فرهنگی هنری

چگونه علم ژنتیک شورَوی از میان رفت؟

بخش چهارم: لبخند مصنوعی

در سال ۱۹۶۷، چند نفر از تحسین‌کنندگان این دانشمند تصمیم گرفتند مجسمه یادبودی از او در ساراتف برپا کنند. در این شهر مجسمه سازی را یافتند که از سفال مجسمه بی نظری از چهره دانشمند ساخت و از آن به عنوان مدل برای ساختن مجسمه‌ای از گرانیت استفاده کرد. از این مجسمه در حضور صدها نفر از جمله چند دانشمند از اعضای موسسه واویلوف که جان سالم به در برده بودند، پرده‌برداری شد.

ولی در کمال تعجب مشاهده گردید که مجسمه سنگی هیچ شباهتی به واویلوف ندارد. کارشناسان هنری ساراتف پس از بازبینی مجسمه آن را کار خوبی تشخیص ندادند. آنها به مجسمه ساز دستور دادند از صورت واویلوف چین و چروکها و خطوط عمیق ناشی از سوء تغذیه را برطرف کرده و حلقه دور چشمانش را روتوش کند. زیرا این خطوط موید این بود که وی در دوران بازداشت مورد شکنجه و بدرفتاری قرارگرفته بود. پوپوفسکی اضافه می‌کند که سانسورچیان به مجسمه‌ساز دستور دادند که یک لبخند حاکی از خوشبختی نیز روی صورت سنگی بیافریند.

لبخند مصنوعی

 

پایان بخش چهارم …

 

همچنین بخوانید:

بخش اول: ماجرای نیکولای واویلوف

بخش دوم: ماجرای لینسکو

بخش سوم: ماجرای ژوزف استالین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا