مقالاتمقالات تخصصی آکادمی علوم اعصاب

انسان مدرن، گونه‌ای با ذهن هیبریدی (مرکب)!

ذهن مرکب

تصور کنید در دورانی به سر می‌بریم که هنوز نوشتار اختراع نشده است، طبیعتاً در این شرایط تنها ابزار ثبت و نگهداری اطلاعاتمان، مغزمان است. اما از وقتی شروع به ثبت اطلاعات خودمان روی لوح‌های گلی کردیم، این امکان فراهم شد تا مقداری از اطلاعاتمان را در جایی خارج از مغزمان ذخیره کنیم. هرچند این کار می‌تواند به دلایل متفاوتی انجام شود؛ اما یک چیز مشخص در آن وجود دارد و آن تهیه نسخه‌ای دیگر از مغزمان است که ذهن هیبریدی ما را به وجود می‌آورد.

امروزه و در دوران انسان مدرن وقتی به عظمت اینترنت و تمام متعلقات دنیای مجازی نگاه می‌کنیم، خود را در برابر یک “ابر مغز” می‌بینیم که راحتی استفاده و دردسترس‌بودن آن، این توهم را به ما می‌دهد که این ابر مغز هم جزئی از مغز ماست و با یک ذهن مرکب طرف هستیم.

 

گوگل بخشی از ذهن هیبریدی انسان مدرن

سرویس‌های اینترنتی، از جمله “جستجوگر گوگل”، امروزه به چنان جزء مهمی از زندگی انسان‌ مدرن تبدیل شده‌اند که تصور زندگی بدون این‌گونه ابزارها، غیرممکن است. در واقع آنچه ما به‌عنوان گونه بشر در طول قرن‌های متمادی انجام داده‌ایم؛ نوعی پیاده‌سازی (Offloading) تفکراتمان بوده است تا به مغزمان این شانس را دهیم که به‌جای زحمت برای انباشت اطلاعات، آنها را جایی دیگر ذخیره کند و در زمان نیاز به بخش خارجی ذهن هیبریدی خود رجوع کرده و با فراغ‌بال به پرورش سایر توانایی‌هایش بپردازد.

 

چرا انسان مدرن باید زحمت ثبت اطلاعات را در حافظه زیستی خود بدهد درحالی‌که بخش خارجی ذهن هیبریدی این کار را انجام می‌دهند؟

شاید جواب این سؤال نیاز به کمی تفکر داشته باشد، تحقیقات مختلف نشان می‌دهند که برون‌سازی (Externalization) اطلاعاتمان بر روی فضاهای مجازی، باعث تغییر در نحوه نگرش مردم و حتی نحوه یادآوری تجربیات شخصی‌شان شده است. برای مثال: این تحقیقات نشان می‌دهد که امروزه انسان مدرن برای دسترسی به اطلاعاتی که باید در حافظه بلندمدتمان هم ذخیره شود، روی گوگل حساب باز کرده‌ایم، از طرفی دیگر مغز ما برای تفکر نقادانه (critical thinking) به اطلاعات موجود در حافظه بلندمدت متکی است.

 

ذهن هیبریدی هویت انسان مدرن را نابود می‌کند؟

ما به این نوع تفکر نیاز داریم تا بتوانیم با محیط اطراف خود ارتباط بگیریم و آن‌ها را به‌درستی درک کنیم؛ بنابراین تکیه بیش از حد انسان مدرن، روی ‌ابزارهایی مانند گوگل که بخشی از ذهن هیبریدی او است می‌تواند باعث ازدست‌رفتن قسمت بزرگی از هویت‌اش شود؛ اما نگران نباشید، این‌همه داستان نیست.

 

نظر سقراط در مورد ذهن هیبریدی

حدود 2500 سال پیش، سقراط عقیده داشت که نوشتن باعث ایجاد فراموشی می‌شود، زیرا افرادی که افکار خود را به نوشتار تبدیل می‌کنند دیگر از حافظه خود استفاده نمی‌کنند. این‌گونه نگرانی‌ها امروزه درباره اینترنت نیز مطرح است. امروزه تأثیرات اینترنت و به طور کلی‌تر دنیای مجازی روی نحوه تفکر، حافظه، تصمیم‌گیری و سایر کارکردهای شناختی ما به زمینه‌ای بسیار مهم برای تحقیقات بدل شده است. علاوه بر کارکردهای شناختی، حتی درک ما از هویتمان نیز به دلیل استفاده ازاین‌دست از ابزارها دست خوش تغییراتی شده است که این نیز اتفاق مهمی است.

 

از زمان سقراط تا به امروز

از جهت دیگر، از زمان سقراط تاکنون، ما بسیاری از توانایی‌های شناختی خود را ازدست‌داده‌ایم و توانایی‌های جدیدی را جایگزین آنها کرده‌ایم. برای مثال با ابداع خط، به‌مرورزمان، فرهنگ مبتنی بر روایت‌های کلامی خود را از دست دادیم و توانستیم فلسفه، علم، مهندسی، حقوق و ادبیات را به وجود آوریم؛ مشخص است که نتیجه این تبادلات تا حدی به نفع ما هم بوده است.

 

تکنولوژی حیاتی است اما…

در واقع هدف ما از بیان مطالب پیشین، نکوهش اینترنت و تکنولوژی نیست، بلکه تلاش داریم توجه شما را به ابعاد مختلف یکی از مهم‌ترین انقلاب‌های شناختی بشر در تمام طول تاریخ تمدن بشریت جلب کنیم.

ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که معنی بسیاری از مسائلی که برای قرن‌ها، بدیهی شمرده می‌شد؛ در طول چند سال گذشته مورد بازنگری جدی قرار گرفته است. یکی از این مسائل نیز، درک ما از عملکرد “حافظه” انسان می‌باشد که به این دلیل که امروزه حافظه بسیاری از مردم جهان با دنیای مجازی (به طور مشخص اینترنت) ادغام شده است، مرز تدریج میان انسان و اینترنت از بین رفته است و درک ما از ذهن و حتی سایر توانایی‌هایمان تغییر پیدا کرده است و در حقیقت با یک “ذهن حد واسط (Intermind)” یا “ذهن هیبریدی” روبرو شده‌ایم.

 

ذهن هیبریدی؛ ذهنی خارج از ما

به گفته‌ی پروفسور سلومن (Prof. Steven Sloman)، “اکثر مردم و حتی برخی از دانشمندان تصور می‌کنند ذهن هر شخص صرفاً درون مغز آن شخص است، اما در واقع ما برای تفکر و استفاده از حافظه‌مان به چیزی بیش از مغزمان متکی هستیم.” به بیانی دیگر، انسان برای داشتن درک درستی از حافظه خود، همواره به عواملی مانند خانواده، دوستان و سایر افراد وابسته است؛ علاوه بر انسان‌های اطرافمان، عواملی مانند محیط زندگی از جمله اینترنت نیز امروزه در فرایند استفاده از حافظه‌مان، نقش پررنگی دارد و به اجزای مهم آن تبدیل شده است.

پس بهتر است که هرگاه به ذهن و حافظه خود فکر می‌کنیم، آن‌ها را نه به‌صورت یک پدیده شخصی بلکه به‌صورت یک پدیده گسترده‌تر در نظر بگیریم.

 

ابزارهای گوناگون

واقعیت آن است که سرعت، دقت و دردسترس‌بودن تکنولوژی، خصوصاً اینترنت، باعث شده نوع جدید و بی‌سابقه‌ای از حافظه را برای ما ایجاد کند. هرچند که می‌دانیم تکنولوژی در حال انتقال حافظه ماست، اما آنچه که در حال حاضر ذهن بسیاری از دانشمندان را به خود مشغول کرده است، چگونگی انجام این فرایند است. از طرفی میل روبه‌رشد انسان‌ها برای استفاده از تکنولوژی، و تلاش بی‌وقفه شرکت‌های بزرگ این حوزه، مانند Apple , Google, Meta، برای یکپارچه کردن دنیای مجازی و حقیقی، باعث می‌شود تمایز ذهن و هویت انسان از ابزارهای  تکنولوژی روزبه‌روز سخت‌تر شود و بیش از پیش به یک ذهن هیبریدی نزدیک شویم.

 

ساده بودن، سریع بودن و دردسترس‌بودن

یکی از محققین تشبیه جالبی در این باره دارد؛ او می‌گوید: “ساده بودن، سریع بودن و دردسترس‌بودن گوگل، بیش از آنکه شبیه یک کتابخانه باشد، شبیه یک پروتز مغزی است که با جستجو کردن یک موضوع، تحریک می‌شود؛ از طرفی سرعت بالای عملکرد این ابزار، مانع از آن می‌شود که شما اصلاً متوجه جهل خود نسبت به موضوع مورد نظرتان شوید.

 

Google Effect

تأثیر سرویس گوگل چنان مهم است که امروزه یک واژه تخصصی بنام “Google Effect” در ادبیات آکادمیک ایجاد شده است که به طور خلاصه به این موضوع اشاره دارد که شانس به یاد سپردن اطلاعاتی که احتمال می‌دهیم در اینترنت می‌توان یافت، بسیار کمتر از مطالبی است که برای آن‌ها نتیجه‌ای در این سیستم نمی‌یابیم. درواقع تحقیقات مختلف مشخص کرده‌اند که اگر ما به­ عنوان انسان مدرن بدانیم اطلاعات مورد نظرمان به‌صورت خارجی دردسترس ما هستند، دیگر خودمان را برای درونی کردن (Internalization) آن اطلاعات به‌زحمت نمی‌اندازیم؛ چرا که به سادگی با رجوع به ذهن هیبریدی خود به آن اطلاعات دسترسی خواهیم داشت.

 

ما باهوش هستیم؟!

همان‌طور که احتمالاً همه ما تجربه کرده‌ایم، یکی از تأثیرات مهم این‌گونه ابزارهای مدرن، تقویت این توهم است که “ما باهوش هستیم”! یک مطالعه مشخص کرده است که به علت دردسترس‌بودن و سهولت کار با این‌گونه ابزارها، فرصت سنجیدن و حتی زیر سوال بردن توانایی‌هایمان از جمله حافظه و قدرت استدلالمان، عملاً به‌ندرت پیش می‌آید و این باعث ایجاد تصوری غلط از خودمان می‌شود. تأثیر این توهم و جهل دیجیتال وقتی ملموس می‌شود که مثلاً در یک کنش سیاسی با اطلاعات غلط، مسموم می‌شویم و تصمیم‌هایی می‌گیریم که جریان جامعه را از مسیر رشد خارج می‌کند.

 

انسان مدرن، دنیای امروزی و ذهن هیبریدی

آنچه واضح است این است که فناوری‌هایی مانند اینترنت، در حال تغییر ارزش ذاتی و کاربردی توانایی‌های شناختی‌مان از جمله حافظه هستند؛ در دنیای امروز که بر اساس اطلاعات و ارتباطات کار می‌کند، انباشتن اطلاعات سطحی در ذهنمان، به‌مرور ارزش خود را ازدست‌داده و جای خود را به توانایی‌های دیگر می‌دهد. اما سؤالات مهمی که ذهن ما را به خود مشغول می‌کند این است که چه توانایی‌هایی در دنیای امروزه ارزشمند تلقی می‌شوند و ما چه توانایی‌هایی را از دست خواهیم داد؟ آیا ما خود را برای سازگاری با این شرایط آماده کرده‌ایم؟

 

نویسنده: علی شکری

ویراستار: محدثه پورخیابی

 

منابع:

  1. Google Effects on Memory: Cognitive Consequences of Having Information at Our Fingertips
  2.  .Google effects on memory: cognitive consequences of having information at our fingertips – PubMed (nih.gov).https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/21764755/
  3. The internet is tricking our brains(https://www.nbcnews.com/news/amp/rcna7193)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا