونه های فعال و آسیب زا، مستقیماً در فرایند تخریب میلین اثرگذار باشند.
از طرفی فعالشدن آستروسیت های واکنشی، خود موجب ازبینرفتن پاهای انتهایی آنها که در اطراف رگ های خونی کوچک قرار گرفته اند، می شود. در نتیجه این اتفاق، سد خونی مغزی که با کمک آستروسیت ها در اطراف رگ های خونی مغز ایجاد شده است، درگیر اختلال شده و در نهایت تورم و التهاب را با خود به همراه دارد.
مشکلات بینایی، اختلالات حرکتی، ضعف، خستگی و عدم تعادل از مهم ترین علائم این بیماری هستند.
تأثیر آستروسیت ها در بیماری های نورودژنراتیو (نقش آستروسیت ها در بیماری MS )
سخن پایانی
با وجود تحقیقات گستردهای که در سال های اخیر در مورد بیماری های نورودژنراتیو صورت گرفته، همچنان علت اصلی و درمان قطعی برای بسیاری از این بیماری ها وجود ندارد. علاوه براین، بررسی های صورتگرفته پیرامون این بیماری ها، نتایج ضدونقیضی را از نحوه شکل گیری آنها به ما نشان می دهند. بااینحال می توان حدس زد که احتمالاً عوامل ژنتیکی ریشه اصلی بسیاری از این بیماری ها باشد.
نویسنده: سید عرفان طاهری
منابع:
- http://www.aginganddisease.org/EN/10.14336/AD.2018.0720
- https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/31016348/
- https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0891584922000739
- https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/23465689/
- https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fncel.2015.00278/full
- https://www.nature.com/articles/ncpneuro0355
- https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC4448607/#:~:text=Astrocytes%20contribute%20to%20the%20maintenance,progression%20of%20several%20neurodegenerative%20diseases
- https://www.nature.com/articles/ncomms5159
- https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC2799634/#:~:text=Astrocytes%20are%20specialized%20glial%20cells,functions%20in%20the%20healthy%20CNS
- https://www.mdpi.com/2073-4409/10/3/540
- https://bookmarket.biocan.ir/?s=%D9%84%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%B4&post_type=product
یک نظر