فهرست مطالب
بررسیهای دانشمندان در رابطه با شکاف چشمگیر بین تصورات و واقعیتها در صنعت و دانشگاه همچنان ادامه دارد.
جنبشهای اعتراضی اجتماعی، مانند #من_هم_همینطور و #سیاه_پوستان_در_اس_تی_ای_ام، همچون نوری بر نیازهای وسیع تنوع، عدالت و کمبود در مؤسسات علمی تابید.
بخش حقوق و رضایت شغلی در “نیچر” طی یک نظرسنجی در سال 2021، بیش از 3200 پاسخ از دانشمندان شاغل در سراسر جهان دریافت کرد که نشاندهندهی وجود برنامههای زیادی برای رسیدگی بود.
تنها 40 درصد از پاسخدهندگان بر این باور بودند که کارفرمایان آنها برای افزایش «تنوع» در محیط کار تلاش میکنند.
این مقدار از زمان آخرین نظرسنجی در سال 2018 کاهش یافته است.
گروهی از آنها شاهد رفتارها و برخوردهای تبعیضآمیز علیه همکارانشان بودهاند.
گروهی نیز، خود با چنین رفتارهایی مواجه شدهاند.
نظرسنجی خودگزینشی، شامل یک سری سؤالات است که نگرشها و تجربیات مربوط به «تنوع» را بررسی میکند.
در مصاحبههای بعدی، پاسخدهندگان منتخب با کامنتهای آزاد به کاملکردن این تصویر کمک کردند.
پاسخدهندگان، منعکسکنندهی هماهنگی نسبی علم در بخشهای گوناگون جهان هستند.
82 درصد از پاسخدهندگان از انگلستان، 81 درصد از آلمان و 74 درصد از ایالات متحدهی آمریکا، خودشان را سفیدپوست میدانند.
بخش «کامنتهای آزاد» در رابطه با دیدگاههای مختلف در مورد یک موضوع اغلب قطبی، در دسترس عموم قرار گرفت.
یک خانم آسیایی که سال آخر کارش در رشتهی زمینشناسی و علوم محیطی در یکی از دانشگاههای اروپا است، اظهار کرد: «دانشگاهیان دوست دارند جامعهی خود را دارای روحیهی آزاد و خلاق بدانند اما سیستم عظیمی از تبعیضها و سلسله مراتب قدرت وجود دارد که باعث نابودی مردم و مشاغل میشود.
این موضوع باعث خفگی در علم شده و دانشگاهیان تازهکار را دلسرد میکند».
یک استاد مرد، پروفسور سفیدپوست در جامعهی علمی ایالات متحده، نگرش متفاوتی را بیان کرد:«تبعیض جنسیتی همواره دیده میشود و من هم آنرا تجربه کردهام.
این تبعیض همیشه علیه مردان بوده است. بهعنوان مثال حین جستوجوی کار، مستقیماً به ما گفته شد که حتی اگر نسبت کارگزاران زن و اقلیتها در رشتهی ما، بیش از حد متوسط باشد، ما مرد سفیدپوست استخدام نمیکنیم.
مردان سفیدپوست احساس میکنند احتمال تایید درخواست آنان مبنی بر تعطیلی و ارتقا درجه، توسط مدیران کم است.»
بهگفتهی زنوبیا لوییس، بومشناس تکاملی از دانشگاه لیورپول انگلستان، برخی مردم فکر میکنند که تاکید دوباره بر «تنوع» لازم نیست.
او شنیده است که مردان میگویند ابتکارات برابری جنسیتی در علوم، مانند منشور آتنا سوان، درحال حاضر ضرورتی ندارند؛ زیرا زنان نیز دستاوردهایی داشتهاند.
منشور سوان در سال 2005 در انگلستان راهاندازی شد.
10 سال بعد در ایرلند، با طرحهای مشابهی که هماکنون در ایالات متحده، کانادا و استرالیا اجرا میشوند، معرفی شد.
لویس، کسی که بخشی از ملیت او ایرانی است، میگوید: «حرف من این است “برابری برای همه! نه فقط زنها”. من از نژاد قهوهایپوست هستم و تعداد زیادی از ما وجود ندارد.»
تبعیض:
نظرسنجیها حاکی از رواج تبعیض در علم است.
بهگفتهی 32 درصد از پاسخدهندگان، آنها در شغل فعلی خود شاهد تبعیض و آزار علیه همکارانشان بودهاند.
این آمار نسبت به سال 2018، کمی افزایش یافته است.
در سال 2018، 28 درصد از پاسخدهندگان بیان کردهاند که شخصاً تبعیض، قلدری یا آزار و اذیت را در شغل خود تجربه کردهاند.
جای تعجب ندارد که برخی گروهها حس میکنند نسبت به بقیه، با احتمال بیشتری مورد آزار قرار میگیرند.
طبق گزارش زنان، آنها بین 21 تا 34 درصد، بیشتر از مردان تجربهی بدرفتاری داشتهاند.
همچنین افراد شاغل در دانشگاه، بیشتر از کسانی که در صنعت هستند، چنین رفتاری را گزارش کردهاند.
خانمی که به عنوان دانشمند در یک شرکت زیستپزشکی در آمریکا شاغل است، دربارهی تجربه خود از دانشگاه نوشت: «من در کار قبلی خود به صورت پیدرپی مورد آزار و اذیت قرار گرفتم و بهمعنای واقعی کلمه هیچچیز تغییر نکرده و نخواهد کرد.
شغل فعلی من بسیار بهتر است اما دیگر هرگز در محیط دانشگاه فعالیت نخواهم کرد.
در آزمایشگاه، یک مرد فوق دکتری مدام موهایم را لمس میکرد و مطلقاً چیزی برای محافظت از من و متوقف کردن او وجود نداشت.»
در یک نظرسنجی، به طور کلی 17 درصد از زنان و 1 درصد از مردان اعلام کردند که مورد تبعیض جنسیتی قرار گرفتهاند.
در یکی از نظرسنجیها فیونا سیمپون، محقق سرطان در دانشگاه کویینز در استرالیا، گفته است که تبعیض جنستی یک امر همیشگی است.
فیونا میگوید: «همه از برابری علمی صحبت میکنند اما این موضوع اتفاق نخواهد افتاد.
مقالات و صحبتهای زیادی وجود دارد، با این حال از 30 سالگیام به بعد، تبعیضها بدتر شده است.»
به گفتهی او تبعیض جنسیتی در اوایل کارش به صورت آشکار بوده است.
او معتقد است که تبعیض نامحسوس امروزی نیز به همان اندازه میتواند مضر باشد.
وی افزود که دانشگاهیان زن از وضعیت خود ناراضیاند.
آنها یا دارای وضع نامطلوب یا درتلاش برای بهبود وضع خود هستند.
از آنجایی که دلیل احساساتیبودن خانمها را ناپایداری در وضع هورمونی میدانند، اشاره کرد که چنین رفتارهای دستکاریشده باعث میشود که فرد عقل خود را زیر سوال ببرد.
قومیت نیز میتواند عامل مهمی باشد؛ بهخصوص در کشورهایی که نیروی علمی آنها عمدتاً سفیدپوست هستند.
از میان 54 درصد کاربران در انگلستان که خود را سفیدپوست معرفی کردهاند، 27 درصد از آنها شخصاً آزار و اذیت و قلدری را تجربه کردهاند.
این تقریباً دوبرابر نرخ گزارششده توسط 327 پاسخدهندهی سفیدپوست در بریتانیا است.
در ایالات متحده نیز از میان 221 پاسخدهنده که غیر سفیدپوست بودهاند، بین 33 تا 25 درصد با احتمال بیشتری نسبت به همکارانشان چنین تجربیاتی را گزارش کردند.
در میان افرادی که تجربیات شخصی را در رابطه با تبعیض گزارش کردند، رایجترین موردهای استنادشده به دو دستهی عدم تعادل(66 درصد) و قلدری(51 درصد) تقسیم میشوند.
رایجترین شکلهای تبعیض گزارششده مربوط به جنسیت(36 درصد)، سن(21 درصد) و نژاد(15 درصد) است.
در بخش کامنتها، تبعیض سنی یکی از شکایتهای مکرر بود.
بخش کارمندان دولت آفریقا اینگونه نوشت:«پیشرفت کاری برای افراد مسن، یکی از چالشهای بزرگ ناشی از فشار برای پیشرفت جوانان است».
یک دانشمند آمریکاییِ خوداشتغال مطرح کرد: «وقتی شغل قبلی خود را به دلیل کمبود بودجه از دست دادم، بیشتر افراد اخراجشده سن بالای 50 سال داشتند؛ در حالی که این گروه سنی اکثریت کارمندان را تشکیل نمیدادند.
همچنین سه نفر را میشناسم که بهدلیل وجود محدودهی سنی و وجود شرایط استخدامی بهنفع جوانان، در موقعیتهای شغلی که برای آنها بسیار مناسب بود بهصورت مکرر رد شدند.
دونفر آنها با مدرک دکتری، از جستوجو برای کار منصرف شده و اساساً زودتر بازنشسته شدند.»
کمتر از 1 درصد پاسخدهندگان گزارش دادند که شاهد تبعیض علیه اقلیتهای جنسی بودهاند که این نسبت با نرخ بهدست آمده از نظرسنجی سال 2018 تغییری نکرده است.
یک محقق آفریقای جنوبی در زمینهی اکولوژی و تکامل، بیان کرد: «بهعنوان یک لزبین فکر میکنم که شرایط شغلی بهتری نسبت به 10 سال پیش دیگران دارم؛ این نتیجه به دلیل تغییرات فرهنگی و قانونی در عدالت شغلی جنوب آفریقا است».
تنها 7 درصد از افراد، ناتوانیها را گزارش دادند.
میشل مورام، دانشمند علوم مواد در لندن که در حال حاضر از راه دور برای دانشگاه ویکتوریا در ولینگتون نیوزیلند کار میکند، خاطر نشان میکند: «افراد ناتوان با چالشهای شغلی خاصی در علم روبهرو میشوند.»
در سال 2010، مورام به یک بیماری جدی به نام اختلال خودایمنی دچار شد که طبق قانون واجد شرایط حمایت از معلولین بود.
با این حال، او از ترس به خطر انداختن شانس ترفیعش، سالها بیماری خود را پنهان نگه داشت.
در صورتی یک سیستم تحقیقاتی بسیار متنوع خواهد بود که افراد از طیفهای گوناگون با پیشزمینههای مختلف اجتماعی و اقتصادی استخدام شوند.
درحالی که لوییس میگوید مردم از خانوادههای فقیرتر همواره در وضعیت نامطلوبی بهسر میبرند.
لوییس در نوشتن مقالهای در رابطه با چگونگی تاثیرگذاری پسزمینههای اجتماعی و اقتصادی و همچنین تاثیر قومیت بر پیشرفت اولیه شغلی در رشتههای اکولوژی و تکامل، همکاری کرد.
طبق یک سری یافتهها، محققان تازهکار با پسزمینهی کمبرخوردار، تمایل به دریافت موقعیتهایی دارند که اجزای آنها صرفاً مختص به تحقیق باشد.
چنین موقعیتهایی برای پیشرفت شغلی معتبرتر است.
مورام اولین عضو از خانوادهاش بود که توانست به تحصیلات دانشگاهی دست یابد.
پس از ترک کالج کورک ایرلند، برای دریافت مدرک دکتری در دانشگاه کمبریج انگلستان در سال 2003، تلاشهای بسیاری برای کسب جایگاه خود در علم کرده است.
مورام میگوید: «خانوادهی من از طبقهی پایین جامعه در انگلستان هستند.
بخشی از مسیر من، یادگیری بهعنوان فردی از طبقهی متوسط جامعه بود.
من مجبور بودم لهجهی خود را تغییر دهم، واژگان مختلفی بیاموزم و لباسهای مختلفی بپوشم تا بتوانم فرد متفاوتی را جعل کنم.»
به عقیدهی مورام چنین پسزمینهای به او کمک کرد تا انگیزهی درسخواندن داشته باشد.
وی افزود: «من هیچ تصوری از چگونگی عملکرد اجزای این سیستم نداشتم.
من فقط تصمیم گرفتم با هرچه در توانم هست سخت کارکنم.
خارج شدن از خانه برای من مهم بود. از این که به خانه برگردم و در یک مغازه کار کنم میترسیدم.»
کوتاه آمدن:
اکثریت شرکتکنندگان در نظرسنجی(51 درصد) احساس میکردند که مؤسسات آنها به اندازهی کافی توانسته است برای ترویج برابری جنسیتی فعالیت کند و این آمار در سال 2018 به 58 درصد کاهش یافته است.
41 درصد از پاسخدهندگان بر این باور بودند که در محل کار آنها به اندازهی کافی برای ترویج برابری قومی یا نژادی، فعالیت صورت گرفته است.
این آمار در سال 2018، 52 درصد کاهش یافته است.
ماریا میریتی، بومشناس گیاهی از دانشگاه ایالتی اوهایو واقع در کلمبوس، مقالهای در رابطه با بررسی استراتژیهایی برای تقویت جذب و حفظ نیروهای انسانی از گروههای اقلیتی در علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات(اس تی ای ام) نوشته است.
او روشن میسازد: «آگاهی مردم از وسعت این نابرابری تبدیل به یک پاندمی متمرکز شده است.
برای پاسخگویی فشار وجود دارد اما واقعا وارد شدن به سیستم برای تغییر دادن آن به ترویج برابری و اجرای آن دشوار است.
برای بهبود عدالت، ایجاد تغییرات اساسی در “اس تی ای ام” ضروری است.
این تغییرات با تجدید نظر در رابطه با چگونگی ارزیابی و ارتقای دانشمندان شروع میشود.
ما برای سه فاکتور مهارتهای مالی(توانایی جمعآوری کمکهای مالی)، انتشارات و استنادات ارزش قائل هستیم.
این فاکتورها میتوانند بر نژاد، جنسیت و تبعیض تاثیرگذار باشند.
قبول این موضوع که براساس جنسیت و نژاد شناخته شویم برای ما سخت است.»
کمی بیش از یکچهارم پاسخدهندگان بر این باور بودند که مؤسسات آنها در پاسخ به جنبشهای عدالت اجتماعی، تمرکز خود را بر «تنوع» افزایش دادهاند.
هشتگ #زندگی_سیاهپوستان_اهمیت_دارد، پس از کشتهشدن جورج فلوید، سیاهپوست غیرمسلح، توسط یک افسر پلیس در مینهآپولیسمینهسوتا با شتاب بیشتری وایرال شد.
در سال 2017 هشتگ #من_هم_همینطور، در پاسخ به اتهامات آزار جنسی مرتبط با فیلم تهیهکننده هاروی وینستین وایرال شد.
لوییس تحتتاثیر نهادها قرارگرفته است.
او بیان میکند: «ناگهان موجی از سوی نهادها و سازمانها بهراه افتاد و بیانیههای همبستگی را منتشر کردند.
یکسال از این قضیه میگذرد و من همچنان منتظرم تا ببینم که قرار است چقدر تاثیرگذار باشد یا فقط درحد یک حرف بوده است.»
بسیاری از دانشگاهها و شرکتها انجمنهای تنوع را برای بهبود جذب و حفظ اعضای گروهی که تحت حمایت آنها هستند ایجاد کردهاند اما دسترسی به آنها محدود است.
برخی از افراد از چنین انجمنهایی خبر نداشتند.
از نظر ماریا این انجمنها میتوانند محرکهای مهمی برای تغییر دانشگاهها باشند.
جدی بودن در مشارکتهای گسترده در رشتههای علمی، تغییرات زیادی ایجاد میکند.
برخی از دانشمندان از تعصبات دست کشیدند.
یکی از محققین ایرانیتبار در کانادا، دارای مدرک فوق دکتری در زمینهی زیستپزشکی، گفته است: «من برخی از مزایای مورد تبعیض قرارگرفتن را شناسایی کردهام.
یکی از موارد این است که من مجبور نیستم با مسؤلیتهایی که بر دوش افراد ارشد هست، سر و کار داشته باشم.
تا زمانیکه مفید باشم، احتمالا کار خواهم کرد و زمان بیشتری برای تحقیق خواهم داشت.
من میتوانم با این طرز فکر که پس از دریافت هر پنی، در زمان دیگری بیشتر از آن را از دست خواهم داد پیش بروم. من اینطور راحتتر هستم.»
نویسنده: فاطمه دهقان
منبع:
nature
یک نظر