علمی

پاندمی زامبی و پایان تمدن بشری!

بررسی مدل‌سازی‌های پاندمی زامبی

سجاد بابائی
کارشناس و کارشناس ارشد میکروبیولوژی
دانشجوی دکتری نانو بیوتکنولوژی
Babaei.s1380@gmail.com

چکیده

زامبی‌ها یک چهره محبوب در ادبیات سرگرمی و سینمایی هستند و معمولاً به‌صورت شیوع و پاندمی مرگبار و وحشتناکی به تصویر کشیده می‌شوند. با توجه به نقش پررنگ این فاکتور در ادبیات و سرگرمی‌های عامه قرن بیست و یکم، مدل‌سازی‌ها و محاسباتی در مورد پاندمی بیماری زامبی انجام‌شده که داده‌های مدل‌سازی‌ها، ترکیبی هستند از مفروضات تا جای ممکن نزدیک به واقعیت و فاکتور های اپیدمیولوژیکی. از طرفی مقالاتی نیز در مورد چالش احتمالی پاندمی زامبی، نگاشته و منتشرشده‌اند. در نوشتار پیش رو سعی شده به بررسی مروری این موضوع پرداخته شود و تفسیری از سناریوهای مدل‌سازی شده پیش رو، در اختیار خواننده قرار گیرد.

معرفی

یک زامبی یک جسد انسانی زنده است که از گوشت انسان زنده تغذیه می‌کند [1]. داستان‌های مربوط به زامبی‌ها در سیستم اعتقاد معنوی افرو-کارائیب (Afro-Caribbean) سرچشمه گرفته است. این داستان‌ها توصیف مردمی هستند که توسط یک ساحر قدرتمند کنترل می‌شوند. مردگان که توان حرکت دارند در داستان‌های ترسناک مدرن عمدتاً به دلیل موفقیت فیلم جورج رومرو در 1968، (Night of the Living Dead) مشهور شدند. [2]
چندین اصطلاح احتمالی برای ریشه کلمه زامبی وجود دارد. یکی از ریشه‌های احتمالی آن jumbie است که از اصطلاح کارائیبی برای پدیده شبح ناشی می‌شود. منشأ دیگر نیز ممکن است کلمه nzambi که در کنگو به معنای «روح یک‌مرده» است باشد. طبق فرهنگ لغت Merriam-Webster، کلمه زامبی از کلمه zonbi سرچشمه می‌گیرد که در زبان‌های Louisiana Creole و یا Haitian Creole مورداستفاده قرارگرفته است. مطابق فرهنگ کرئول، یک زونبی نشان‌دهنده شخصی است که مرده است و پس‌ازآن بدون گفتار و یا اراده آزاد زنده شده است. پیروان جادوی وودوو معتقدند که یک‌مرده می‌تواند توسط یک جادوگر زنده شود [3]. پس از زنده شدن، زامبی‌ها تحت کنترل جادوگر باقی می‌مانند زیرا هیچ اراده‌ای برای خود ندارند.
زامبی همچنین نام دیگری برای خدای مار (Voodoo) است. گفته می‌شود که جادوگر از پودر زامبی برای ایجاد زامبی‌ها استفاده می‌کند. این پودر حاوی نوروتوکسین بسیار قدرتمندی است که به‌طور موقت سیستم عصبی انسان را فلج می‌کند و حالتی شبیه به خواب زمستانی ایجاد می‌کند. اندام‌های اصلی مانند قلب و ریه‌ها و تمامی عملکردهای بدن در طی این حالت خواب زمستانی با حداقل حالت صرف انرژی و متابولیسم کار می‌کنند و آنچه این انسان‌ها را به زامبی تبدیل می‌کند فقدان اکسیژن‌رسانی به مغز است. درنتیجه، آن‌ها از آسیب مغزی رنج می‌برند. یک اعتقاد رایج در قرون‌وسطی این بود که روح مردگان می‌تواند روزی به زمین بازگردد و زندگان را تحت تعقیب قرار دهد [4].
در فرانسه، در قرون‌وسطی، اعتقاد بر این بود كه مردگان معمولاً برای انتقام از نوعی از جنایاتی كه در طول زندگی علیه آن‌ها صورت گرفته، بیدار می‌شوند. این مردگان بیدار شده به شکل یک جسد رهاشده و شبانه در گورستان‌ها سرگردان خواهند بود. ایده زامبی همچنین در چندین فرهنگ دیگر مانند چین، ژاپن، اقیانوس آرام، هند، ایران، اعراب و قاره آمریکا ظاهرشده است؛ اما زامبی‌های مدرن (آن‌هایی که در کتاب‌ها، فیلم‌ها و بازی‌ها نشان داده می‌شوند) با زامبی‌های وودوو و فولکلور بسیار متفاوت دارند. [5]. زامبی‌های مدرن مطابق با ادبیات معاصر، از یک استاندارد پیروی می‌کنند. مردگان به‌عنوان هیولاهایی بی‌فکر که درد را احساس نمی‌کنند و اشتهای بی‌نظیری برای گوشت انسان دارند به تصویر کشیده می‌شوند و هدف آن‌ها کشتن، خوردن یا آلوده کردن افراد است. هنگامی‌که فرد مستعد توسط زامبی گاز گرفته می‌شود، زخم باز ایجاد می‌شود. زخم ایجادشده توسط زامبی، بزاق زامبی را در داخل و اطراف خود دارد. این ترشحات زامبی روی زخم وارد جریان خون فرد گاز گرفته‌شده و بنابراین فرد (که قبلاً مستعد بوده) را آلوده می‌کند. مدل‌سازی‌های صورت گرفته بر اساس داده‌های مفروض تا حد ممکن نزدیک به واقعیت و فاکتور های اپیدمیولوژیک صورت پذیرفته است تا در چند سناریوی مختلف به بررسی پاندمی زامبی بپردازند. در ادامه به بررسی دو مدل‌سازی برجسته در زمینه پاندمی زامبی پرداخته خواهد شد.

مدل‌سازی پاندمی زامبی

در تحقیقی که توسط Philip Munz و همکارانش در سال 2009 صورت گرفت، پاندمی زامبی در چند حالت مختلف مدل‌سازی شد. در این مدل‌سازی از فرضیات نزدیک به واقعیت، فاکتور های اپیدمیولوژیک و عناصر موجود در ادبیات داستانی و سینمایی زامبی استفاده‌شده است. در ادامه به حالت‌های مختلف و نتایج این مدل‌سازی پرداخته‌شده است. [6]

  • مدل پایه

برای مدل پایه، سه کلاس اساسی را در نظر گرفته‌شده‌اند:
• مستعد (S)
• زامبی (Z)
• حذف‌شده (R)
افراد مستعد می‌توانند از طریق علل «طبیعی»، یعنی مرگ غیر زامبی فوت شوند. طبقه حذف‌شده نیز شامل افرادی است که جان خود را ازدست‌داده‌اند، یا از طریق حمله زامبی و یا دلایل طبیعی. انسان‌های موجود در کلاس حذف‌شده می‌توانند زنده شوند و تبدیل به زامبی شوند.
افراد مستعد، از طریق انتقال از طریق برخورد با زامبی می‌توانند تبدیل به زامبی شوند. فقط انسان‌ها می‌توانند از طریق تماس با زامبی‌ها آلوده شوند و زامبی‌ها فقط تمایل به گوشت انسان دارند بنابراین هیچ نوع حیات غیرانسانی دیگر را در مدل در نظر گرفته نمی‌شود. زامبی‌های جدید فقط از دو منبع به دست می‌آیند:
• زنده شدن افراد فوت‌شده (گروه حذف‌شده)
• افراد مستعدی در برخورد با یک زامبی
علاوه بر این، فرض بر این است که میزان تولد یک عدد ثابت است. زامبی‌ها پس از «شکست خوردن» به کلاس حذف‌شده منتقل می‌شوند. این کار با از بین بردن سر یا از بین بردن مغز زامبی امکان‌پذیر است و همچنین فرض بر این است که زامبی‌ها به دیگر زامبی‌ها حمله نمی‌کنند.
نتایج این حالت از مدل‌سازی، در تصویر-1 نشان داده‌شده است.

زامبی
تصویر-1: مدل پایه Munz, Philip (et al). (2009)

 

  • مدل همراه با عفونت نهفته

اگر مدل طوری اصلاح شود تا یک کلاس نهفته از افراد آلوده را نیز شامل شود، یک دوره زمانی (تقریباً 24 ساعت) بعد از گاز گرفته شدن فرد مستعد تا تبدیل‌شدن به زامبی وجود خواهد داشت. این حالت می‌تواند به واقعیت نزدیک‌تر باشد.
تغییرات مدل پایه شامل موارد زیر است:
• افراد مستعد ابتدا به یک کلاس آلوده منتقل می‌شوند و سپس یک‌بار آلوده می‌شوند و در آن حالت برای یک دوره زمانی باقی خواهند ماند.
• افراد آلوده هنوز می‌توانند به‌وسیله مرگ طبیعی قبل از زامبی شدن بمیرند. در غیر این صورت، آن‌ها تبدیل به یک زامبی می‌شوند.
نتایج این مدل‌سازی در تصویر-2 ارائه‌شده است.

مدل سازی زامبی
تصویر-2: مدل همراه با عفونت نهفته Munz, Philip (et al). (2009)

 

  • مدل همراه با قرنطینه

در این مدل فرض بر این است که افراد قرنطینه شده از جمعیت خارج می‌شوند و درحالی‌که در قرنطینه باقی‌مانده نمی‌توانند افراد جدیدی را آلوده کنند؛ بنابراین، تغییرات در مدل قبلی شامل موارد زیر است:
• منطقه قرنطینه‌ای فقط شامل اعضای آلوده یا زامبی است.
• این شانس وجود دارد که بعضی از اعضا سعی کنند فرار کنند، اما هرکس قبل از آزاد شدن کشته خواهد شد.
• این افراد کشته‌شده وارد کلاس حذف‌شده می‌شوند و بعداً ممکن است به‌عنوان زامبی‌های «آزاد» دوباره مورد تجدیدنظر واقع شود.
در این حالت نتایج مدل‌سازی به‌صورت تصویر-3 به دست میاید.

مدل سازی زامبی
تصویر-3: مدل همراه با قرنطینه Munz, Philip (et al). (2009)

 

  • مدل همراه با درمان

فرض بر این است که درمان قادر خواهد بود تا فرد زامبی را دوباره به شکل انسانی خود بازگرداند. بااین‌حال، فرد درمان شده دوباره مستعد مبتلا شدن است، درواقع درمان ایمنی را فراهم نمی‌کند. آن دسته از زامبی‌ها که از حالت فرد مرده برخاسته‌اند و معالجه شدند نیز قادر به بازگشت به زندگی هستند. مواردی که اکنون باید موردتوجه قرار گیرد شامل موارد زیر است:
• ازآنجاکه درمان داریم، دیگر نیازی به قرنطینه نداریم.
• این روش درمانی به زامبی‌ها اجازه می‌دهد بدون در نظر گرفتن چگونگی تبدیل‌شدن به زامبی، به فرم اصلی خود بازگردند.
• زامبی‌های درمان شده دوباره تبدیل به افراد مستعد به ابتلا می‌شوند. این درمان ایمنی را فراهم نمی‌کند.
مدل‌سازی، نتایج نشان داده‌شده در تصویر-4 را به دست می‌دهد.

مدل سازی زامبی
تصویر-4: مدل همراه با درمان Munz, Philip (et al). (2009)

 

  • مدل همراه با ریشه‌کنی زامبی‌ها به حالت سریع و ضربه‌ای

    در این مدل فرض بر نابود کردن استراتژیک جمعیت زامبی‌ها با عکس‌العمل سریع نظامی است. فرض بر این است که داشتن منابع و هماهنگی دشوار خواهد بود، بنابراین باید بیش از یک‌بار حمله کرد و با هر حمله سعی شود که زامبی‌های بیشتری نابود شوند. این امر به یک اثر تکانشی منجر می‌شود.
    نتایج این مدل‌سازی در تصویر-5 نشان داده‌شده است.

مدل سازی زامبی
تصویر-5: مدل همراه با ریشه‌کنی زامبی‌ها به‌صورت تکانشی Munz, Philip (et al). (2009)

 

مدل‌سازی بقای انسانی در پاندمی زامبی

در یک پروژه تحقیقاتی، Joao Paulo. A و همکارانش در سال 2019، چندین مفهوم را در مورد مدل‌سازی سیستم‌های پیچیده در تلاش برای نجات بشر در مورد آخرالزمان زامبی به کار گرفتند. در این پروژه، یک سیستم دینامیکی ایجاد شد تا بتوان از شیوع و پاندمی زامبی الگو گرفته شود که در آن، انسان‌های معمولی، با کمک نیروهای نظامی در رویارویی با زامبی‌ها قرار دارند. این مدل، نسبت به مواردی که قبلاً با معرفی جمعیت بزرگ، متشکل از نظامیان شکل‌گرفته بود، تفاوت‌هایی مشخص دارد. با محاسبات عددی تکامل زمانی جمعیت، رفتار اصلی سیستم پیشنهادی معادلات برای چهار مجموعه پارامتر پیشنهادی (قدرت ارتش، انسان‌های با مقاومت بالا برای زنده ماندن، سطح خشونت زامبی‌ها و ارتش بسیار قدرتمند) و آنچه در مورد نتیجه آخرالزمان زامبی نشان داده می‌شود، مورد تجزیه‌وتحلیل قرارگرفته است. تجزیه‌وتحلیل‌ها نشان داده است که مقدار اولیه نیروهای نظامی یک قاعده اساسی در بقای انسان‌ها خواهد بود، حتی زمانی که زامبی‌ها بسیار تهاجمی بوده و در بهترین حالت خود برای آلوده کردن افراد قرار دارند.[7]
نتایج این مدل‌سازی نشان داده‌اند که برای بعضی از مجموعه‌های پارامترها، سیستم یک گذار فاز را نشان می‌دهد که می‌تواند در تصویر-6 مشاهده شود. نقاط سمت چپ قله نشان‌دهنده دینامیکی هستند که زامبی‌ها برنده درگیری هستند. در این حالت، تعداد اولیه نیروهای نظامی هر چه بزرگ‌تر باشد، مدت‌زمان بیشتری لازم است که زامبی‌ها برای پایان دادن به نبرد با نظامی‌ها، صرف کنند. این امر نشانگر تمایل منحنی است که همیشه به شکل هلال قبل از رسیدن به نقطه بحرانی است. رسیدن به نقطه بحرانی، یعنی مدت‌زمانی که زامبی‌ها برای کشتن و آلوده کردن انسان‌ها صرف می‌کنند آن‌قدر زیاد می‌شود که ارتش نظامی قدرتمند، موفق به کشتن تعداد زیادی از زامبی‌ها شده و نتیجه جنگ را تغییر می‌دهد. سمت چپ را می‌توان مرحله‌ای دانست که در آن زامبی‌ها پیروز می‌شوند، درحالی‌که سمت راست مرحله‌ای است که در آن انسان‌ها پیروز می‌شوند. بالاترین نقطه در نمودار درج‌شده در تصویر-6 انتقال فاز را مشخص می‌کند.

مدل سازی زامبی
تصویر-6: رابطه بین تعداد اولیه افراد نظامی و تعداد تکرار مدل‌سازی. ( این نتایج برای مدل ارتش نظامی قدرتمند به‌دست‌آمده‌اند.) De Mendonça, João Paulo A. et al. (2019)

جزئیات بیشتر هرکدام از فازها در مدل‌سازی، در تصویر-7 نشان داده ‌شده که سناریو بدترین وضعیت فرضی مدنظر قرارگرفته است. در این حالت تعداد افراد نظامی در شروع مدل‌سازی افزایش‌یافته حتی اگر برای کنترل زامبی‌ها کافی نباشند. در این مدل‌سازی نیز می‌توان بعد از گذشت یک بازه زمانی، شاهد کاهش تعداد زامبی‌ها بود؛ اما با کاهش مشخصی در تعداد افراد نظامی، این زامبی‌ها هستند که پیروز جنگ خواهند شد. درواقع اگر بخواهیم شاهد یک سناریوی موفق باشیم، باید از همان نقطه آغاز با تعداد زیادی از افراد نظامی جنگ را با زامبی‌ها شروع کنیم. برای نمونه در تصویر-7، نشان داده‌شده است که با دادن عدد 100 به تعداد افراد نظامی در مدل‌سازی، 15 درصد از جمعیت انسانی اولیه زنده خواهند ماند.

مدل سازی زامبی
تصویر-7: مقایسه مدل‌های مختلف با توجه به تعداد افراد نظامی اولیه در نقطه آغاز جنگ با زامبی (M). ( این نتایج برای مدل ارتش نظامی قدرتمند به‌دست‌آمده‌اند). De Mendonça, João Paulo A. et al. (2019)

از طرفی دیگر، تصویر-8 نشان می‌دهد که چگونه نمودار تصویر-6 برای چهار پارامتر اصلی، تغییر می‌کند. ابتدا مشخص‌شده است که برای حالت زامبی‌های با سطح خشونت بالا به تعداد نیروی نظامی کمتری نسبت به مدل استاندارد نیاز است. این نتیجه غافلگیرکننده از این واقعیت ناشی می‌شود که این زامبی‌ها در کشتن انسان‌ها چنان کارآمد هستند که جمعیت آن‌ها به‌مرورزمان مانند موارد دیگر افزایش نمی‌یابد. چراکه بدون تلاش و زخمی کردن و آلوده کردن افراد انسانی زیادی، به شکار انسانی خود دست پیدا می‌کنند. جنبه دیگر این مدل این است که جمعیت انسان‌های معمولی به‌سرعت از بین می‌روند و تنها بازمانده‌ها سرباز هستند.
نقطه بحرانی برای مقادیر کوچک‌تر تعداد افراد نظامی، تنها زمانی ظاهر می‌شود که مدل‌سازی بر اساس یک ارتش بسیار قوی و مجهز، صورت بگیرد. درحالی‌که نتیجه چشمگیری نیز با مدل مقاومت بالای انسان‌ها حاصل می‌شود که در آن حالت شاهد وجود نقطه بحرانی نیستیم که دلیل اصلی این موضوع این است که انسان‌های مقاوم می‌توانند به‌سرعت به‌عنوان نظامی آموزش داده شوند و در سرکوب تهاجم زامبی‌ها نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای داشته باشند.
نتایج مدل‌سازی Joao Paulo. A و همکارانش، نشان می‌دهد که برای بقای نسل بشر در یک پاندمی زامبی، حداقل به تعداد 47 نیروی نظامی زبده و مجهز به ازای هر 1000 نفر از افراد جامعه احتیاج خواهد بود. از طرفی این مدل‌سازی نشان داده است که در بهترین حالت پاندمی زامبی پتانسیل بسیار بالایی در نابودسازی تمدن انسانی خواهد داشت و درصد قابل‌توجهی از جمعیت جهان را به کام مرگ خواهد فرستاد (88%). تنها دو عامل می‌توانند در پیروزی نسل بشر در این جنگ مدل‌سازی شده مؤثر واقع شوند؛ نیروی نظامی پرتعداد و قوی با عکس‌العمل سریع و انسان‌های با مقاومت بالا و پیوستن آن‌ها به نیروی نظامی. پیش‌بینی می‌شود در این حالت 21% از افراد جامعه انسانی نجات پیدا کنند.

مدل سازی زامبی
تصویر-8: مقادیر مختلف انتخاب‌شده برای مدل‌سازی، تعداد افراد نظامی (M) درجایی که نقطه بحرانی رخ می‌دهد را تغییر می‌دهند. De Mendonça, João Paulo A. et al. (2019)

بحث و نتیجه‌گیری

مدل‌سازی‌ها نشان می‌دهند که احتمالاً شیوع زامبی‌هایی که انسان‌ها را آلوده می‌کنند فاجعه‌بار است، مگر اینکه تاکتیک‌های بسیار تهاجمی در برابر آن‌ها به کار گرفته شود. درحالی‌که قرنطینه تهاجمی ممکن است عفونت را ریشه‌کن کند اما بعید است در عمل این اتفاق بیفتد. قرنطینه فقط منجر به این خواهد شد که برخی از انسان‌ها از شیوع این بیماری جان سالم به درببرند که تعداد آن‌ها کم است و همچنان باید با زامبی‌ها همزیستی می‌کنند. این فقط حملات فزاینده همراه با افزایش نیرو است که باعث از بین رفتن زامبی‌ها خواهد شد، با فرض اینکه منابع موجود بتوانند به‌موقع جمع‌آوری و هماهنگ شوند. درواقع نیروی نظامی مجهز و پرتعداد، نقش اصلی را در نقطه آغاز شیوع بیماری زامبی برای ممانعت از تبدیل شدن آن به پاندمی دارد.
علاوه بر این، نتایج نشان می‌دهند که بازه زمانی شیوع کوتاه است (اگر بنا بر داده‌های فعلی فرض کنیم)؛ یعنی ابتلای انسان‌ها به ویروس زامبی در دوره کوتاهی رخ خواهد داد، بنابراین می‌توان نرخ طبیعی تولد و مرگ را نادیده گرفت؛ اما اگر بازه زمانی شیوع افزایش یابد، نتیجه آن سناریوی روز رستاخیز است؛ شیوع زامبی‌ها منجر به فروپاشی تمدن خواهد شد. این امر به این دلیل است که زایمان و مرگ‌ومیر انسان، منبع نامحدودی از بدن‌های جدید برای آلوده شدن را در اختیار خواهد گذاشت و این به معنی رستاخیز واقعی به‌وسیله زامبی‌هاست؛ بنابراین، اگر شیوع ویروس زامبی صورت بگیرد، باید سریع و قاطعانه عمل کرد تا افراد مبتلا را قبل از گسترش جهانی و ایجاد پاندمی از بین برد. از طرفی برخی از نتایج نیز اهمیت وجود انسان‌های مقاوم در مقابله با پاندمی زامبی را نشان می‌دهند آن‌هم در حالتی که این افراد آموزش نظامی ببینند و مسلح شده و وارد جنگ با زامبی‌ها شوند. البته باید امیدوار بود که این مسئله تبدیل به یک جنگ بر سر منابع زیستی و حیاتی بین خود انسان‌ها نشود. این در حالی است که مرکز کنترل و پیشگیری بیماری‌های ایالات‌متحده آمریکا، مدتی است که پروژه‌ای نمادین را برای آموزش افراد در مقابله با پاندمی زامبی راه‌اندازی کرده است [8]. این برنامه به‌صورت آموزش‌های اینترنتی و برگزاری کلاس‌های آموزشی انجام می‌پذیرد؛ اما تحقیقات Marjorie Kruvand و همکارانش نشان داده است که این پروژه موفق نبوده و اهداف سازمان را برآورده نکرده است. آن‌ها مهم‌ترین عامل شکست این پروژه را عدم توجه افراد به پیام‌های بهداشتی و عدم وجود سیستم مؤثر در اخطار و ایجاد پیام‌های بهداشتی و اضطراری دانسته‌اند.[9]
«زامبی شدن» در دنیای واقعی می‌تواند نتیجه تغییرات شیمیایی در سیستم عصبی یا وخیم شدن وضعیت مغز باشد. این پدیده در تعدادی از گونه‌های زیستی رخ می‌دهد. برخی از افراد، نمونه‌هایی همچون مورچه‌های زامبی (در اثر آلودگی به‌نوعی قارچ به نام Ophiocordyceps) [10] و یا گوزن‌های زامبی (در اثر آلودگی میزبان به‌ نوعی پریون و ایجاد بیماری CWD) [11] را دلیلی می‌دانند بر اینکه انسان هم از این قاعده مستثنا نیست و احتمال آلودگی انسان به ویروسی که به‌صورت ژنتیکی، رفتاری تهاجمی را در میزبان القا کند وجود دارد. وجود برخی ویروس‌ها که توسط ناقل حشره‌ای همچون پشه انتقال پیدا می‌کنند، می‌توانند از کاندیداهای ایجاد بیماری‌های عصبی-مغزی با علائم شبیه زامبی باشد. برای مثال، ویروس Zika در سال 2015 و 2016 به‌سرعت در سرتاسر آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی گسترش یافت. این ویروس می‌تواند باعث میکروسفالی جنین و سندرم‌های عصبی در بزرگ‌سالان ازجمله سندرم گیلین بار و آنسفالیت شود. 28 جهش در این ویروس می‌تواند پتانسیل عصبی آن را تغییر داده و سندرم‌های جدیدی ایجاد کند، ازجمله آنسفالوپاتی مزمن با ویژگی‌هایی شبیه به فنوتیپ بیماری زامبی. [12]
دراین‌بین، ویروس‌هایی دیگری نیز هستند که توان عفونت‌زایی در بافت عصبی انسان را دارند. برخی از ویروس‌ها با کارایی بالا، از طریق جریان خون یا با آلوده کردن اعصاب به‌طور مستقیم، به بافت‌های محیطی سیستم عصبی واردشده و منجر به ناتوان شدن بافت و ایجاد پاسخ ایمنی می‌شوند. بیشتر ویروس‌های آلوده‌کننده بافت عصبی، پاتوژن های فرصت‌طلب یا تصادفی هستند اما معدودی از آن‌ها ازجمله هرپس ویروس‌ها (عامل عفونت‌های مخفی همچون تب‌خال) و رابدو ویروس‌ها (همچون ویروس عامل بیماری هاری)، جهت ورود به بافت عصبی به‌طوری مؤثر برای استفاده از بیولوژی سلول‌های عصبی تکامل‌یافته‌اند. از طرفی هرپس ویروس‌ها می‌توانند در بافت‌های محیطی (PNS)، عفونت پایدار ایجاد کنند. آربو ویروس‌ها و انترو ویروس‌ها نیز ازجمله ویروس‌هایی هستند که توان عفونت‌زایی در سیستم اعصاب مرکزی (مغز و نخاع) را دارند [13]. از میان ویروس‌های نام‌برده شده، ویروس عامل بیماری هاری (RABV)، بیشترین تشابه را با ویروس مفروضی دارد که توان ایجاد بیماری زامبی را داشته باشد.
هاري يك بيماري نورولوژيك كشنده است كه توسط ویروس هاری پروتوتایپ جنس لیسا ویروس‌ها ايجاد می‌شود. ويروس هاري به سيستم عصبي مركزي گرايش دارد و توانایی‌شان براي تكثير منجر به بيماري هاري می‌شود. تكثير ويروس هاري در سيستم عصبي مركزي اكثر گونه‌های پستانداران ازجمله انسان منجر به انسفالومیلیت كشنده می‌گردد [14]. بیماری هاری به‌وسیله ویروس هاری در سیستم اعصاب مرکزی ایجاد عفونت می‌کند. ویروس هاری یک ویروس نوروتروفیک(با تمایل به بافت عصبی برای زنده‌مانی) است که از طریق تماس زخم یا خراش، با بزاق یا مواجهۀ مستقیم با گاز گرفتن حیوان هار ازجمله سگ، خفاش، راکن و گربه به انسان منتقل می‌گردد. عفونت با ویروس هاری و ابتلا به هاری باعث افزایش رفتار خشمگین در میزبان مبتلا به هاري می‌شود. این امر منجر به بالا رفتن احتمال گازگرفتگی و افزایش احتمال انتقال ویروس می‌گردد اما کمتر از 3 هفته پس از خروج ویروس از دوره نهفتگی در بدن فرد مبتلا (بین 1 هفته تا 1 سال)، بیمار محکوم‌به مرگ است. البته باید این را نیز در نظر داشت که امروزه واکسن هاری، در دسترس عموم قرار دارد [15]. از سوی دیگر، ویروس عامل هاری، یک پاتوژن ناآشنا برای بشر نیست. این ویروس سالانه باعث مرگ نزدیک به 59 هزار انسان می‌شود که تقریباً 95 درصد این مرگ‌ها در آفریقا و آسیا رخ می‌دهد [16]. طبق گزارش‌ها، عامل 99 درصد از موارد انتقال بیماری، سگ‌های مبتلابه هاری هستند[17]. بااین‌حال هستند افرادی با این عقیده که ویروسی نوترکیب حاصل از ترکیب ژنتیکی ویروس عامل هاری و ویروس آنفلوانزا، توان تبدیل‌شدن به ویروس آخرالزمانی زامبی را دارد[18]. از طرفی، باید اشاره کرد که این اتفاق به‌صورت طبیعی رخ نمی‌دهد. چراکه این دو ویروس از خانواده‌های مجزا و متفاوتی هستند و احتمال نوترکیبی بین این دو ویروس، بسیار بعید است. البته این مدعا در صورتی صادق است که احتمال ساخت یک ویروس مهندسی‌شده آزمایشگاهی را در نظر نگیریم. چراکه از لحاظ تئوری، ساخت ویروسی نوترکیب با ویژگی‌های افزایش‌یافته در ایجاد خشونت همچون ویروس عامل هاری و انتقال از طریق مجاری تنفسی همچون ویروس آنفلوانزا، هرچند سخت اما غیرممکن نیست. در این صورت باید دید که آیا طبیعت اجازه حیات و گسترش را به چنین ویروس مهندسی‌شده آخرالزمانی خواهد داد و یا خیر.
دو محقق به نام‌های Littlewood و Douyon در سال 1977، پیدا شدن سه زامبی را در کشور هائیتی در نشریه علمی The Lancet گزارش کردند. اولین مورد یک زن 30 ساله بود که سه سال بعد از مرگ همچنان بر روی زمین راه می‌رفت. مورد دوم یک مرد 26 ساله بود که ادعا می‌شد در 18 سالگی مرده است و مورد سوم یک زن 31 ساله بود که 13 سال بعد از مرگش مشاهده‌شده بود. گزارش‌ها نشان می‌دادند که علت مرگ هر سه مورد، بیماری febrile illness (نوعی تب و افزایش غیرطبیعی دمای بدن) بوده است و خانواده‌های آن‌ها مدعی بودند که از این افراد به‌عنوان قربانیان جادوی وودوو برای تبدیل‌شدن به زامبی استفاده‌شده است. نکته جالب اینجا بود که هر سه مورد در زمانی که مورد آزمایش عصب شناسان قرار گرفتند از وضعیت نورولوژیکی نرمالی برخوردار بودند. در تحقیقات بعدی که توسط Wade Davis در سال 1988 انجام شد، ادعا شد که زامبی شدن این افراد به‌علت مسموم کردن آن‌ها، سپس احیای آن‌ها از طریق فرآیندهای جادویی ترجیحاً بعد از دفن و درنهایت کنترل آن‌ها با استفاده از داروهای روان‌گردان بوده است. [3 و 12]
به‌هرحال، اگر بخواهیم بنا بر سناریوهای زامبی ارائه‌شده در ادبیات عامه قضاوت کنیم، به‌طور خلاصه با احتمال بالایی، شیوع بیماری زامبی و پاندمی شدن آن، منجر به فروپاشی تمدن بشری خواهد شد، مگر اینکه سریعاً با آن برخورد شود. درحالی‌که قرنطینه تهاجمی یا یک درمان، تنها ممکن است به همزیستی انسان‌ها و زامبی‌ها منجر شود، اما مؤثرترین راه برای بازداشتن ظهور زامبی‌ها و ایجاد پاندمی، عکس‌العمل سریع و شدید نظامی است؛ اما باید توجه داشت که تفاوت اصلی مدل‌های ارائه‌شده در اینجا و سایر مدل‌های بیماری‌های عفونی در این است که در مورد بیماری زامبی انسانی، مردگان می‌توانند به زندگی بازگردند و این تقریباً از منظر بیولوژی یک سناریو بسیار بعید است. زامبی‌ها، آن‌گونه که در فیلم‌ها به تصویر کشیده می‌شوند، به تخیل بسیار نزدیک‌تر هستند تا یک واقعیت علمی. اهمیت مطالعاتی که در زمینه مدل‌سازی‌ها صورت می‌پذیرد، در بررسی پیامدهای واقعی در مدل‌سازی بیماری‌های عفونی حاضر در جوامع انسانی و برنامه‌ریزی برای بهداشت عمومی است. درواقع پیشبرد توانایی مدل‌سازی و بررسی معتبر سازی هرچه بیشتر نتایج آن، می‌تواند در پیشگیری و کنترل پاندمی ها تأثیر بسزایی داشته باشد.

منابع

  1. Brooks, Max. (2003) The Zombie Survival Guide – Complete Protection from the Living Dead, Three Rivers Press, pp. 2-23.
  2. Romero, George A. (writer, director). (1968) Night of the Living Dead.
  3. Davis, Wade. (1988) Passage of Darkness – The Ethnobiology of the Haitian Zombie, Simon and Schuster pp. 14, 60-62.
  4. Davis, Wade. (1985) The Serpent and the Rainbow, Simon and Schuster pp. 17-20, 24, 32.
  5. Williams, Tony. (2003) Knight of the Living Dead – The Cinema of George A. Romero, Wallflower Press pp.12-14.
  6. Munz, Philip & Hudea, Ioan & Imad, Joe & Smith, Robert. (2009). When zombies attack!: mathematical modelling of an outbreak of zombie infection. Infectious Disease Modelling Research Progress. 133-150. ISBN 978-1-60741-347-9.
  7. De Mendonça, João Paulo A. et al. (2019). “Modeling a Hypothetical Zombie Outbreak Can Save Us from Real-World Monsters.” The Mathematical Intelligencer 41.3: 72–79.
  8. https://www.cdc.gov/cpr/zombie/index.htm
  9. Marjorie Kruvand, Fred B. Bryant.(2015). Zombie Apocalypse: Can the Undead Teach the Living How to Survive an Emergency?. Public Health Reports. November–December 2015. Volume 130. 655-663.
  10. David P Hughes, Sandra B Andersen, Nigel L Hywel-Jones, (et al).(2011). Behavioral mechanisms and morphological symptoms of zombie ants dying from fungal infection. BMC Ecology 2011, 11:13. http://www.biomedcentral.com/1472-6785/11/13
  11. https://www.cdc.gov/prions/cwd/index.html
  12. Connie Nugent, Gilbert Berdine, Kenneth Nugent. (2018). The undead in culture and science. PROC (BAYL UNIV MED CENT) 2018;31(2):244–249. https://doi.org/10.1080/08998280.2018.1441216
  13. Orkide O. Koyuncu, Ian B. Hogue, Lynn W. Enquist. (2013). Virus Infections in the Nervous System. Cell Host Microbe. 2013 April 17; 13(4): 379–393. doi:10.1016/j.chom..03.010
  14. Messenger SL, Smith JS, Rupprecht CE.(2002). Emerging epidemiology of bat-associated cryptic cases of rabies in humans in the United States. Clin Infect Dis.; 35(6): 738-47.
  15. Leila Alizadeh, Maryam Akbari Dana, Parastoo Barati Dowom, Amir Ghaemi.(2015). Immunology of Rabies Virus in the Central Nervous System. Shefayekhatam. Vol 3, N:3. p113-120. [ DOI: 10.18869/acadpub.shefa.3.3.113 ]
  16. Pieracci EG, Pearson CM, Wallace RM, et al.(2019). Vital Signs: Trends in Human Rabies Deaths and Exposures — United States, 1938–2018. MMWR Morb Mortal Wkly Rep 2019;68:524–528. DOI: http://dx.doi.org/10.15585/mmwr.mm6823e1
  17. https://www.who.int/news-room/fact-sheets/detail/rabies
  18. https://www.nationalgeographic.com/news/2010/10/1001027-rabies-influenza-zombie-virus-science/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا