فهرست مطالب
درک سرچشمهی خانوادگی، نژاد و گذشتهی تاریخی، هزاران سال است که مردم را به تبارشناسی
علاقهمند کرده است. اما تبارشناسی نه یک سرگرمی ساده، بلکه علمی تمامعیار است.
مفهوم تبارشناسی
تبارشناسی علم مطالعهی ریشه و تاریخچهی خانوادگی است. واژهی تبارشناسی از دو کلمهی یونانی
گرفته شده است، اولین کلمه gena به معنای “نژاد” یا “خانواده” و دیگری logia به معنای “نظریه” یا
“علم” است. بنابراین، علم مطالعه تاریخچهی خانواده، تبارشناسی یا genealogy نام گرفت. تبارشناسی
یک علم جهانی است و در همهی دورانها و ملتها دیده میشود. تبارشناسی بر پایهی تحقیق، کشف
و تأیید دادههای مختلفی مانند تاریخ تولد، نام، محل تولد، ازدواج و مرگ افراد است. پس از جمعآوری
دادهها، از آنها برای توضیح الگوهای خویشاوندی استفاده میشود. تبارشناسی به ما این امکان را می
دهد که اجداد و فرزندان یک فرد را با قرار دادن آنها در شجرهنامهای با شاخه های اصلی و جانبی
مربوطه مشخص کنیم.
تاریخچهی علم تبارشناسی
به طور کلی میتوان تاریخ تبارشناسی را به سه مرحله تقسیم کرد. مرحلهی اول روایت شفاهی و سینه
به سینهی روایت است. دومین مرحله رسم شجرهنامه است. مرحله سوم شامل دورهای 1500 در
اروپای غربی و سپس در جهان انگلیسی زبان است. در طی این مدت زمان تبارشناسی به حدی گسترش
یافت که اکنون برای اکثریت مردم اروپای غربی امکان یافتن اصل و نسب و تبارشان وجود دارد.
شجرهنامه یا درخت خانوادگی
شجرهنامه یا تبارنامه نموداری است که تبار فرد را با مشخص کردن اجداد و نسلهای بعدی و
خویشاوندان او، نشان میدهد. همانطور که از نامش پیداست،شجرهنامهی همانند یک درخت رسم
میشود؛ فرد موردنظر به عنوان “ریشه” در نظر گرفته میشود و والدین، پدربزرگ ها و اجداد او
“برگ ها” را تشکیل میدهند. در شجرهنامه، از خطوط برای اتصال اعضای خانواده و به تصویر
کشیدن روابط آنها استفاده میشود. هر یک از اعضای خانواده با اشکالی مانند یک مربع یا دایره و
معمولاً عکس آنها در داخل نشان داده میشود.
نحوهی رسم شجرهنامه
اولین مرحلهی رسم شجرهنامه جمعآوری اطلاعات خانوادگی است. شجرهنامه، بسته به میزان اطلاعات
در دسترس بزرگتر و دقیقتر میشود. برای بدست آوردن اطلاعات میتوانید سوابق رسمی تولد و
نتایج آزمایش DNA را بررسی کنید.
در مرحلهی دوم، چهارچوبی که نشان دهنده فردی است که میخواهید شجرهنامه را با او شروع کنید را
مشخص کنید. درختان خانوادگی را می توان از بالا به پایین یا به صورت افقی ترسیم کرد. چهارچوبهای
بیشتری اضافه کنید تا زمانی که همه اعضای خانوادهی موردنظر رسم شوند. در اغلب شجرهنامهها
معمولاً چهار نسل رسم میشوند تا درک آنها آسانتر شود.
مطمئن شوید که اعضای خانواده و روابط آنها با یکدیگر، به وضوح نشان داده شده باشد. نامها و نقشها
و هر گونه اطلاعات اضافی که فکر می کنید ممکن است مهم باشد را مشخص کنید.از خطوط برای نمایش
روابط بین همسران و روابط بین والدین و نسلهای بعدی، استفاده کنید. برای متمایز کردن زندگان از افراد
فوت شده، از رنگها یا علامتهایی خاص استفاده کنید. در نهایت میتوانید برای جذابتر شدن
شجرهنامه یا تبارنامه خود از عکس افراد خانواده استفاده کنی.
رسم شجرهنامه در علم ژنتیک
نوع خاصی از شجرهنامه در بررسیهای ژنتیکی رسم میشود. در این شجرهنامه حضور یک ژن،
فنوتیپ یا بیماری در افراد و نسلهای مختلف یک خانواده افراد بررسی میشود.
در این شجرهنامه فرد مذکر با مربع و فرد مونث با دایره نمایش داده میشوند. نمادهای رنگآمیزی شده
به معنای وجود ژن یا فنوتیپ موردنظر است، در حالی که نمادهای بدون رنگ به معنای عدم وجود آن
است. یک خط افقی بین زن و مرد نشان دهنده آمیزش یا ازدواج است و فرزندان حاصل به عنوان شاخه
هایی از این خط نشان داده میشوند. در این نوع شجرهنامه نسلها با اعداد رومی و افراد بر اساس سن
شماره گذاری میشوند. مربع و دایرههایی که بر روی آنها یک خط مورب کشیده شده است،
نشاندهندهی افراد فوت شده هستند.
تبارشناسی جمعیتها
تبارشناسی تنها به خانواده محدود نمیشود؛ بلکه میتوان به تبارشناسی جمعیتها نیز پرداخت.
تبارشناسی جمعیت به حل کردن پیچیدگیهای روابط انسانها در مقیاس جمعیتی میپردازد و سعی
میکند منشاء جمعیتها، مهاجرتها و آمیزش بین جمعیتهای مختلف انسانی را کشف کند.تبارشناسی
جمعیتها درک ما از دگرگشت و تاریخ انسان بر روی زمین را بهبود میبخشد. پژوهشگران با بررسی
اطلاعات ژنتیکی، سوابق تاریخی و شواهد انسانشناختی، میتوانند روابط بین جمعیتها را بازسازی
کنند و اطلاعاتی را در مورد تبارهای مشترک و تنوع ژنتیکی جمعیتهای انسانی، ارائه دهند.
یکی از راههای مطالعهی تبارشناسی جمعیتها، بررسی و استفاده از مارکرها یا نشانگرهای ژنتیکی،
مانند توالی DNA، است. دانشمندان با مقایسهی این مارکرها در جمعیتهای مختلف، مهاجرت، آمیزش و
شارش ژنتیکی بین جمعیتها مشخص میکنند. مقایسههای ژنتیکی ارتباطاتی را میان جمعیتهایی که
امروزه از نظر جغرافیایی دور هستند را نشان داده است. این شاخهی علمی که ژنتیک جمعیت نام دارد،
انقلابی در درک ما از تاریخ انسان بر روی زمین ایجاد کرد.
عوامل موثر بر تبارهای انسانی
تبار انسانها تحت تاثیر عوامل متنوعی قرار میگیرد. از جمله این عوامل میتوان به عوامل ژنتیکی،
محیطی و فرهنگی اشاره کرد.
عوامل ژنتیکی نقش مهمی در شکل گیری تبارهای انسانی گوناگون دارند. تنوع و تغییرات در ژنوم
انسانها میتواند بهدلیل تفاوتهای جغرافیایی،مهاجرت و آمیزش بین جمعیتهای مختلف در طول
زمان، شکل بگیرد.
عوامل محیطی مانند، اقلیم، منابع غذایی و شرایط زندگی نیز میتواند بر تبار انسانها اثر بگذارد. به
عنوان مثال در مناطقی با اقلیمهای متفاوت از هم، سازگاریهای فیزیکی و زیستی ایجاد شده در انسانها
میتواند منجر به تنوع شود. عوامل فرهنگی مانند، زبان، دین و آداب رسوم نیز در شکلگیری تبارهای
انسانی موثر هستند. این عوامل باعث تفاوت در هویت فردی و اجتماعی افراد شدهاست.
تبارهای انسانی در ایران
جمعیت کنونی ایران بالغ بر 80 میلیون نفر است و این افراد از قومیتها و تبارهای گوناگونی هستند.
جمعیت غالب در ایران فارسهای ایرانی هستند که حدود 51% از جمعیت ایران را تشکیل میدهند.
تبارها و اقوام دیگر ایران شامل آذریهای ایرانی(24%)، گیلکها و مازندرانیهای ایرانی(8%)،
کردهای ایرانی(7%)، عربهای ایرانی(3%)، لرهای ایرانی(2%)، بلوچهای ایرانی(2%) و ترکمنهای
ایرانی(2%) میشود. حدود 1% از جمعیت ایران را دیگر اقوام تشکیل میدهند.
فارسها:
فارس ها در استان های بزرگ ایران مانند تهران، اصفهان، کرمان، یزد و فارس زندگی میکنند.
گروهی نیز ساکن روستاهای ساحلی دریای خزر، در گیلان و مازندران هستند که به دلیل شرایط
آب و هوایی شمالی از دیگر فارسها در البرز جدا شدهاند.این افراد اصالتاً فارس هستند، اما
جدایی آنها از البرز و شرایط اقلیمی جغرافیایی متفاوت منجر به تفاوت بین آنها شدهاست.
تفاوتهای بین مازندرانیها و گیلکها به دلیل تفاوت در تبار نیست، بلکه بهدلیل تفاوتهای
محیطی است.
آذریها:
آذری ها از قدیمی ترین آریاییها هستند. شمال غرب ایران از دورانهای گذشته گذرگاه و محل
زندگی انسانها بودهاست، یعنی اقوام زیادی از این مکان به مکانهای دیگر مهاجرت کردند و
عدهای دیگر نیز به این مناطق مهاجرت کردند. اکثر آذریها در منطقهای بین دریای خزر و
دریاچهی ارومیه و از جمهوری آذربایجان در شمال تا عرض جغرافیایی تهران در جنوب، ساکن
بودهاند.
داده های متناقضی در مجلات و ژورنالهای مختلف وجود دارد، اما بیان شده است که در آغاز
قرن بیست و یکم، حدود 7.5 میلیون آذربایجانی در مناطق همسایه ایران و بیش از 15 میلیون
آذری در ایران زندگی میکردند. تقریباً از بین هر چهار ایرانی یک نفر آذری در نظر گرفته می
شود.
کردها:
جمعیت کرد عمدتاً در پنج کشور خاورمیانه پراکنده شدهاست: ترکیه، عراق، ایران، سوریه و
ارمنستان. از نظر تاریخی، جمعیت کرد در ایران در منطقهی کوههای زاگرس در امتداد
مرزهای غربی ایران با ترکیه و عراق ساکن بودهاند. کردها عمدتاً در نواحی غربی فلات ایران
زندگی میکنند، مانند کردستان و ایلام. تقریباً 3 تا 4 میلیون کرد در ایران زندگی میکنند. تا سال
2008، کردها حدود 7 درصد از جمعیت ایران را تشکیل میدادند.
عربها:
در سال 1986 حدود 530000 عرب در ایران زندگی میکردند. امروزه نیز، حدود 2 تا 3 درصد
از جمعیت ایران را اعراب تشکیل می دهند. اکثریت این جمعیت در خوزستان و تعداد زیادی نیز
در حاشیهی خلیج فارس و تعدادی نیز در مرکز و شرق ایران پراکنده هستند. جمعیت عربهای
ایرانی با فارسها، ترکها و لرهایی که در این استانها زندگی میکنند، درآمیخته شدهاند.
حدود 40 درصد از اعراب ایرانی شهرنشین هستند و در شهرهایی مانند آبادان، اهواز و خرمشهر
زندگی می کنند.
لرها:
اقوام لر ایران در مناطق کوهستانی جنوب غربی و مناطقی از شمال فارس و جنوب زاگرس ایران
زندگی میکنند. مناطق مورد سکونت لرها لرستان و کهگیلویه و بویراحمد است. علاوه بر این در
استان های دیگری مانند خوزستان، فارس، ایلام، همدان و بوشهر نیز سکونت دارند. در سال
2007، تعداد لرها نزدیک به 4 میلیون نفر برآورد شدهبود. در سال 2008، جمعیت لرها 2 تا 6
درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل میدهد.
ترکمنها:
ترکمنهای ایرانی در ترکمن صحرا و دشت گرگان زندگی میکنند. این منطقه نزدیک مرز ایران
با جمهوری ترکمنستان است. گفته می شود ترکمن های ایرانی از سال 550 پس از میلاد در ایران
زندگی میکنند. تقریباً یک سوم جمعیت ترکمنها، نزدیک به 2 میلیون ترکمن، در ایران، نزدیک
به مرز ترکمنستان زندگی میکنند. میلیونها ترکمن نیز، در کشورهای دیگری در سراسر
خاورمیانه و آسیای مرکزی زندگی میکنند.
بلوچها:
بلوچستان به نقطه تلاقی اقوام و فرهنگهای جنوب آسیا تبدیل شدهاست. مردم بلوچ در طول
قرنها در قلمروهای وسیعی از بوشهر تا بندرعباس، هند، افغانستان و جنوب شرقی ایران پراکنده
شدهاند. در سال 2013، جمعیت افراد بلوچ حدود 10 میلیون نفر در سراسر جهان تخمین زده
شدهاست.
نویسنده: مبینا جاویدی
منابع:
https://www.britannica.com/topic/genealogy/Modern-genealogy
https://sequencing.com/education-center/genetic-genealogy/what-is-
genealogy
http://www.iranome.ir/ethnic_groups