علمی

انسولین و افسردگی

در این مقاله می‌خواهیم رابطه‌ی بین انسولین و افسردگی را مورد بررسی قرار دهیم. آیا مقاومت به انسولین باعث افزایش احتمال ابتلا به اختلال افسردگی می‌شود؟ در اینجا هر آنچه که لازم است در مورد رابطه بین انسولین و افسردگی بدانید در اختیارتان قرار داده‌ایم.

افسردگی بیماری عصر جدید

دیابت نوع دوم، افسردگی را افزایش می‌دهد؟!

افسردگی به یکی از شایع‌ترین اختلالات روانپزشکی در عصر جدید مبدل شده است. می‌توان افسردگی را در بیماران دیابتی مشاهده کرد. بروز افسردگی علاوه بر تاثیر در زندگی فرد، می‎تواند باعث بیماری‌های دیگری هم شود. دیابت بسیاری از هورمون‌ها را از حالت تعادل خارج می‌کند و این تغییرات ناشی از میزان این هورمون‌ها باعث ابتلا به افسردگی می‌شود.

افسردگی یک اختلال جدی است که می‌تواند به‌راحتی بر روی ابعاد زندگی شما تاثیر بسزایی بگذارد. اگر علائم افسردگی شدید شوند، ممکن است در عملکرد شما و مدیریت فعالیت‌های روزانه‌تان مشکل ایجاد کند.

آیا درمان افسردگی به مبارزه با دیابت کمک می کند؟

آیا با کنترل میزان قند خون می‌توان از ابتلا به افسردگی جلوگیری کرد؟

اگر بدن انسان در مقابل انسولین مقاومت نشان دهد، خطر ایجاد اختلال افسردگی در آن‌ها دو برابر کسانی است که به انسولین مقاوم نیستند، حتی اگر آن‌ها قبلا افسردگی را تجربه نکرده‌باشند.

از هر 5 امریکایی، ۱ نفر در طول زندگی خود دچار اختلال افسردگی اساسی می‌شود. علائم این اختلال را می‌توان شامل اندوه زیاد، ناامیدی، تنبلی، اختلال خواب و از دست دادن اشتها دانست. برخی از اتفاقات در زندگی انسان، ناتوان‌کننده هستند و زمینه‌ساز ایجاد افسردگی می‌شوند مانند:

آسیب‌های ناشی از دوران کودکی، از دست دادن عزیزان  یا تنش‌های ناشی از پاندمی کووید-۱۹ که متاسفانه انسان قادر به جلوگیری از آن‌ها نیست؛ اما مقاومت در برابر انسولین را می‌توان با رژیم غذایی، ورزش و در صورت لزوم دارو‌‌ درمانی کنترل کرد.

مقاومت به انسولین، یک عامل بسیار خطرناک می‌باشد که نه تنها منجر به دیابت نوع دوم می‌شود بلکه احتمال بروز افسردگی را افزایش می‌دهد.
مقاومت به انسولین، یک عامل بسیار خطرناک می‌باشد که نه تنها منجر به دیابت نوع دوم می‌شود بلکه احتمال بروز افسردگی را افزایش می‌دهد.

وضعیت شایع و بی صدا

مطالعات نشان می‌دهند که حداقل از هر ۳ نفر بدن 1 نفر به انسولین مقاوم است، بدون آن‌که از این موضوع اطلاع داشته باشد. این وضعیت بدلیل کاهش ترشح انسولین توسط پانکراس به جریان خون نیست (دیابت نوع اول) بلکه به دلیل کاهش توانایی سلول‌های بدن در دریافت پیام و پیروی از هورمون انسولین است (دیابت نوع دوم). قندخون انسان (گلوکز) به دلیل غذا خوردن یا تجزیه گلیکوژن‌های ذخیره در کبد بالا می‌رود.

انسولین ترشح شده از سلول‌های درون ریز پانکراس (جزایر لانگرهانس) به تمام سلول‌های بدن دستور مصرف گلوکز را می‌دهند. همه‌ی سلول‌ها از گلوکز به‌عنوان سوخت زیستی استفاده می‌کنند. همچنین هرکدام برروی سطح خود گیرنده‌های مخصوص برای اتصال به هورمون انسولین را دارد.

افزایش جمعیت انسان‌های مقاوم به انسولین به دلیل مصرف بیش از حد کالری، ورزش نکردن، استرس و عدم خواب کافی مشکلاتی به‌وجود می‌آورد. در بدن این افراد گیرنده‌های انسولین نمی‌توانند به انسولین به طورکامل متصل شوند. در نهایت میزان قند خون آن‌ها به طور مزمن بالا می‌رود.

هنگامی که سطح بالای گلوکز در یک آستانه مشخص باقی می‌ماند، آن فرد به بیماری دیابت نوع ۲ مبتلا است. البته می‌توان با دارو میزان قندخون را کنترل کرد اما به طور کامل درمان نمی‌شود. در صورت درمان نکردن، دیابت نوع دوم  می‌تواند منجر به اختلال‌های قلبی- عروقی و مغزی، بیماری اعصاب محیطی، بیماری کلیه، قطع عضو و … شود.

تاکنون ارتباطی بین مقاومت به انسولین و چندین اختلال روانی دیده شده است. به‌عنوان مثال، حدود ۴۰ درصد از بیمارانی که از اختلالات خلقی رنج می‌برند در برابر انسولین مقاوم هستند.

مقاومت به انسولین با خطر بیشتر افسردگی ارتباط دارد

تعیین مقاومت به انسولین

محققان اطلاعات ۶۰۱ مرد و زن را تجزیه و تحلیل کردند و مطمئن شدند که هیچ کدام از آن‌ها دچار افسردگی یا اضطراب نشده باشند. متوسط سنی این مطالعه چهل‌ و یک سال بود. تیم متخصصان سه مورد را در این مطالعه اندازه‌گیری کردند:

1- سطح قند خون ناشتا

2- اندازه دور کمر

3- نسبت سطح تری گلیسرید گردش خون به HDL که به‌عنوان کلسترول «خوب» شناخته می‌شود.

آن‌ها دریافتند که افزایش متوسط مقاومت به انسولین، با اندازه گیری نسبت تری گلیسرید به HDL در موارد جدید اختلال افسردگی 89 درصد افزایش یافته‌است. هر ۵ سانتی متر افزایش چربی درناحیه‌ی  شکمی، 11 درصد افسردگی را افزایش می‌دهد. همچنین افزایش قند پلاسمای ناشتا ( ۱۸ میلی گرم در دسی لیتر خون)، با افزایش ۳۷درصد افسردگی همراه خواهد‌بود.

بعضی از افراد مورد مطالعه در آغاز تحقیقات نسبت به انسولین مقاوم بودند و هیچ راهی برای دانستن اینکه اولین بار در چه زمانی در برابر انسولین مقاوم شدند وجود نداشت، به همین دلیل دانشمندان می‌خواستند با دقت بیشتری ارتباط بین آن را پیدا کنند. بنابراین، محققان فاز بعدی مطالعات خود را بر روی 400 نفر انجام دادند. در این افراد هیچ نشانه‌ای از مقاومت به انسولین مشاهده نمی‌شد و آن‌ها هرگز افسردگی اساسی را تجربه نکرده‌بودند.

طی دو سال اول مطالعه، حدود ۱۰۰ نفر از شرکت ‌کنندگان به انسولین مقاوم شدند. محققان احتمال ایجاد اختلال افسردگی عمده در هفت سال آینده را با افرادی که در مطالعات دو سال اول به انسولین مقاوم نشده بودند ادامه دادند. در حالی که تعداد شرکت کنندگان بسیار کوچک بود تا اهمیت آماری برای محیط دور کمر و نسبت تری گلیسرید به HDL را نشان دهد، نتایج گلوکز ناشتا نه تنها از نظر آماری معنی دار بود بلکه از نظر بالینی به شدت مهم بود. افرادی که در دو سال اول به دیابت نوع دوم مبتلا شده بودند حدود2.66 برابر از بقیه‌ی افراد شرکت‌کننده در طی مطالعات نه ساله که از وضعیت پایدار مقدار گلوکز خون برخوردار بودند، بیشتر مستعد به افسردگی بودند.

زمان آن است که متخصصان، وضعیت متابولیک افرادی که از اختلالات خلقی و برعکس رنج می برند را با ارزیابی خلق و خوی بیماران مبتلا به بیماری های متابولیک مانند چاقی و فشار خون مورد بررسی قرار دهند. پزشکان برای جلوگیری از افسردگی، باید حساسیت انسولین بیماران خود را بررسی کنند. این تست‌ها به‌راحتی در آزمایشگاه‌های سراسر جهان در دسترس هستند، و گران قیمت نیستند.

در پایان ما می‌توانیم بیماری‌های کهنه و ناتوان کننده را کاهش دهیم.

 

نویسنده: ملیکا شعاعی

ویراستار: نغمه داودزاده

گردآورنده : مریم جلالی

 

منبع:

https://www.sciencedaily.com/releases/2021/09/210923082935.htm

 

 

 

مقالات مرتبط:

فایده ی عجیب میگرن و دیابت!!!

تعاملات دیابت و نابینایی بر علیه انسان

ویتامین D و دیابت، رابطه دوستی یا دشمنی؟

‫2 نظرها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا