فهرست مطالب
رابطه میوه و سبزیجات با سلامت روانی کودکان
بر اساس تحقیقات جدید کودکانی که رژیم غذایی مملو از میوه و سبزیجات دارند، از سلامت روانی بهتری برخوردارند.این نشان میدهد که چگونه خوردن میوه و سبزیجات بیشتر با سلامت بهتر در بین دانشآموزان دبیرستانی ارتباط دارد. و کودکانی که روزانه پنجباریا بیشتر از میوه و سبزیجات مصرف میکنند بالاترین نمرات را دارند. ما میدانیم که سلامت روانی یک مسئله مهم برای نوجوانان است و احتمالاً پیامدهای منفی طولانی مدت خواهد داشت.
اهمیت مسائل روحی و روانی در اوایل زندگی شناخته شدهاست زیرا این مشکلات روانی نوجوانان اغلب در بزرگسالی ادامه مییابد و منجربه نتایج بدتر میشود. در حالی که ارتباط بین تغذیه و سلامت جسمانی به خوبی شناخته شدهاست، تاکنون، اطلاعات زیادی در مورد نقش تغذیه در سلامت روانی کودکان شناخته نشدهاست. بنابراین، ما برای بررسی ارتباط بین انتخاب رژیم غذایی و سلامت ذهنی در بین دانش آموزان مدرسه تحقیقاتی را انجام دادیم.
از نظر تغذیه، متوجه شدیم که بیش از یک کودک از پنج کودک دبیرستانی و یک نفر از هر ده کودک ابتدایی صبحانه نمیخورند و بیشتر نوجوانان دبیرستانی ناهار نمیخورند.این تیم ارتباط بین عوامل تغذیهای و سلامت روانی را مورد بررسی قرار داد و عوامل دیگری را که ممکن است بر آن تأثیر بگذارند در نظر گرفت؛ مثل تجربیات نامطلوب دوران کودکی.
رابطهی خوب غذاخوردن با سلامت روانی در کودکان
خوب غذا خوردن با سلامت روانی بهتر در کودکان ارتباط دارد، به ویژه در بین بچه های دبیرستانی. پس، هرکس مواد مغذی و سبزیجات بیشتری مصرفکند از سلامت روانی بالاتری برخوردار است. همچنین انواع صبحانه و ناهاری که توسط دانش آموزان دبستانی و راهنمایی خورده میشود نیز به طور قابل توجهی با سلامت آنها ارتباط دارد.
کودکانی که صبحانه مغذی میخوردند نسبت به کسانی که فقط یک میان وعده یا نوشیدنی مصرف میکردند، از سلامت بیشتری برخوردار بودند. اما کودکان دبیرستانی که برای صبحانه نوشیدنیهای انرژیزا مصرف میکردند، از نظر روحی و روانی حتی از آنهایی که اصلا صبحانه نمیخوردند بسیارضعیفتر بودند. بر اساس دادههای ما، در یک کلاس با 30 دانشآموز حدود 21 نفر صبحانه معمولی مصرف میکنند و حداقل 4 نفر قبل از صبح و شروع کلاس درس چیزی نمیخورند. همچنین، حداقل سه دانشآموز بدون خوردن ناهار به کلاسهای بعد از ظهر می روند. این نگرانکنندهاست و احتمالاً نه تنها بر عملکرد تحصیلی مدرسه بلکه بر رشد و پیشرفت جسمی آنها نیز تأثیر میگذارد.
نکته جالب دیگر این است که تغذیه به اندازه عواملی مانند بحث و جدل منظم یا خشونت در خانه به همان اندازه یا بیشتر بر سلامتی تأثیر میگذارد. تغذیه به عنوان یک عامل بالقوه قابل اصلاح در سطح فردی واجتماعی، یک هدف مهم بهداشت عمومی برای استراتژیهایی برای رسیدگی به سلامت روانی دوران کودکی است. استراتژیهای بهداشت عمومی و سیاستهای مدرسه باید تغییر کند تا اطمینان حاصلشود که تغذیه با کیفیت خوب برای همه کودکان قبل و در طول مدرسه در دسترس است تا سلامت روانی آنها تامین شود و کودکان را در به کارگیری پتانسیل کامل خود توانمند سازد.
امیرحسین آخوندی
گردآورنده: فاطمه عباسپور
منبع:
یک نظر